به گزارش آتیه آنلاین، ازدواج پرماجرای پزشکی ایرانی با دختری امریکایی و مهاجرت آنها از امریکا به ایران در زمان دفاع مقدس، زمینه تالیف چند کتاب و ساخت چند فیلم داستانی و مستند شده است. از آنجا که به طور معمول نگاه غرب به شرق در ادبیات داستانی و سینما، همیشه در خدمت سلطه و هژمونی بوده، در کتابی که بر اساس واقعه مذکور با عنوان «بدون دخترم هرگز» نوشته و فیلم سینمایی که با همین عنوان در امریکا ساخته شده، واقعیت قلب و تصاویر غیرقابل باور و غیر واقعی از ایران و ایرانیان ارائه شده است. از این رو به بهانه سالروز درگذشت سید بزرگ محمودی، متخصص بیهوشی که ۱۲ سال پیش در ۳۱ مرداد ماه سال ۱۳۸۸ در سن ۷۰ سالگی در تهران چهره در نقاب خاک کشید، مروری کرده ایم بر این آثار.
پزشک متخصص ایرانی - امریکایی
سید بزرگ محمودی در ۲۹ خرداد ۱۳۱۶ به دنیا آمد. در سنین کودکی پدر و مادرش را از دست داد. پـس از گذرانـدن دوره ابتـدایی و متوسـطه بـرای ادامـه تحصیل به آمریکا رفت و به مدارج علمی بالایی دست یافت و ۹ مدرک دانـشگاهی از دانـشگاههـای معتبر جهان از جمله مدیریت بیمارستانی و مهندسی هوا و فضا را کسب کرد و بـه عنـوان اسـتاد در دانشگاههای آمریکا به تدریس دروس پزشکی اشتغال داشت. او در مأموریت آپولـو و قـدم گذاشـتن اولین انسان بر روی کره ماه، از کنترل کنندههای برنامه بر روی زمین بود. محمودی به شعر و ادبیـات ایران علاقهمند بود و در منظومهای، نکات و ظرافتکاریهای علم پزشکی را به صورت تخصصی درقالب اشعاری قافیهدار و موزون جمعآوری کرد و به نظم درآورد. ویژگی اشعار او روانی آن است کـه مطالب غامض را به شکلی ساده و قابل درک و فهم بیان نموده است. محمودی در اعتراض به جنگ آمریکا علیه ویتنام درنگ نمی کـرد ولـی بـه دلیـل شخـصیت علمـی و تخصصهای مختلفی که داشت دولت آمریکا از برخورد با او امتناع می کرد. وی با دختری آمریکـایی به نام بتی، متولد ۱۹۴۵ در میشیگان آشنا شد و با او ازدواج کرد. زمان ازدواج آنها ۶ ژوئن ۱۹۷۹ در مسجد شهر هوستون امریکا بوده است. مهتاب محمودی، فرزند بتی و بزرگ محمودی، در سال ۱۹۷۹ در تگزاس آمریکا به دنیا آمد.
دکتر محمودی و دخترش در امریکا
بدون دخترم هرگز
شهرت بتی محمودی به خاطر نوشتن کتابی است با عنوان «بدون دخترم هرگز». در سال ۱۹۹۱ فیلم بدون دخترم هرگز بر اساس این کتاب ساخته شد. کتاب او، بدون دخترم هرگز، روایتی جعلی، مخدوش و مغرضانه از تجربیات او از سفری به ایران بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶ است. زمانی که او برای سفری کوتاه به همراه همسر و دخترش، میشیگان را به مقصد ایران ترک کرد ولی او و دخترش در آنجا برخلاف میل خود نگه داشته شدند. مطابق با این کتاب، او و همسرش سید بزرگ محمودی و دخترشان مهتاب محمودی، در اوت سال ۱۹۸۴ به خاطر آنچه شوهرش گفته بود یک دیدار دو هفتهای با خانوادهاش در تهران است، به ایران سفر کردند. اما با گذشت دو هفته، او به همسر و فرزندش اجازه بازگشت نداد. بنا به ادعای بتی، او در دام کشوری که با آمریکاییها رابطه خصمانه داشت، خانوادهای که با او برخوردی خصومتآمیز داشت و همسری که بد دهان بود، گرفتار شد. طبق این کتاب، شوهرش در هفتههای آخر او را از دخترش جدا کرد. همسرش همچنین به او حمله کرده و تهدید کرد که اگر سعی کند وی را ترک کند، او را خواهد کشت. او سرانجام همراه دخترش فرار کرد. جزئیات این کتاب پیرامون فرار ۵۰۰ مایل (۸۰۰ کیلومتر) او به ترکیه، از مسیر کوههای برفی ایران، و بواسطه کمکهای دریافتی از بسیاری از ایرانیان است. پس از بازگشت به آمریکا در سال ۱۹۸۶، بتی برای طلاق اقدام کرد و در سال ۱۹۸۹ بهصورت رسمی از همسرش جدا شد. بتی محمودی داستانهایی از والدین دیگری که همسران خارجی، آنها را از کودک خود جدا کردهاند، در کتاب برای عشق به کودک (۱۹۹۲) گردآوری کردهاست.
