به گزارش آتیه آنلاین: همه ما ایرانیان در ابتدا، زندگی مشترک خود را با یک جلد قرآن مجید، آغاز میکنیم. پدران و مادران، فرزندان خود را همواره از زیر این کتاب مقدس آسمانی رد میکنند و این جمله همواره ورد زبانشان است که «در پناه قرآن» باشید و طبق فرامین این کتاب آسمانی زندگی مشترک خود را آغاز کنید. در این شماره از آتیهنو به سراغ صنعت صحافی در کشورمان رفتیم و برای این کار، سراغ شخصی را گرفتیم که سابقهای دیرینه در این زمینه دارد؛ در پاسخ، همه صحافان بدون استثناء دکان «حاج سید احمد موسوی» را در ظهیرالاسلام نشان ما دادند؛ کسی که خود و پدرش سابقهای دیرینه در این زمینه دارند. پای در دکان او گذاشتیم؛ دکانی که مملو از قرآن مجید و سایر کتابها حتی نسخ دستنویس و بسیار قدیمی است. گفتوگوی ما را در ادامه بخوانید.
با توجه با سابقه شما در این حرفه، شیوه کار در صحافیها به چه شکل است؟
من و مرحوم پدرم در این حرفه سابقهای طولانی؛ یعنی روی هم رفته حدود یک قرن داریم و خود من نیز از زمانی که به یاد دارم و از دوران بچگی در این حرفه مشغول به کار بودم. در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که نحوه و شکل کار در گذشته نسبت به امروز تفاوت زیادی کرده است. البته این موضوع چندان عجیب هم نیست و باید به همین صورت باشد. به این معنا که گذر زمان و پیدایش تکنیکهای جدید در کارها باعث آسانتر کارها شده شده و در کل کارها بهتر از سابق انجام میشود. این موضوع نهتنها در حرفه صحافی بلکه در کلیه صنوف نیز دیده میشود که البته، هم در کیفیت کار و هم در سرعت انجام آن، روشهای جدید بسیار بهتر و کارآمدتر از شیوههای گذشته و سنتی است. در گذشته امکانات محدود بود و شیوه کار به شکل سنتی انجام میشد؛ یعنی همان روشی که صحافها طی قرون متمادی از استادان خود آموخته بودند و سپس همان روش و شیوه را به شاگردان خود میآموختند. به هر حال اکنون در همه صحافیها، کار به چهار شکل انجام میشود: ۱- صحافی به روش چسب گرم ۲- صحافی به روش چسب سرد ۳- صحافی منگنهای ۴- صحافی سیمی یا در اصطلاح «فنری». روش چسب گرم از رایجترین روشها در صحافی است و یکی از بهترین و پرکاربردیترین متدها در صحافی است که از کیفیت بالایی نیز برخوردار است و کتبی تا ضخامت ۳ الی ۵ سانتیمتر را میتوان با این روش صحافی کرد. بسیاری از صحافان در ابتدا این شیوه را در کارها به کار میبرند و اگر این روش و شیوه کار بر روی کار نتیجه نداد، سپس به سراغ روشهای دیگر میروند. نوع دوم کار در صحافی به روش چسب سرد معروف است. در شیوه صحافی به روش چسب سرد، باید در ابتدا یادآور شد که چسب سرد از مادهای به نام «رزین پلیاورتان» به دست میآید. شیوه کار با چسب سرد نیز همانند صحافی با چسب گرم است؛ با این تفاوت که این نوع صحافی نسبت به صحافی با چسب گرم، پایدارتر بوده و از چسبندگی و دوام نسبتاً بالایی برخوردار است. موضوع مهم در این نوع صحافی یعنی صحافی با چسب سرد، در این است که چسب سرد در گرما و همچنین حرارت بالا، فعال نشده و از خود واکنشی در کار نشان نمیدهد و از طرف دیگر در سرما نیز حالت شکننده به خود نمیگیرد و نمیشکند و از مقاومت خوبی نیز برخوردار است. روش سوم صحافی منگنهای است که یکی از رایجترین روشهای به کار برده شده در صحافیها به شمار میآید که در کارهایی که حجم آن کم است و حجیم نیست، کاربرد فراوانی دارد؛ مانند کتابهایی با حجم کم که چاپ آنالوگ دارند، بروشور، جزوه، دفترچه و... را میتوان با استفاده از این روش صحافی کرد و روش آخر که صحافی به صورت «سیمی» است که اکثراً به روش «فنری» آن را میشناسند که روشی نسبتاً ساده در صحافی است که بیشتر کتب درسی دانشآموزان و یا سایر جزوات و مطالب درسی و آموزشی را برای حفظ و نگهداری بیشتر و همچنین از همه مهمتر، شیوه سهل و آسان در تورق کتاب یا جزوه که معمولاً برای دانشآموزان سخت است، روش سیمی یا همان فنری کاربرد فراوانی دارد.
