به گزارش آتیهآنلاین، روز گذشته (پنجشنبه) بریتانیا، آمریکا و استرالیا در تلاش برای مقابله با قدرت فزاینده چین از امضای یک عهدنامه ویژه برای به اشتراک گذاشتن فناوریهای پیشرفته دفاعی خبر دادهاند. در همین راستا شبکه خبری بی.بی.سی با انتشار گزارشی نوشت، که این شراکت به استرالیا امکان میدهد برای اولین بار زیر دریاییهایی با نیروی محرکه هستهای بسازد.
اعتراض پکن و چند پارامتر
این درحالی است که در واکنش به «پیمان آکوس» لیو پنگیو، سخنگوی سفارت چین در واشنگتن تاکید کرد که کشورش با تشکیل هر بلوک انحصاری که ممکن است به منافع طرف سوم آسیب برساند، مخالف است. سفارت چین در واشنگتن گفته است که کشورها باید ذهنیت جنگ سرد و تعصبات عقیدتی را کنار بگذارند.
در همین راستا خبرگزاری ان.بی.سی در گزارش خبری با اشاره به اظهارات نماینده دیپلماتیک پکن در واشنگتن نوشت، «سخنگوی سفارت چین در آمریکا اعلام کرده که این کشورها نباید بلوکهای انحصاری برای هدف قرار دادن یا آسیب رساندن به منافع طرفهای سوم تشکیل دهند. کشورها باید کارهای بیشتری انجام دهند که برای همبستگی و همکاری بین کشورها مفید است، از جمله برای ثبات منطقهای.»
اشاره نماینده حزب کمونیست چین به تعصبات مربوط به جنگ سرد میتواند دلایل متعدد و معانی مشخصی برای طرفهای غربی به خصوص ایالات متحده داشته باشد. جنگ سرد به دورهای از رقابت، تنش و کشمکش ژئوپلتیکی بین اتحاد جماهیر شوروی و متحدانش (بلوک شرق) و ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش (بلوک غرب) بعد از جنگ جهانی دوم گفته میشود. به طور کلی دوره زمانی جنگ سرد از ۱۹۴۷ و آغاز دکترین ترومن، تا فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ در نظر گرفته میشود. به دلیل آنکه در این دوران هرگز درگیری نظامی مستقیم میان نیروهای ایالات متحده و شوروی به وجود نیامد، اما گسترش قدرت نظامی و کشمکشهای سیاسی منجر به جنگهای نیابتی و درگیریهای مهم بین کشورهای پیرو و همپیمانان این دو ابرقدرت شد، از واژه سرد برای توصیف این جنگ استفاده میشود.
لازم به ذکر است که ریشههای جنگ سرد به پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم و پایان اتحاد موقت آمریکا و شوروی بر علیه آلمان نازی، و در ادامه درگیری ایدئولوژیک و ژئوپلتیک دو کشور برای گسترش نفوذ جهانی باز میگردد. ترس از دکترین نابودی حتمی طرفین باعث شد تا هیچ یک از دو طرف حمله پیشگیرانه اتمی را آغاز نکنند. به غیر از مسابقه تسلیحات هستهای و استقرارهای مرسوم نیروهای نظامی، دو طرف از راههای دیگر همچون جنگ روانی، کارزارهای تبلیغات سیاسی، جاسوسی، تحریمهای اقتصادی گسترده، رقابت در مسابقات ورزشی و فناوری مثل رقابت فضایی برای اثبات برتری خود استفاده کردند.
این در حالی بود که غرب از سوی آمریکا و کشورهای همپیمانش که عموماً کشورهای غربی جهان اول و دارای سیستم حکومتی لیبرال - دموکراسی بودند، رهبری میشد. همچنین کشورهای مستعمره پیشین بلوک غرب که عموماً سیستم حکومتی اقتدارگرایی داشتند، سایر کشورهای بلوک غرب به حساب میآمدند. شرق از سوی شوروی رهبری میشد. حزب کمونیست شوروی این کشور را تحت کنترل خود داشت و بر کشورهای همپیمان شوروی یعنی جهان دوم نیز نفوذ گستردهای داشت.
علاوه بر این آمریکا از تغییر رژیم و قیامهای دست راستی در سراسر دنیا پشتیبانی میکرد و شوروی حامی احزاب کمونیست و انقلابهای چپ در دنیا بود. از ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۰ بسیاری از مستعمرههای پیشین، استقلال یافتند و جهان سوم را شکل دادند که کنترل و گسترش نفوذ بر جهان سوم یکی از محلهای اصلی درگیری آمریکا و شوروی شد.
اما حالا با بروز وقایعی این چنینی میان غرب و شرق آسیا، برخی از تحلیلگران بر این باورند که اکنون در دوره جنگ سرد دوم هستیم. جنگ سرد دوم اشاره به تجدید تنش وضعیت سیاسی و نظامی بین قدرتهای جغرافیای سیاسی است که در یک جبهه آن چین و روسیه قرار دارد در حالی که رهبری جبهه دیگر با ایالات متحده آمریکا و ناتو است. این تنشها شبیه به تنشهای دوره جنگ سرد است که در آن بلوک غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا در برابر بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی که اکنون به روسیه تبدیل شده، قرار داشتند.
