به گزارش آتیه آنلاین، زمانی ما شاهد سالخوردگی جمعیت هستیم که نرخ باروری و افزایش امید به زندگی در جمعیت یک منطقه کاهش پیدا میکند. این موضوع در اکثر کشورها دیده میشود و در جهان ۱۸ کشور هستند که به دلیل امید به زندگی زیادی که دارند توسط سازمان ملل بهعنوان مناطق «دموگرافیک» تعیینشدهاند.
نرخ رشد جمعیت در ایران به حدی کاهشیافته که به یک مسئله نگرانکننده تبدیل شده است و باید برای دو برابر شدن جمعیت سالمندان در دوره پیری، خودمان را آماده کنیم. میتوان کاهش نرخ رشد جمعیت را از سال ۱۳۶۶ تا به امروز مورد بررسی قرار داد:
_ در فاصله دهه ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ جهشی در رشد جمعیت اتفاق افتاد و در سال ۱۳۶۵ به ۹۱/۳ رسید.
این افزایش را هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی شاهد بودیم که به طور عمده میتوان دلایل آن را در
۱_ کاهش مرگومیر کودکان به دلیل بهتر شدن سطح بهداشت
۲_ ثابت بودن تقریبی زاد و ولد
۳_ کاهش مهاجرت از شهر به روستا دانست.
با توجه به اهمیت مشارکت زنان در حفظ سلامتی و بهداشت جامعه برنامه تنظیم خانواده را با هدف انتقال پیامهای بهداشتی و آموزش مهارتهای لازم و بهداشت باروری بهویژه خانوادههای شهرنشین مطرح کردند.
در نتیجه باعث کاهش رشد جمعیت در یک دوره ۱۵ ساله (۱۳۷۰ تا ۱۳۸۵) شد که در تاریخ کنترل جمعیت در دنیا، بینظیر بود.
بر اساس آخرین سرشماری که در سال ۱۳۹۵ صورت گرفت جمعیت ایران ۷۹/۹۲۶/۲۷۰ تن اعلام شد. طبق این سرشماری نسبت جنسیتی؛ مردان ۵۱ درصد و زنان ۴۹ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
میزان رشد جمعیت بر اساس این سرشماری ۱/۲۴ درصد بوده است.
در حالی که میتوان مشاهده کرد در سالهای ۱۳۶۰ رشد جمعیت مثبت بوده است، ولی طبق آخرین سرشماری میتوان فهمید که نرخ رشد جمعیت منفی شده است و به همین دلیل شاهد سالخوردگی یا به عبارتی پیری جمعیت هستیم.
پیشبینی که از ترکیب جمعیت کشور در ۳۰ سال آینده وجود دارد این است که؛ جمعیت ایران در سال ۱۴۲۰ حداکثر به حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیون نفر خواهد رسید و سپس روند رشد معکوس میشود. سالمندان بالای ۶۵ سال در جمعیت کشور به حدود ۱۸ الی ۲۰ درصد خواهند رسید (تقریباً از هر ۵ نفر یک سالمند داریم). به ازای هر ۱۰ خانوار با فرض افزایش الگوی سنی ازدواج، ۷ جوان در معرض سن ازدواج خواهیم داشت و به ازای هر ۱۰ نفر ۷ نفر سالمند خواهیم داشت.
برای روشنتر شدن چرایی پیری جمعیت در ایران و بررسی دقیقتر آن، مسئله را با صادق شیخ کریمی، کارشناس ارشد جمعیت شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران مطرح کردیم.
سالخوردگی جمعیت مختص ایران نیست
شیخ کریمی دراینباره گفت: بهطورکلی جمعیتها را به سه گروه زیر ۱۵ سال، ۱۵ تا ۶۴ سال و ۶۵ سال به بالا تقسیمبندی کردهاند. البته گروه سوم را که گروه سالمند مینامند بین سنین ۶۰ تا ۶۵ سالگی در نوسان است. بر اساس این تقسیمبندی منظور از سالخوردگی جمعیت نیز افزایش سهم گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر در ساختار جمعیتی یک کشور است. سالخوردگی جمعیت یک مسئله جمعیتی مختص به ایران نیست و سایر کشورها بهتبع تجربۀ گذارِ جمعیتی، به سالخوردگی جمعیت میرسند یا رسیدهاند بنابراین در اجتنابناپذیر بودن آن شکی نیست.