به نظر شما، آیا نسبت تعداد افرادی که به شغل صحافی در گذشته مشغول به کار بودهاند تا امروز تغییری یافته است؟
ببینید این موضوعی که مطرح کردید، بستگی به بازار کار و کشش آن در هر مقطع زمانی دارد که در ادوار و زمانهای مختلف متفاوت است و نمیتوان به قطعیت در مورد آن نظر داد. در شیوه سنتی، افراد زیادی در گذشته در این صنف مشغول به فعالیت بودند و از این طریق امرارمعاش و ارتزاق میکردند، اما به مرور و با مکانیزه شدن و ابداع روشهای جدید و همچنین عواملی که ذکر شد؛ مانند شیوه نگهداری کتب و کیفیت کاغذ و چسب و روش استفاده شده هنگام صحافی، کمکم روش سنتی نیز به دست فراموشی سپرده شد. البته هنوز هم هستند افرادی که به دو روش کار میکنند، اما نسل جدید که تازه به این صنف پا گذاشته و غیر از دستگاه و روش مکانیزه و دیجیتال در صنعت چاپ چیز دیگری نمیداند با صحافی سنتی و ریزهکاریهای آن آشنایی چندانی ندارد و از قبول کارهای قدمت دار و کارهایی که از ظرافت خاصی برخوردار است، طفره میرود و آن را نمیپذیرد. توجه داشته باشید، در گذشته شغل صحافی، شغلی آمیخته با ذوق و هنر بود که دل دادن به آن، رنج و مشقات فراوانی را میطلبید و استادکار با صبر و حوصله فراوان کار را به انجام میرساند و شاگرد نیز با نگاه کردن به دست استاد خود، شیوه کار او را فرامیگرفت و زمانی که از لحاظ کاری مستقل شد، همان شیوه فراگرفته را به کار میبرد. البته در این صنف موضوعی که نباید از نظر دور داشت این است که در کار صحافی فقط جنبه مادی کار ملاک کار نیست بلکه این شغل نوعی ارتباط و علاقه خاصی دارد که دل کندن از آن بسیار دشوار است. چه بسا ما طی دوران کاری خود کتب قرآنی زیادی را صحافی مجدد و احیاء کردیم و در قبال آن نیز هیچگونه دستمزدی نیز دریافت نکردیم؛ به خاطر این موضوع که «نفس» کار برای ما بسیار ارزشمندتر از موضوع مادی آن بوده و هست؛ اما متأسفانه برخی فقط و فقط به دنبال سود مادی کار هستند و فقط از این منظر به کار مینگرند، در صورتی که در گذشته اینطور نبود. البته با حمایت بیشتر و تشویق مردم به فرهنگ کتابخوانی میتوان رونق و جانی دوباره به این صنف و صنعت داد تا مردم سرانه مطالعه خود را نیز افزایش دهند و این صنعت نیز احیاء شود.
از کتابهای دیجیتال برایمان بگویید. آیا این نوع کار و شیوه فروش و رواج آن در جامعه امروز در کار شما تأثیری داشته است؟
بله. چندی است که در جامعه ما نیز کتابهای دیجیتال رایج شده و هر روز نیز بر طرفداران و متقاضیان استفاده از این شیوه در جامعه افزوده میشود. به هر حال، جامعه امروز و نسل جدید، نهتنها در شیوه کتاب و کتابخوانی بلکه در کلیه امور خود از ظرفیتهای تکنولوژی و فناوری و استفاده بهینه و سهل و آسان آن و از همه مهمتر، سرعت بالا و در اختیار بودن لحظهای و با کمترین وقت، نهایت استفاده را میبرد. استفاده از این شیوه به نظر من، کار بسیار خوب درست و بجایی است و نیاز جامعه امروز و همچنین نسل جدید ما است. توجه داشته باشید در این شیوه به دلیل سهولت در کار، دیگر لازم نیست شما کتابی با فلان حجم از صفحات را دائم در دستان خود بگیرید و همراه خود داشته باشید و آن را ورق بزنید بلکه تنها با یک گوشی، کافی است که در زمان لازم و مقتضی و هرگاه فرصت کردید نسخهای از کتاب را در گوشی هوشمند خود داشته و مطالعه کنید. نسل جدید روی به این سبک و شیوه آورده که البته لازمه زندگی در دنیای مدرن و امروزی است؛ هرچند این شیوه در درازمدت به برخی اصناف ضرر خود را وارد میسازد؛ مانند کتابفروشان، صحافان و... اما لازمه زندگی در دنیای مدرن و امروزی است و راه گریزی نیز از آن نیست و به نظر من، تنها راه ادامه کار تعامل با دنیای مدرن و امروزی و قبول آن است.
