به گزارش آتیه آنلاین از ایرنا، سریال بازی مرکب، ساخته هوانگ دونگ هیوک داستان ۴۵۶ نفر را روایت میکند که همگی مشکل مالی دارند. آنها توسط سازمانی اسرارآمیز به یک چالش دعوت میشوند تا در ازای رقابت در ۶ بازی کودکانه ۴۰ میلیون دلار پول نقد به جیب بزنند.
این سریال کرهای پرطرفدار در چند هفته گذشته با اقبال گسترده مردم جهان به بزرگترین سریال نتفلیکس تبدیل شد.
آنتونیا شرکا منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا به اشاره به این که سریال بازی مرکب، الگوواره پینوکیو را در شکل مدرن تکرار میکند، اظهار داشت: اسطوره پینوکیو در طول قرن ادامه پیدا کرده و شکل مدرنش را در بازی مرکب میبینیم. در داستان پینوکیو آدمهایی که وارد آن شهربازی میشوند بچه هستند. آنجا بچهها فریب جذابیتها را میخورند و عاقبت بخیر نمیشوند. بچهها گول کالسکهای را میخورند که قرار است آنها را به یک شهر بازی ببرد. در آن شهر بازی فانتزی، قرار است بچهها فقط بخورند و بخوابند. ولی دست آخر الاغ میشوند.
وی افزود: در پینوکیو آدمهایی که میخواهند زحمت نکشند، وارد یک شهربازی رویایی میشوند؛ ولی در نهایت تبدیل به حیواناتی باربر میشوند. در هر دو داستان بازی مرکب و پینوکیو بازی، راحت طلبی و قربانی شدن وجود دارد. در بازی مرکب انسانها بزرگسال و بازیها غول پیکر هستند اما در پینوکیو بچهها مشغول بازی در شهربازی میشوند.
سینمای کره جنوبی دارد وجهه بین المللی پیدا میکند
شرکا با اشاره به این نکته که این سریال جزو پربیننده ترینهای جهان تاکید کرد: صنعت فیلمسازی کره جنوبی بعد از دریافت جایزه فیلم انگل جهانیتر شده است. سریال «بازی مرکب» نشان میدهد که این سینما دارد وجهه بین المللی پیدا میکند.
وی افزود: بازی مرکب نشان میدهد مسائل مالی و پول چقدر میتواند خوی ددمنشانه انسانها را آشکار کند. این موضوع به خودی خود یک موضوع و دستاورد جدید در سینما نیست. ولی در سریال بازی مرکب بیشتر تکنیکی که به کار رفته جلب توجه می کند. نشان میدهد انسانها در کودکی بازیهای معصومانه ای دارند. اما وقتی بزرگ می شوند، بازیهایشان وحشیانه و مرگ آفرین میشود. همان طور که میبینیم آن عروسک و آن زمین بازی در ابعاد غول پیکر و مرگ آفرین هستند.
تبلیغ فرهنگ ملی و آداب و رسوم کره جنوبی
شرکا با بیان این که کره جنوبی خیلی هوشمندانه و نامحسوس دارد فرهنگ و بازیهای خودش را تبلیغ میکند، گفت: مثلا در یکی از قسمتها شیرینیهایی را میبینیم که شبیه نان قندی هستند. من شنیدم نان قندی کره جنوبی از طریق همین سریال محبوبیت جهانی پیدا کرده است. وقتی سریالی خوش ساخت باشد و برد جهانی پیدا کند، خیلی خوب است که کشوری فرهنگ ملی و آداب و رسوم خودش را از طریق آن سریال به جهانیان معرفی کند.
این منتقد سینما با بیان این که چند سال پیش سریال پلتفرم را با همین شکل و شمایل داشتیم بیان کرد: آن سریال هم انسان را در موقعیت ابتداییترین غرایز و خوی خودش نشان میدهد و میگوید وقتی انسان میخواهد برای بقا تلاش کند از یک حیوان شاید وحشیتر بشود.
وی افزود: در سریال بازی مرکب دستگاهی که دارد این بازی را تعریف میکند، خیلی دموکراتیک است. این دستگاه در دموکراتیکترین شکل ممکن قوانین ضد حقوق بشری را پیاده میکند و انسانها در دموکراتیکترین شکل ممکن همدیگر را به کشتن میدهند. چون آدمها حق انتخاب دارند که در این نظام بمانند یا نمانند. این تناقضی که در ذات سریال وجود دارد، خیلی جذاب است. یک بازی کودکانه میتواند مرگ آفرین باشد. همچنین نظام دموکراتیک وقتی منجر به قوانین مستبدانه میشود، می تواند ترسناک باشد.
در نظام سرمایهداری آدمهای ضعیف له میشوند
شرکا با اشاره به حرص و طمع شخصیتهای بازی مرکب گفت: آدمها وقتی میخواهند با تنبلی و بدون زحمت به دنبال پول آسان بروند، در دام این نظامها میافتند. این نظامها ظاهرشان دموکراتیک است، ولی ذاتشان استبدادی است. قسمت انتخاب کردنش دموکراتیک است؛ ولی بعد از آن مجبورید در کانالهایی که نظام سرمایهداری تعریف کرده بیفتید. در نظام سرمایهداری آدمهای ضعیف له میشوند و آدمهای قوی به شکل دموکراتیکی بالا میآیند. این آدمهای ضعیف همیشه دنبال شانس و اقبال و قمار و دزدی هستند. آنها در یک نظام کلانی بازیچه قرار میگیرند و جالب است که این سرنوشت را خودشان انتخاب کردهاند. در یک شکل فلسفی وقتی قبول میکنی که خودت را بازیچه قرار بدهی، بازی بدی میخوری.
به گفته وی این تفکر فلسفی که پشت سریال هست کار را جذاب کرده. بازی مرکب یک قدم جلوتر از فیلمهایی است که درباره حرص و طمع صحبت میکنند. در فیلمهای وسترن همه دنبال گنج هستند و به خاطر گنج همدیگر را میکشند. پیام این جور فیلمهای وسترن که میگویند دنبال مال دنیا نباش خیلی ساده است. ولی در فیلم بازی مرکب یک سیستم انسانها را وارد هزار تویی میکند که قدرت انتخاب دارند؛ ولی نمیتوانند از آن بیرون بیایند. آنها در گروههای دوستانه باید همدیگر را بکشند. چون برنده نهایی یک نفر است. این سریال تفکر جالب و پیام جدیدی دارد.
شرکا ادامه داد: سریال بازی مرکب ما را آگاه میکند که همیشه دموکراسی نیست که حرف اول را می زند؛ ولی تا اطلاع ثانوی چارهای جز پذیرفتن این دموکراسی نداریم. شخصیتها همه خودشان بابت وارد شدن به یک ناکجاآباد مقصر هستند. ولی از لحظه ای که انتخاب کردند و وارد ناکجا آباد شدند مجبور هستند بین بد و بدتر انتخاب کنند.
نظر شما