جدال تولد و مرگ
شیخ کریمی در ادامه افزود: برای درک سالخوردگی جمعیت لازم است که نگاهی به تئوری گذار جمعیتی داشته باشیم. در تئوریِ گذار جمعیتی، از انتقال از یک تعادل قدیمی (طبیعی) به یک تعادل جدید (ارادی) بحث میشود. به عبارتی در تعادل قدیم، رشد جمعیت طبیعی و کند بوده است، در چنین وضعیتی باوجود باروری بالا، مرگومیر نیز از قدرت پایینی برخوردار بوده است، این جدال تولد و مرگ به یک رشد جمعیتی طبیعی و کند منجر گردیده است. با ارتقا سطح بهداشت و تغذیه روند کاهشی و تنزل به سطوح پایین در مرگومیر اتفاق می افتد سپس با تأخیر زمانی این روند کاهشی، باروری را نیز در برمیگیرد. اندیشمندان معتقد بودند که؛ «پس از این گذار جمعیتی، به یک نقطهی تعادل جدید در رشد جمعیت میرسد که در نتیجه باروری و مرگومیر پایین است».
تجربههای جمعیتی پس از گذار و اعمال سیاستهای تنظیم خانواده
او همچنین گفت: اما تجربههای جمعیتی پس از گذار نشان داد که سطح باروری در نقطهی تعادلی جدید همراه با نوساناتی در زیر سطح جایگزینی قرار میگیرد یعنی وضعیتی که بازتولید جمعیت رخ نمیدهد. بر اساس آنچه گفته شد ایران نیز بهعنوان یک کشور توسعهیافته که در حال تجربهی گذار جمعیتی است از این قاعده مستثنا نیست و انتظار میرود که در آینده سالخوردگی جمعیت را تجربه کند. اگر به گذشتهای از جمعیت ایران نگاه کنیم درمییابیم که نرخ رشد جمعیت بسیار پایین بوده است. در حدود سالهای ۱۳۲۰ نرخ رشد جمعیت سیر صعودی به خود میگیرد و تا اواسط دهه ۱۳۶۰ ادامه مییابد. این رشد جمعیت سبب شد که در دوران قبل از انقلاب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۴۶ بعد از آگاهی از نرخ سالانه رشد جمعیت بین دو سرشماری ۱۳۳۵ و ۱۳۴۵ که بالغ بر ۱/۳ درصد بود با همکاری سازمانهای بینالمللی دست به اعمال سیاستهای تنظیم خانواده بزنند.
صادق شیخ کریمی با یادآوری این نکته که با وجود تأکیدات فراوان این برنامههای تنظیم خانواده با شکست روبهرو میشوند، بیان کرد: در دوران انقلاب جمهوری اسلامی سیاستهای تنظیم خانواده لغو گردید اما نباید فراموش کرد که در این دوره هم استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری منع نشده بود. سپس در سال ۱۳۶۸، وزیر بهداشت و آموزش پزشکی، مسئول آن شد که با فعالسازی دوباره معاونت تنظیم خانواده این وزارت خانه، هدایت سیاست جمعیتی دولت اسلامی را که هدفش «کاهش رشد جمعیت» به ۳/۲ درصد در عرض ۲۰ سال بود را به دست بگیرد.
انفجار موالید
اما میتوان گفت که؛ کاهش باروری شدید در ایران تماماً معلول اجرای برنامههای تنظیم خانواده نیست بلکه به دلیل یک تغییر اجتماعی و نگرشی در میان خانوادههای ایرانی نیز است. قبل از شروع کاهش باروری در دهه ۱۳۶۰، یک انفجار موالید در ایران رخ میدهد. این انفجار موالید بر اساس شرحی که از تئوری گذار جمعیت ارائه شد ناشی از تأخیر زمانی درروند کاهشی باروری پس از کاهش مرگومیر و یک سری از عوامل و زمینههای دیگر است. در چنین وضعیتی ایران دارای یک جمعیت بسیار جوان است بهطوریکه حدود ۴۵ درصد جمعیت آن در زیر ۱۵ سالگی قرار دارد. جمعیت کثیری که در زیر ۱۵ سال قرار داشتند با رفتن به گروههای سنی بالاتر، به سنین کار و فعالیت میروند و در نهایت به سالمندی میرسند. این در حالی است که با توسعه سطح بهداشت، پزشکی و تغذیه، امید به زندگی در کشور نیز به سنین بالا ارتقا پیداکرده است.
کاهش شدید باروی و افزایش امید به زندگی
شیخ کریمی ادامه داد: افزایش امید به زندگی سبب میشود که افراد بعد از سالمندی سالهای بیشتری را عمر کنند و هرچه امید به زندگی بالاتر روند تعداد سالهای زندگی در دورهی سالمندی نیز افزایش پیدا میکند. بر اساس برآوردها امید به زندگی برای زنان در سال ۱۳۹۵ حدود ۷۵ سال و برای مردان در حدود ۷۳ سال قرار دارد. بدین شرح تلاقی دو عامل کاهش شدید باروی و افزایش امید به زندگی زمینه لازم برای سالخوردگی جمعیت را فراهم میکنند؛ که انفجار موالید در دهه ۱۳۶۰ برشدت این مسئله میافزاید...
