به گزارش آتیه آنلاین، رجب طیب اردوغان شهروند افتخاری تهران است. او در سال ۸۷ و پس از اظهاراتی علیه اسرائیل، در نامه ای از سوی قالیباف شهردار وقت تهران، به شهروندی افتخاری پایتخت ما نائل آمد. اما در سالهای بعد، اردوغان بازی دوگانه ای را در برابر ایران پیش گرفت. یک بازی عشق و نفرت که به شکل سینوسی در طول سالهای تصدی اردوغان در ترکیه ادامه داشته است.
در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد (که با نخست وزیری اردوغان همراه بود)، ترکیه همواره سعی کرد که به عنوان یک میانجی بینالمللی بین ایران و اتحادیه اروپا و آمریکا عمل و طرفین را به حل دیپلماتیک این منازعه تشویق کند. ترکیه با این رویه سعی داشت از طرفی جایگاه خود را در خاورمیانه تقویت کند و از بروز جنگ در همسایگی خود جلوگیری نماید و از طرفی با این مانور سیاسی خود را برای عضو شدن دائم در اتحادیه اروپا مقتدر نشان دهد.
تلاش ترکیه برای تاثیرگذاری در مساله هسته ای به بیانیه تهران منجر شد که در ۲۷ اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ در پایان کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه تهران در خصوص تبادل هستهای ایران و غرب در کشور ترکیه میان سه کشور ایران، برزیل و ترکیه به امضا رسید. فردای روزی که بیانیه تهران امضا شد، روزنامه کیهان در گزارشی نوشت: «بار دیگر اقتدار و هوشمندی جمهوری اسلامی ایران به رخ جهانیان کشیده شد». البته علیرغم سعی ترکیه و برزیل برای اتکا به این بیانیه برای جلوگیری از صدور قطعنامه چهارم علیه ایران، کمتر از یک ماه بعد از این بیانیه، قطعنامه چهارم (۱۹۲۹ که سنگینترین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران بود) در خرداد ۱۳۸۹ صادر شد.
با انتخاب حسن روحانی، روابط گرمتر شد. احمد داود اغلو، وزیر امور خارجه وقت ترکیه در مراسم تحلیف روحانی شرکت کرد و همچنین قدم زدن محمدجواد ظریف و احمد داووداغلو در کنار رودخانه هادسون نیویورک که به منظور مذاکراتی خصوصی بدون حضور دیپلماتهای دیگر انجام شد، گامی مثبت در جهت نزدیکی دیدگاههای دو طرف تلقی شد.
با شروع اعتراضات در سوریه، ترکیه به صف مخالفان اسد پیوست و در مقابل ایران قرار گرفت. البته پیش از این ترکیه در پی گفتمان نوعثمانی گری با نفوذ منطقه ای ایران و محور مقاومت زاویه پیدا کرده بود. عثمانیسم نو سعی دارد جای پای ترکیه بین همسایگانش را، بدون از دست دادن تصویر بزرگتر، محکم کند و در این راه محور مقاومت به رهبری ایران و سلفیسم به رهبری عربستان سعودی مهم ترین موانع آن محسوب می شوند.
فرصت مناسب برای ترکیه شروع آشوب در سوریه و ظهور داعش در عراق بود. گزارش های بسیاری در همان سالها منتشر شد که ترکیه را به همکاری با داعش متهم میکرد. در نهایت ورود روسیه به جبهه جنگ در سوریه باعث شد که ترکیه جبهه مقابل را قوی بیابد و با پیوستن به ایران و روسیه، ضلع سوم مبارزه با داعش را تشکیل دهد.
بعد از امضای توافق هستهای ژنو بین ایران و قدرتهای جهانی، ترکیه در صدد ترمیم روابط آسیبدیده خود و تنشزدایی برآمد. امضای چندین تفاهمنامه سیاسی با ایران در خصوص جنگ سوریه و همچنین افزایش مبادلات اقتصادی با ایران در پی کاهش تحریمهای اقتصادی که به موجب امضای تفاهمنامه مزبور امکانپذیر شده بود، از جمله تدابیر ترکیه بود.
