به گزارش آتیه آنلاین، این قاتل سالحورده پس از ناکام ماندن تلاشهایش برای گمراه کردن پلیس، سرانجام اعتراف کرد که پس از آزار دختر نوجوان او را به قتل رسانده و جسدش را در حیاط خانهاش دفن کرده است. بهلول ۶۲ساله با حضور در محل جنایت دست به بیل شد و پیکر را از قعر خاک خارج کرد.
به نوشته روزنامه جوان۲۶مردادسال قبل بود که پدر شیما به اداره پلیس رفت و اعلام کرد دخترش برای انجام کاری از خانه بیرون رفته است و دیگر برنگشته است. با طرح این شکایت مأموران پلیس به دستور جنایی برای یافتن دختر ۱۵ساله وارد عمل شدند.
بررسیهای پلیس حکایت از آن داشت شیما روز حادثه با پسر دستفروشی تلفنی حرف زده و از خانه بیرون رفته مأموران در نخستین گام دستفروش را بازداشت کردند، اما او گفت که یک ساعت همراه شیما بوده و بعد از او جدا شده و دیگر خبری از او ندارد. همزمان با ادامه تحقیقات مأموران دریافتند اظهارات پسر دستفروش درست است بدین ترتیب وی آزاد شد.
پیگیریهای پدر شیما
در حالی که مأموران پلیس هیچ ردی از دختر نوجوان پیدا نکرده بودند، پدر شیما برای پیدا کردن دخترش دست به کار شد تا اینکه چند روزی بعد از حادثه به اداره پلیس رفت و گفت دخترش آخرین بار با تلفن همراه ناشناسی با مادرش تماس گرفته است. پس از این مأموران پلیس تلفن مورد نظر را رد یابی کردند که مشخص شد شماره تلفن همراهی که شیما از طریق آن با مادرش تماس گرفته متعلق به مرد جوانی اهل بیجار است.
مرد جوان پس از این به عنوان مظنون بازداشت شد که مشخص شد وی فروشنده مغازهای در ترمینال بیهقی است وشب حادثه هم برای کمک به شیما تلفنش را در اختیار او قرار داده است و بدین ترتیب دومین مظنون بعد از چند روز آزاد شد.
اما پدر شیما باز هم آرام نگرفت و این بار برای پیدا کردن دخترش به ترمینال بیهقی رفت که با پرسوجو از مغازه دارها و رانندگان فهمید که شب حادثه راننده سالخوردهای به نام بهلول دخترش را سوار خودرو کرده و از آنجا دور شده است.
بازداشت متهم اصلی
با اطلاعاتی که پدر شیما به مأموران پلیس داد، بهلول شناسایی و بازداشت شد، اما وی مدعی شد که شب حادثه شیما را به عنوان مسافر از ترمینال به حوالی خانهاش در خیابان نظام آباد برده است و دیگر از او خبری ندارد.
مأموران پلیس در ادامه تحقیقات بهلول را آزاد کردند، اما بررسیهای آنها نشان داد بهلول حدود نیم ساعتی با شیما روی نیمکت ترمینال بیهقی صحبت کرده است و از طرفی هم پس از اینکه او را ساعت ۴بامداد سوار کرده یک راست و بدون اینکه در مسیرتوقف کند ساعت ۴:۳۲ به خانهاش رفته است و تا ۳۶ساعت بعد هم از خانهاش خارج نشده است.
آزادی متهم اصلی
بنابراین مأموران دوباره بهلول را بازداشت کردند و در خانه او چند جفت کفش زنانه هم کشف کردند. او در بازجوییها این بار مدعی شد: شیما شب در خانه من بود، اما صبح وقتی خواب بودم از خانهام بیرون رفت. از آنجایی که مأموران در تحقیقات از او هیچ سرنخی از شیما پیدا نکردند وی را دوباره آزاد کردند تا اینکه پدر شیما پس از گذشت ماهها از حادثه فیلمی از گمشدن دخترش در فضای مجازی منتشر کرد و از مسئولان برای پیدا کردن دخترش درخواست کمک کرد.
دستور ویژه رئیس قوه قضائیه
بدین ترتیب با دست به دست شدن فیلم درخواست کمک پدر شیما، رئیس قوه قضائیه به دادسرای جنایی تهران دستور داد تا به صورت ویژه موضوع حادثه را بررسی کنند و بعد از آن بود که آبان ماه امسال بهلول دوباره به عنوان مظنون حادثه بازداشت شد.
متهم وقتی مورد بازجویی فنی قرار گرفت، هر روز برای فریب مأموران ادعاهای تازهای مطرح میکرد تا از دام قانون فرار کند.
