به گزارش آتیه آنلاین از روابط عمومی حوزه هنری، محمدرضا ترکی در چهارمین نشست اندیشکده ادبیات پایداری با موضوع هویت ملی، زبان و ادبیات فارسی ضمن اشاره به مفهوم ادبیات پایداری گفت: چیستی ادبیات پایداری اهمیت بسیاری در بررسی و ساختن و پرداختن آن دارد، زیرا تا زمانی که ندانیم در مورد چه مطلب و مبحثی حرف میزنیم اقدام درست و سازندهای نخواهیم داشت.
ترکی افزود: برای تعریفی جامع و مانع از ادبیات پایداری به تعیین مسیری اصلی و اساسی برای آن نیاز داریم. به نظر من محور و شاخصه اصلی برای این کار «هویت» است، یعنی ادبیاتی که بر محور یک هویت شکل بگیرد میتواند ادبیات پایداری باشد. در حقیقت ادبیات پایداری میتواند ادبیات حماسی، اعتراضی، سیاسی باشد، اما اینها یعنی ادبیات حماسی، اعتراضی لزوماً ادبیات پایداری نیستد و فقط زمانی ادبیات پایداری محسوب میشود که بر محور هویت مشروع در معرض خطر شکل گرفته باشد.
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: ادبیات پایداری مجموعهای از آثار ادبی است. مجموعهای از آثار ادبی که برای دفاع از یک هویت ساخته شده است میتواند ادبیات پایداری باشد. حال این هویت میتواند فردی یا جمعی باشد. هویت جمعی انواع اقسام گوناگونی دارد که اولین و سادهترین شکل آن «خانواده» و در نهایت پیچیدهترین آن هویت «ملی» است.
ترکی ادامه داد: یکی از شاخههای مهم ادبیات پایداری «ادبیات عامه» است که کمی از آن غافل هستیم. نمونه آن همان مداحیهایی است که در ایام هشت سال دفاع مقدس انجام میشد.
ادبیات انقلاب اسلامی هویتساز است
در ادامه این نشست مهدی کاموس نیز گفت: ادبیات، انقلاب اسلامی را به موضوع ساده تبدیل کرده است. اهمیت ادبیات در دنیا هم به همین دلیل است که میتواند موضوعات پیچیده را ساده بیان و قابل فهم کند.
وی افزود: آنچه در ادبیات اهمیت دارد حس، معنا و محتوایی است که منتقل میکند. حال باید ببینیم ادبیات انقلاب اسلامی چه حس و معنایی به ما منتقل میکند، این حس همان هویتی است که از آن حرف میزنیم.
کاموس با مهم شمردن رابطه ادبیات، هویت و زبان ادامه داد: ادبیات میتواند انقلاب اسلامی و چنین موضوع پیچیدهای را که عموماً سیاسی است به امر فرهنگی تبدیل کند. امر فرهنگی هم امری است که معنا میسازد.
ادبیات شناسنامه یک کشور و ملت است
کاموس ادامه داد: ادبیات و به طور کلی اسطورهها، افسانهها و روایتهای مهم از یک کشور شناسنامه آن است. یعنی برای شناخت یک کشور و ملت آن به ادبیات آن مراجعه میکنیم، به عنوان مثال برای شناخت مردم آمریکا به سینمای آن مراجعه میکنیم. همانطور که مقام معظم رهبری هنگامی که میخواهند از نژادپرستی سخن بگویند، فیلم سینمایی کلبه عمو تم را مثال میزنند. یعنی وقتی میخواهیم در مورد ملتها صحبت کنیم پیش از ملتها، آثار ادبی آنها شناسنامهشان است. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و باید ببینیم ادبیات انقلاب اسلامی چگونه خود را معرفی کرده و چگونه شناسنامه ایران است.
وی افزود گفت: در ارتباط با ادبیات انقلاب اسلام باید گفت که اینگونه ادبیات که میخواهد در مورد انقلاب اسلامی صحبت کند، به نوعی هویت ما را هم میشناساند و هم میسازد، زیرا ادبیات از جنس روایت است و روایت هم به ساختارمندی تجربههای انسانی میپردازد و هم به درک واقعه و هم به ساختن امر واقعه کمک میکند.
کاموس در پایان گفت: ادبیات انقلاب اسلامی دارای دو بخش اساسی «انسان انقلاب اسلامی» و «انسان زیسته در دوران انقلاب اسلامی» است. هنگامی که به ادبیات انسان زیسته در دواران انقلاب اسلامی توجه نکنیم به ادبیات انسان انقلاب اسلامی هم نمیتوانیم توجه کنیم و گفتمانش را بسازیم، چرا که انسان زیسته در دوران انقلاب اسلامی چه بسا که هیچ سازگاری با انسان انقلاب اسلامی نداشته باشد.
پیش از این سومین نشست از سلسله نشستهای اندیشکده ادبیات پایداری با موضوع «هویت ملی، زبان و ادبیات فارسی، ادبیات انقلاب اسلامی» با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.
نظر شما