سالخوردگی جمعیت تهدید نیست
این جمعیت شناس درباره پیامدهای پیری جمعیت نیز گفت: سالخوردگی جمعیت یک تهدید نیست بلکه یک برآیند از ساختار جمعیتی هر کشوری است.
بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه اکنون دچار سالخوردگی جمعیت شدهاند؛ اما با توجه به اینکه در ایران روند کاهش باروری بسیار شدید بوده و این در بازه زمانی کوتاهی رخ داده است بنابراین، سالخوردگی که در آینده رخ میدهد میتواند از شدت بیشتری نسبت به کشورهای دیگر برخوردار باشد.
رسیدن جمعیت به سالخوردگی پیامدهایی را با خود به همراه دارد ازجمله:
۱-بار جمعیتی که بر جمعیت در سنین کار و فعالیت قرار میگیرد.
۲-در خدمت گرفتن بخشی از تجهیزات و خدمات بهداشتی و پزشکی.
۳-افزایش تعداد بازنشستگان و هزینههای مربوط به آنها اشاره کرد.
نرخ رشد منفی جمعیت
او ادامه داد: نکتهای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که؛ سالخوردگی جمعیت درنهایت ممکن است منجر به منفی شدن نرخ رشد جمعیت شود. این نرخ منفی ناشی از نسبتهای مرگومیر و تولد است با توجه به اینکه تعداد مرگومیرها در دوران سالخوردگی جمعیت افزایش مییابد میتواند نرخ رشد منفی جمعیت را رقم بزند.
افزایش باروری از وقوع سالخوردگی جمعیت جلوگیری نمیکند
وی در پاسخ به سؤال چه راهکارهایی برای این مسئله وجود دارد؟ گفت: جمعیت ایران در حال حاضر دارای سه ویژگی موردتوجه است. اول باروری به زیر سطح جایگزینی کاهشیافته است. دوماً، جمعیت ایران با توجه به تجربه گذار جمعیتی در حدود سال ۱۳۸۰ وارد پنجرهی جمعیتی شده است، یعنی در حال حاضر سهم بسیار بزرگی از جمعیت در سنین کار و فعالیت (۱۵ تا ۶۴ سالگی) به سر میبرند. سوماً، در آینده دچار سالخوردگی جمعیت خواهند شد. اشتباه است اگر چنین پنداشته شود که افزایش باروری از وقوع سالخوردگی جمعیت جلوگیری میکند. سالخوردگی جمعیت اتفاق میافتد. افزایش باروری صرفاً با تغییر در نسبتها میتواند سهم جمعیت سالمند را نسبت بهکل جمعیت کاهش دهد. هرچند غیرقابلانکار است که افزایش باروری به سطح جانشینی در بلندمدت سبب بازتولید جمعیت میشود و نیروی لازم را در اختیار قرار میدهد، اما در شمار سالمندان کاهشی رخ نمیدهد.
وقتی پنجرههای جمعیتی بسته میشوند
بدیهی است که در هنگام سالخوردگی جمعیت، پنجرههای جمعیتی بسته میشوند و با کاهش تعداد افراد در سنین (۱۵ تا ۶۴) سال مواجه خواهیم شد البته این به معنی پایان نیروی فعال نیست بلکه کاهش آن است؛ بنابراین، آنچه اکنون لازم است که موردتوجه قرار بگیرد، پنجرهی جمعیتی است که اکنون در حال سپری شدن است.
پنجرهی جمعیتی یعنی «نیروی انسانی بالقوهای که در اختیار کشورها قرار میگیرد تا با بهکارگیری آنها در جهت توسعهی خود گام بردارند.» نگرانی از وقوع سالخوردگی نباید سبب غفلت از «پنجرهی جمعیتی» شود. سالخوردگی جمعیت دائمی نیست بلکه مقطعی است بنابراین، پنجرههای جمعیتی فرصتهای جمعیتی هستند که لازم است، قبل از رسیدن به سالخوردگی نهایت بهرهبرداری را از آن کرد تا باتحمل فشارهای کمتر بتوان سالخوردگی جمعیت را پشت سر گذاشت. بر این اساس لازم است که پنجرهی جمعیتی در سیاستگذاریها و برنامهریزیها مورد توجه بیشتری واقع شود تا کشور بتواند به سطوحی مطلوب از توسعه و رفاه برسد. در چنین حالتی میتوان از سالخوردگی جمعیت با سهولت گذر کرد.
نظر شما