ادعاهای دروغین
وی در اولین ادعا همان حرفهای قبلی خود را تکرار کرد و گفت زمانی که در خواب بوده شیما از خانه بیرون رفته است، اما در بازجوییهای بعدی اقرار کرد که شیما در خانهاش فوت کرده و جسد او را در غرب کشور دفن کرده است. وی گفت: «آن شب دختر ۱۵ساله را فریب دادم و از ترمینال به خانهام آوردم. من هر روز صبح برای کار از خانه بیرون میرفتم و در را روی او قفل میکردم. دو هفته او را در خانهام حبس کردم تا اینکه شب آخر بعد از اینکه مواد کشیدم، خوابیدم و وقتی صبح از خواب بیدار شدم دیدم او فوت کرده است و از ترس جسد او را با خودروام به غرب کشور بردم و کنار رود ارس دفن کردم.»
پس از این اعتراف مأموران برای کشف جسد راهی غرب کشور شدند، اما هر چقدر جستوجو کردند جسدی پیدا نکردند. وی وقتی مورد تحقیق دوباره قرار گرفت این بار ادعای دروغ دیگری را مطرح کرد و گفت که جسد شیما را پس از فوت در جاده چالوس رها کردهاست، اما وقتی مأموران به محلی که متهم اعلام کرده بود، رفتند متوجه شدند وی باز هم برای فریب مأموران دروغ گفته است.
اعتراف به قتل در بازسازی صحنه قتل
متهم هر روز در بازجوییها ادعای تازهای را مطرح میکرد تا اینکه صبح دیروز در بازجوییهای تخصصی به قتل شیما اعتراف کرد و گفت جسد او را در باغچه خانه صاحبخانهاش دفن کرده است. بدین ترتیب با اعتراف متهم ظهر دیروز بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی، مأموران تشخیص هویت، متهم و تیمی از آتشنشانان راهی محل حادثه شدند و پس از ساعتی جسد شیما را از داخل باغچه کشف کردند.
وی در جریان بازسازی صحنه قتل گفت: «آن شب وقتی فهمیدم دختر ۱۵ساله از خانهشان فرار کرده او را با حرفهایم فریب دادم و به خانهام بردم. او دو هفته اسیر من بود تا اینکه شبی با هم درگیر شدیم و به من فحاشی کرد. خیلی عصبانی شدم که شال گردنش را دور گردنش پیچاندم و او را خفه کردم. درحالی که به شدت ترسیده بودم تصمیم گرفتم جسد او را در محلی دفن کنم تا ردی از خودم بجای نگذارم.»
وی ادامه داد: «چهار سال قبل خانهای در خیابان علی اصغری حوالی بزرگراه صیاد اجاره کردم و هنوز هم در این خانه مستأجر هستم. صاحبخانهام زن تنهایی بود که در خانهای قدیمی در خیابان نامجو، خیابان نیافر زندگی میکرد. او به من اعتماد داشت و من هم گاهی اوقات کارهای او را انجام میدادم و به همین سبب به خانهاش رفت و آمدم داشتم.»
زیر درخت انگور دفن کردم
وقتی شیما را به قتل رساندم تصمیم گرفتم جسد را در خانه صاحبخانهام دفن کنم، چون میدانستم صاحبخانه در هفته دو روز برای دیدن فرزندان خواهرش به خانه آنها میرود و کسی در خانه او نیست. از طرفی هم میخواستم هیچ ردی از جنایت باقی نماند. من از خانه او کلید یدک داشتم و روزی که او برای دیدن بستگانش به خانه آنها رفتهبود، جسد را با خودروام به خانه او بردم. خانه او ساختمانی دو طبقه بود که طبقه بالا مستأجر داشت هنگام حفر گودال زن همسایه مظنون شد، اما من شروع به چیدن انگور کردم و بعد از آن جسد را داخل باغچه زیر درخت انگور دفن کردم و پس از آن به خانهام برگشتم.
واکنش صاحبخانه
پیرزن صاحبخانه در واکنش به حادثه گفت: از این که شنیدم بهلول مرتکب جنایت شده شوکه شدم و باورم نمیشود که او مرتکب قتل شده و جسد دختر را در خانه من دفن کرده باشد! وی ادامه داد: سالها قبل خواهرم بهلول را به من معرفی کرد. او کارهای فنی ساختمان را انجام میداد. من به درخواست خواهرم خانهام را به او اجاره دادم و چهار سال است که مستأجر من بود.
بعد از فوت خواهرم کلید خانه خودم را هم به او دادم تا به تأسیسات خانه رسیدگی کند و به خاطر همین اعتماد، کارهای خرید من را هم انجام میداد و حالا که متوجه شدم او مرتکب چنین جنایتی شده شوکه شدهام. به دستور بازپرس تحقیقات بیشتر از متهم در ادارهدهم پلیس آگاهی تهران جریان دارد.
نظر شما