به گزارش آتیه آنلاین، امروز ۱۷ مهرماه، اولین سالگرد درگذشت محمدرضا شجریان، خسرو آواز ایران است. سال گذشته در این زمان شجریان چشم از جهان فروبست و اکنون در جوار فردوسی آرمیده اما او برای همیشه در حافظه تاریخی این ملت نقش بسته و صدایش با عمق وجود مخاطب ایرانی موسیقی پیوندی ناگسستنی دارد.
او هشتاد سال در این جهان زیست و در ۵۰ سال فعالیت هنری خود با همکاری هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، کیهان کلهر و حسین علیزاده بیش از ۶۰ آلبوم موسیقی تولیده کرد و دهها کنسرت داخلی و بین المللی برگزار کرد و کارنامه هنری با ارزشی از خود به یادگار گذاشت. شجریان که مبدع چند ساز جدید در موسیقی ایرانی هچون «صراحی»، «شهر آشوب»، «ساغر»، «کرشمه»، «سبو» و «تندر» بود با پشتوانه بزرگی از شناخت ادبیات و موسیقی، ایرانیان را به جهانیان شناساند و موسیقی ایرانی را از مرزهای داخلی به بیرون از ایران گسترانید .او در دهه ۸۰ و در دو دوره به خاطر آلبوم های «فریاد» و «بی تو به سر نمی شود»، نامزد جایزه گرمی، معتبرترین جایزه موسیقی در آمریکا شد،در سال ۲۰۱۰ هم روزنامه «ونکوورسان» او را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی و یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرد. در دهه نود نیز نشان "شوالیه هنر و ادبیات" فرانسه و جایزه افتخاری "خداوندگاری موسیقی" را از بنیاد آقاخان دریافت کرد و اینگونه شد که او به معروفترین و محبوبترین هنرمند معاصر ایران تبدیل شد و در شمار دیگر اساطیر فرهنگی ایرانی قرار گرفته است.
با این حال شجریان از آنجایی که در سال ۸۸ و در جریان انتخابات در کنار کسانی ایستاد که مورد تأیید صداوسیما نبودند به بزرگترین و مهمترین هنرمند ممنوعالتصویر و ممنوعالصدای ۱۴-۱۳سال اخیر صداوسیمای ایران تبدیل شد که حتی قطعه مذهبی ای چون «ربنا» هم در این سالها مجوز پخش از این رسانه را نداشت و همان شد که خواسته یا ناخواسته سیاست بر زندگی ایشان سایه افکند .با این حال او دور از هر آلودگی تنها به اعتلای کار هنری می اندیشید و تاثیرات عمیق خود را در موسیقی ایرانی بر جای گذاشت ودر این سالهای ممنوعیت نه تنها از محبوبیت و منزلت او هرگز کم نشد بلکه از آنجایی که او در کوران حوادث همواره در کنار خواست اکثریت مردم قرار گرفت برای همیشه به اسطوره ای بی تکرار برای مردم ایران تبدیل شد. چنانکه که خودش گفته است: برای دلم می خوانم و برای مردمم اما اگر شخصی به دقت اشعار خوانده شده مرا دنبال کند، میبیند صدای من بازتاب وقایع تاریخ معاصر ایران است.
شجریان در طی این سال ها همواره خودرا فرزند ایران میدانست، بر سنگ مزارش نیز خاک پای مردم ایران حک شده است، اگرچه مردم نتوانستند آن طور که باید و دلخواهشان بود زیباترین صدا ی ایران را بدرقه کنند اما هنوز با وجود یکسال از درگذشت ایشان همچنان موسیقی و ملت ایران درعزای او نشسته است.به جرات می توان گفت میراث هنری که محمدرضا شجریان از خود بهجای گذاشت، بیشتر از نقشهای سیاسی برجسته خواهد بود و بقول هوشنگ ابتهاج ما چه خوشبخت بودیم که در زمان صدای او زندگی کردیم.
می گریم و می نالم و با این همه دانم
آنکس که نمرده ست و نمیرد همه آنی
نظر شما