اما در پی حمله نظامی عربستان علیه یمن در فروردین ۹۴، رجب طیب اردوغان، اعلام کرد از این حمله پشتیبانی و ایران را با لفظ توهینآمیزی، متهم کرد که در پی تسلط بر منطقه خاورمیانه و از بین بردن ثبات کشورهای این منطقه است. این گفته ها با واکنش وزیر امور خارجه ایران روبرو شد و ظریف، ترکیه را از انجام اشتباهات استراتژیک، بر حذر داشت. با این حال، اردوغان، چند روز بعد از این موضعگیری، سفری کوتاه به ایران انجام داد و با برخی مقامات ایرانی، دیدار کرد. در این سفر، از تشریفات معمول پذیرایی از میهمانان خارجی، خبری نبود و ایران، به سردی از او استقبال کرد.
یک سال بعد در ژوئیه ۲۰۱۶ گروهی در ارتش ترکیه علیه دولت وقت دست به کودتا زده و معابر اصلی شهرهای بزرگ این کشور یعنی استانبول و آنکارا از جمله پل بوسفور، تلویزیون ملی ترکیه و نیز فرودگاههای آن را تصرف کردند. ایران در این بحران در کنار اردوغان ایستاد و در نهایت به دنبال حضور حامیان رجب طیب اردوغان، کودتای ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۶ ناکام ماند. پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی، نورالدین شیرین ، مدیر تلویزیون Kudüs ترکیه گفت سردار قاسم سلیمانی در شکست تلاش برای کودتای نظامی علیه رئیس جمهور رجب طیب اردوغان در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ نقش مهمی داشته است. او در یکی از برنامه های تلویزیونی گفته بود: «رئیس جمهور اردوغان می داند که سلیمانی در ۱۵ ژوئیه برای ترکیه چه کرد.» این نشان می دهد ایران تا چه حد برای ماندن اردوغان هزینه پرداخته است.
از ابتدای سال ۲۰۱۷ و روی کار آمدن ترامپ و خروج او از برجام، ترکیه به یکی از کشورهای مهمی تبدیل شد که ایران می توانست مبادلات ضروری خود را از طریق آن انجام دهد. این اهمیت آنقدر زیاد بود که ایران در بسیاری از اختلاف نظرها چشمش را به روی ترکیه می بست و سعی در تحمل وضع موجود داشت.
حتی بحران و جنگ در قره باغ باعث نشد ایران، حضور ترکیه در مرزهای شمالی خود را تهدیدی جدی بپندارد. تا دو روز پیش که اردوغان آن شعر کذایی را خواند تا از نماینده مجلس، دیپلمات، سفیر و مردم عادی به آنچه رئیس جمهور ترکیه در رژه باکو خواند، اعتراض کنند. سفیر ترکیه در تهران به وزارت امور خارجه فراخوانده شده و به او اخطار شده که "دوران ادعاهای ارضی و امپراطوریهای جنگ افروز و توسعه طلب سالهاست که سپری شده است. " هر چند که ترکیه هم سراسیمه ساعاتی بعد سفیر ایران را در آنکارا در اعتراض به اظهارات مقامهای ایران درباره رجب طیب اردوغان به وزارت امور خارجه این کشور احضار کرد.
شکی نیست که اردوغان در پی بزرگی کردن در منطقه است و برای این هدف هزینه های زیادی را پرداخت می کند. از زمان شکل گیری دولت ملی صفویه در ۱۵۰۰ میلادی با عثمانی در همین مرزها در ارتباط است و واقعیت های منطقه ای هم نشان می دهد ایران چاره ای جز تحمل این همسایه پردردسر نخواهد داشت.
ترکیه همچون سعودی و امارات دشمن ایران نیست؛ اما مهمترین رقیب منطقهای ما به شمار میرود. سیطره بر بازارهای منطقه و ارائه الگوی حکمرانی دو محور اصلی رقابتهاست. نقش ترکیه در اقتصاد انرژی به گونهای نیست که فروش نفت/گاز ایران را تهدیدی برای خود بداند و بر همین اساس بر خلاف عربستان و امارات از موافقان برجام بوده است. اما وقتی دست ایران زیر ساطور تحریم های غیر نفتی (مثل دلار، مبادلات بانکی و صادرات) باشد باشد موازنه قوا به ضرر ایران تغییر میکند.
از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا روابط این کشور با ترکیه شکرآب شد و بیانیه اخیر بایدن در تحریم ترکیه نشان داد تغییرات در کاخ سفید به نفع این کشور نخواهد بود. حالا ترکیه در مظان تحریم و ایران در آغاز رفع احتمالی تحریم ها، شکلی جدید از رابطه را تجربه خواهند کرد. باید برای تغییرات در منطقه به نفع ایران چند ماهی صبوری کرد.
نظر شما