برخی از منابع از عنوان جنگ سرد دوم به عنوان تنش بالقوه ولی غیرمحتمل در رویدادهای آینده نام میبرند، در حالی که دیگران از این اصطلاح برای توضیح تنشهای تجدید شده جاری، خصومتها و رقابتهای سیاسی استفاد میکنند که به طور چشمگیری از سال ۲۰۱۴ بین فدراسیون روسیه و حزب کمونیست چین از یک سو و ایالات متحده آمریکا، ناتو به علاوه اتحادیه اروپا از سوی دیگر شدت یافته است.
فیلیپ ان هاوارد، پروفسور آکسفورد استدلال میکند که جنگ سرد جدید دارای ابعاد مشخص رسانهای است که در آن درگیری بر سر کنترل قدرت رسانهای کمونیستهای شرق آسیا و متحد روسیه و همچنین جنگ سایبری بین دولتهای خودکامه و جامعه مدنی خودی در جریان است. بر همین اساس برخی از چهرههای مهم مانند میخائیل گورباچف پس از رودررویی غرب و روسیه بر سر بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴ هشدار دادند که جهان در آستانه یک جنگ سرد جدید است یا شاید هماکنون این جنگ آغاز شده است.
از طرفی برخی از کارشناسان بر این باورند که اصلاح جنگ سرد جدید، ماهیت واقعی رابطه بین اتحاد پکن و مسکو با غرب را توصیف نمیکند. در حالی که میان تنش جدید بین شرق و غرب شباهتهایی با تنشهای جنگ سرد اول نیز وجود دارد، اما تفاوتهای عمدهای همچون روابط اقتصادی عمیق روسیه با دنیای بیرون و همچنین استقلال چین در اقتصاد جهانی وجود دارد که میتواند در نهایت فصل جدیدی از تحولات سیاسی و اقتصادی و حتی امنیتی را در جهان رقم بزند.
پروژه آکوس و شروع تقابل
حالا اقدامات غرب و به خصوص پیمان آکوس باعث واکنش چین و عدم خودداری این کشور در برابر این قبیل اقدامات شده است. این پیمان شامل همکاری در زمینه هوش مصنوعی، فناوری کوانتومی و سایبری خواهد بود. این سه کشور (آمریکا، بریتانیا و استرالیا) نگران رشد قدرت و حضور نظامی چین در منطقه اقیانوس هند و آرام هستند.
در نتیجه این توافق، استرالیا معاملهای برای ساختن زیر دریاییهایی را که فرانسه طراحی کرده است، کنار میگذارد. فرانسه در سال ۲۰۱۶ برنده یک قرارداد ۵۰ میلیارد دلاری (دلار استرالیا) برای ساخت ۱۲ زیر دریایی برای نیروی دریایی استرالیا شده بود که بزرگترین قرارداد دفاعی استرالیا بود. با این حال این پروژه که با تاخیر مواجه شد و عمدتاً به این دلیل بود که کانبرا شرط گذاشته بود بسیاری از قطعات از منابع استرالیایی تامین شود.
جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا، بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا و اسکات موریسون، نخست وزیر استرالیا در بیانیه مشترک خود از شراکت امنیتی تازه میان خود خبر دادند. در بیانیه آنها آمده است: «در اولین ابتکار تحت عنوان پیمان آکوس، ما به این هدف مشترک متعهدیم که از خواست استرالیا برای تجهیز نیروی دریاییاش به زیر دریاییهایی با نیروی محرکه هستهای حمایت کنیم.
این بیانیه میافزاید: این توانایی مشوق ثبات در منطقه اقیانوس هند و اقیانوس آرام خواهد بود و در حمایت از ارزشها و منافع مشترک ما به کار گرفته خواهد شد. در نهایت رهبران سه کشور عنوان کردند که هدف آنها راهاندازی این توانایی برای استرالیا در اولین زمان ممکن است و اعلام کردند که استرالیا همچنان به برآورده کردن تمامی تعهداتش به عنوان یک کشور غیر اتمی پایبند است. آنها گفتند که این پیمان دفاعی همچنین بر تواناییهای سایبری، هوش مصنوعی و سایر قابلیتهای زیردریایی متمرکز شده است.
در آخر باید خاطرنشان کرد بیانیه مشترک سه کشور میگوید که منطقه هند - آرام میتواند محل درگیریهای بالقوه از جمله درگیری بر سر دعواهای حل نشده سرزمینی، تهدیدهای تروریستی و مشکل جرایم سازمانیافته باشد. آنها تاکید کردند که این منطقه در خط مقدم چالشهای تازه امنیتی، از جمله فضای سایبری، قرار دارد. این قبیل اظهارات و اتخاذ سیاستهایی بر این اساس خبر از آغاز فصل جدیدی از تنش و چالش میان شرق و غرب میدهد. خبری که میتوان آنرا جنگ سرد سوم و جدید نامید!
گزارش: اردشیر حبیبی
نظر شما