به گزارش آتیه آنلاین، امروز، ۲۶ مهر ماه ۱۴۰۰ ابراهیم گلستان ۹۹ سالگی را پشت سر گذاشت و وارد ۱۰۰ سالگی شد. گلستان دوست و دشمن کم ندارد، اما چه او را دوست داشته باشیم و چه کارهایش مورد پسند ما نباشد، تاثیری که او بر ادبیات و سینمای ایران گذاشت را نمی توان نادیده گرفت. او در سال ۱۳۴۰ برای فیلم یک آتش موفق به دریافت مدال برنز جشنواره فیلم کوتاه ونیز شد. این جایزه، اولین جایزه بینالمللی برای یک کارگردان ایرانی بهشمار میرود. سبک ویژه آثار مکتوب داستانی وی در سیر پیشرفتِ داستان معاصر فارسی قابل توجه دانسته شدهاست.
زندگینامه
سید ابراهیم تقوی شیرازی مشهور به ابراهیم گلستان ۲۶ مهر ۱۳۰۱ به دنیا آمد. او کارگردان، داستاننویس، مترجم، روزنامهنگار و عکاس است. گلستان، نوۀ سید محمد شریف تقوی شیرازی و نخستین فرزند سید محمدتقی گلستان، روزنامهنگارِ شیرازیِ صاحبِ روزنامه گلستان است که نمایندگی فارس را در مجلس مؤسسان در ۱۳۰۴ که سلطنت را از قاجار به پهلوی منتقل کرد برعهده داشت. پدربزرگ و عموی گلستان مجتهد بودند.
ابراهیم گلستان تحصیلات متوسطه را در دبیرستان شاهپور شیراز انجام داد و در سال ۱۳۲۰ برای تحصیل حقوق به تهران رفت. در آنجا در ۲۱ سالگی با دختر عمویش فخری گلستان (تقوی شیرازی) ازدواج کرد. سپس در سال ۱۳۲۰ وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. در دوره دانشجویی به عضویت حزب توده درآمد و تحصیل در را نیمهکاره رها کرد. او از سال ۱۳۲۳ به عنوان عکاس روزنامههای رهبر و مردم حزب به کار مشغول شد. وی یک سال به عنوان مسوول حزب توده در مازندران شرقی در شاهی مازندران زندگی کرد و بین کارگران به فعالیت حزبی پرداخت. در حزب توده اپریم اسحاق و نورالدین کیانوری از دوستان نزدیک او بودند. وقتی خلیل ملکی از حزب انشعاب کرد گلستان با این انشعاب مخالف بود. گلستان خود در سال ۱۳۲۶ از این حزب جدا شد. جدایی او نه به خاطر اختلاف نظری و فکری بلکه به دلیل به باور او روابط ناسالم و باندبازیها و جاهطلبیهای افراد حزب بود. وی در سال ۱۳۲۶، کتاب اول خود را که مجموعه داستانی با نام «به دزدی رفتهها» بود، منتشر کرد.
گلستان پس از جدایی از حزب توده برای کار در اداره انتشارات شرکت نفت ایران و انگلستان به آبادان نقل مکان کرد. وقتی دیلن تامس شاعر ولزی در سال ۱۹۵۱ برای نوشتن مطالب تبلیغاتی برای شرکت نفت به آبادان رفت گلستان به عنوان مترجم او کار کرد. گلستان در این اداره مدتی رمانهای معروف جهان را برای نشریه روزانه اخبار هفته ترجمه میکرد. او مدتی نیز دبیر این نشریه با تیراژ ۲۵ هزار نسخه بود. او همچنین در مجله انگلیسی دیلی نیوز نیز کار میکرد. گلستان تا سال ۱۳۳۳ در این اداره کار کرد تا این که با ایجاد دفتر کنسرسیوم بینالمللی نفت ایران او بخشی از امور تبلیغاتی این دفتر و روابط عمومی آن را عهدهدار میشود که منجر به تولید فیلم عکس و کتابچههای تبلیغاتی شد.
گلستان پس از سال ۱۳۳۶، استودیوی سینمایی خود را با نام «استودیو گلستان» تأسیس کرد و تعدادی فیلم مستند برای یکی از سازمانهای شرکت نفت ساخت. یک آتش و موج و مرجان و خارا از این جملهاند. به دلیل این همکاریها، عدهای از روشنفکران آن دوره به وی لقب «گلستان نفتی» داده بودند. یکی از کسانی هم که در برابر این قضایا موضعگیری صریح کرد و گلستان را مورد تقبیح و شماتت قرار داد، جلال آل احمد بود. او ساختن فیلم تبلیغاتی موج و مرجان و خارا را نمونهای از رفتارهای روشنفکران واداده میدانست.
گلستان کارگردان دو فیلم داستانی با نامهای خشت و آینه (۱۳۴۴) و اسرار گنج دره جنی (۱۳۵۰) نیز هست. وی همچنین تهیهکننده فیلم خانه سیاه است به کارگردانی فروغ فرخزاد بودهاست.