دکان شما مملو از نسخ قدیمی و دستنویس است که حال و هوای خاصی به این مکان بخشیده است. کتبی که جلدی چرمی دارند و یا نسخ قرآنی دستنویس و یا این شاهنامه نفیس. کار در این فضا چگونه است و چه حس و حالی دارد؟
ببینید در اکثر نقاط دنیا کتاب وجود دارد. وقتی که کتاب وجود دارد، حرفه صحافی نیز در کنار آن شکل میگیرد. از یاد نبریم که کشور ما، کشوری با قدمت در زمینه کتاب و فرهنگ است و نسخ خطی ما در دنیا بینظیر و زبانزد عالم است و در اکثر موزههای معروف جهان مانند «لوور» و «کتابخانه سلطنتی انگلستان» و یا موزه «متروپولیتن» نگهداری میشوند. در داخل نیز ما کتابخانههای معروفی مانند «کتابخانه ملی» و یا «کتابخانه مجلس شورای اسلامی» را داریم که شهرت جهانی دارند و کتبی که در آنجا نگهداری میشوند از ارزش و قدمت زیادی برخوردارند. در همه جای دنیا، نسخ قدیمی و ارزشمند را برای تعمیر و احیاء دوباره و صحافی به دست استادکار میسپارند؛ به این دلیل که کار و اثر از ارزش بالایی برخوردار است و همین موضوع ارزش کار صحاف را بالا میبرد. شما این نسخ دستنویس کلامالله مجید را ملاحظه کنید؛ از قدمتی ۸۰۰ ساله برخوردار است و نام خطاط آن و تاریخ کتابت آن بر روی پشت جلد آن درج شده است. یک چنین کاری، دقت و حوصله فراوانی را میطلبد. از طرفی، صاحب این کار به صحاف خود اطمینان کامل دارد که یک چنین کتاب ارزشمندی را در اختیارش قرار داده است. نکتهای که در اینجا ذکر آن از اهمیت زیادی برخوردار است این است که باید دائمالوضو بود تا بتوان بر روی یک چنین اثر نفیسی کار کرد. من هنگام کار مرتب این موضوع را رعایت میکنم و از شاگردم نیز میخواهم این موضوع را رعایت کند؛ به این دلیل که دکان من، مملو از کلامالله مجید، نهجالبلاغه، صحیفیه سجادیه و سایر ادعیه قرآنی است و اصلاً برکت کار ما در پشت این موضوع بسیار مهم نهفته است.
چشمانداز شما در این حرفه نسبت به آینده آن چگونه است؟
همانطور که اشاره کردم به دلیل اینکه ایران کشوری است با فرهنگ و تمدن چندین هزار ساله و از همه مهمتر، اسلام و ذوق هنری نهفته در آثار نوشتاری و کتابت مانند خطاطی، تذهیب، مینیاتور و... در آثار برجای مانده از گذشتگان ما مشاهده میشود و هنوز هم هستند افرادی که در این هنرها مشغول فعالیت هستند و از همه مهمتر حفظ و نگهداری آثار برجای مانده از گذشتگان و پیشینیان ما که به صورت کتب موجود است و در اختیار ماست، به هر حال، حفظ و نگهداری درست از این آثار نیازمند کار و حرفه صحافی است که امیدواریم این هنر- صنعت به دست فراموشی سپرده نشود تا آیندگان و فرزندان این مرزوبوم نیز بتوانند آثار برجای مانده از گذشتگان ما که به نوعی هویت فرهنگی ما را تشکیل میدهد و در خود نهفته دارد، لذت و نهایت استفاده لازم را ببرند و آن را برای نسل بعد از خود نیز زنده نگاه دارند؛ همان کاری که پیشینیان ما انجام دادند.
گزارش از: اعظم زنگی
نظر شما