کلستان از سال ۱۳۵۷ در استان ساسکسِ انگلستان زندگی میکند. وی دو فرزند با نامهای کاوه و لیلی دارد؛ کاوه گلستان عکاس خبری ایرانی، در مأموریتی در سال ۲۰۰۳ به همراه گروه خبری بیبیسی در عراق بر اثر انفجار مین کشته شد؛ لیلی گلستان، بهعنوان مترجم، نویسنده و مسئول گالری گلستان در ایران فعالیت میکند. مانی حقیقی، بازیگر و کارگردان ایرانی، فرزند لیلی گلستان، نوه اوست.
آثار مکتوب
ابراهیم گلستان از داستان نویسان صاحب سبک معاصر است. او همچنین اولین مترجم داستانهای نویسندگان آمریکایی نظیر ارنست همینگوی، ویلیام فاکنر و مارک تواین است. همین مساله باعث شده است تا منتقدان، او را متاثر از همینگوی بدانند. هر چند شباهتهایی بین داستانهای همینگوی و گلستان می توان یافت، اما گلستان نه تنها متاثر از همینگوی نیست، بلکه نویسنده ای است که در شیوه داستان نویسی ابداعاتی هم دارد. درونمایه اصلی داستانهای گلستان درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران معاصر، از آغاز قرن چهاردهم شمسی تا اوایل دهه پنجاه است. موضوع داستانهای کتاب اول او، آذر، ماه آخر پاییز، درباره مبارزات حزبی مبارزان و روشنفکران در دهه بیست است. در کتاب دوم، شکار سایه، تردید در درستی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و سرخوردگی قهرمانان از این فعالیتها، درونمایه داستانها را تشکیل می دهد. کتاب سوم، جوی و دیوار و تشنه، درباره مسایل اجتماعی و تاثیر تحولات اجتماعی در زندگی فردی انسانهاست. قهرمانان این کتاب، علی رغم کوشش فراوان، نمی توانند بر موانع موجود غلبه کنند و به خواسته های خود برسند؛ بنابراین به آنچه هست و فراتر از قدرت آنان به نظر می رسد، رضایت می دهند. گلستان، در کتاب چهارم خود، مد و مه، با بازگشت به دوران کودکی و سالهای آغازین قرن چهاردم شمسی، تحولات سیاسی و اجتماعی را که در پی به سلطنت رسیدن سلسله پهلوی در کشور رخ می دهد، تصویر می کند. رویارویی سنت و تجدد، مهمترین ویژگی اجتماع در این دوران است. او در مد و مه، همچنین به شیوه ای نمادین، به استبدادی که در دهه چهل، مانند مه کشور را پوشانده است، حمله می کند. کتاب پنجم او، رمان اسرار گنج دره جنی، هجویه ای سیاسی است بر ضد برنامه های اقتصادی و فرهنگی شاه خودکامه ایران. کتاب ششم، داستان بلند خروس، درونمایه جهل گروهی از مردم و بهره برداری گروه دیگری از این جهل عمومی را تصویر می کند. ویژگی مهم داستان نویسی ابراهیم گلستان، نثر موزون، شاعرانه و پیراسته از زواید است که در داستان نویسی معاصر فارسی تشخص دارد. گلستان، این توانمندی در نثر را به پشتوانه ادبیات کلاسیک فارسی و ممارست شخصی به دست آورده است.
آثار مکتوب ابراهیم گلستان دارای سبکی خاص است و بسیاری سبک نویسندگی وی را تأثیر پذیرفته از داستانهای کوتاه ارنست همینگوی میدانند؛ گرچه او تأثیرپذیری از هیچ نویسندهای را نمیپذیرد. همچنین وی از زمره نخستین نویسندگان معاصر ایرانی معرفی میشود که برای زبان داستانی و استفاده از نثر آهنگین در قالبهای داستانی نوین، اهمیت قائل شد و به آن پرداخت. از این جهت نقش او در سیر پیشرفت داستان معاصر فارسی قابل توجه است. از دیگر ویژگیهای داستاننویسی گلستان، خلق مجموعه داستانهای به هم مرتبط است. در حالی که چنین سبکی در غرب سابقه طولانیتری دارد، این نوع داستاننویسی در ایران با گلستان آغاز میشود اما نکته مهم در این نوع آثار گلستان، خلق نوعی جدید از داستاننویسی است که در ادبیات کلاسیک ایران، مانند منطق الطیر، ریشه دارد. این نوع داستانها نه براساس درونمایه یا شخصیتهای داستانی، بلکه براساس ساختارهای مشابه به یکدیگر مرتبط میشوند.
عکاسی
احمدرضا احمدی در نوشته «حقیقت تلخ است» برای ویژه نامه کتاب «نوشتن با دوربین»، گلستان را نخستین عکاس پرتره ایران معرفی می کند: «پرترههایی که [گلستان] از سران حزب توده گرفته بود و در ماهنامه مردم چاپ شد. در واقع اولین کسی که در ایران پرتره گرفت، گلستان بود نه هادی شفائیه که مرحوم کریم امامی در مقدمه کتاب مریم زندی عنوان کرده بودند.» همچنین به عکسهایی که گلستان از نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی یک نویسنده به کارگردانی پری صابری و با بازیگری فروغ فرخزاد گرفته، و عکسهای وی از مناظر ایران اشاره میکند.
نظر شما