نگاهی به کتاب بدون دخترم هرگز
این کتاب، شامل خاطرات و توجیهات نویسنده آمریکایی آن از سفر به ایران، به همراه شوهر ایرانی و فرزند خردسالشان و مشکلاتی که در این سفر برای او پیش آمده است میباشد که در نهایت، منجر به خروج غیرقانونی نویسنده و ربودن دخترشان از ایران میشود. ظاهرا علت و عامل این مشکلات، مسائل خانوادگی بوده است، اگرچه امریکایی بودن نویسنده و سفر او در اوایل انقلاب به کشوری که علیه استثمار امریکا قیام کرده بود به «شدت و حدت» ماجرا افزوده است. ماجرای کتاب مربوط به سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ و زمان جنگ تحمیلی میباشد.
شخصیتهای اصلی کتاب
مودی: دکتر سید بزرگ محمودی، متخصص بیهوشی از آمریکا، شوهر بتی. متولد شوشتر. در ۶ سالگی پدر و مادر خود را که هر دو پزشک بودهاند از دست میدهد. دکتر محمودی را در امریکا، مودی صدا میزدهاند.
بتی محمودی: نویسنده امریکایی کتاب. نام خانوادگی او قبل از ازدواج با دکتر محمودی «لاور» بوده است. بتی محمودی قبل از ازدواج با دکتر محمودی، ازدواج کرده و دارای دو پسر از شوهر قبلیاش بوده است. جالب اینجاست که خانم بتی، بعد از جدایی از دکتر محمودی، همچنان از نام فامیلی او استفاده میکند!
مهتاب محمودی: دختر دکتر محمودی و بتی
عمه بزرگ: خواهر بزرگ دکتر محمودی
تصاویر غیر واقعی
نویسنده در این کتاب تصاویر غیرقابل باور و غیر واقعی از ایران و ایرانیان ارائه می کند. در حقیقت کتاب بدون دخترم هرگز توجیهی است برای عمل و رفتار بتی محمودی در خارج کردن غیرقانونی مهتاب محمودی و دور نگه داشتن او از پدر و وطنش. بتی حقایق و مطالب زیادی را با هم مخلوط کرده تا رفتار خود را در مورد شوهر و دخترش توجیه کند. او حتی نوع زندگی و غذاهای ایرانیان را با فضایی عقب افتاده، تصویرسازی کرده است. بتی در تصویری که از غذای سنتی کلهپاچه در کتاب نشان داده، ایرانیان را وحشی خوانده و به نحوه زندگی آنها که در دستشویی و آبریزگاههای خود به جای کاغذ توالت، از آب برای شست و شو استفاده میکنند انتقاد کرده است. به نوشته او: «ایرانیان تفاله غذا را روی سفره و فرش تف میکردند و یا دوباره داخل کاسههای خورش چکیده میشد، جمعیت شهر تهران در طول فقط چهار سال بعد از انقلاب از پنج به چهارده میلیون افزایش یافته بود، نه دستمال برای خشک کردن ظروف پیدا میشد و نه دستگیره (پارچهای که قابلمه و دیگ را با کمک آن از روی اجاق بر میدارند)، این چیزها برای ایرانیها بیگانه بود، غذاهای ایرانی بیمزه است، امام رضا پایهگذار مذهب شیعه است که قبر این امام در عراق است و مقبره خواهرش در شهر ری است، ... مرغ را پر نکنده و با امعاء و احشاء توی فریزر میگذاشت، ذخیره برنجش کثیفترین برنجی بود که تا بهحال دیده بودم، توی این برنج نه تنها شپشک لول میزد بلکه کرمهای سفید هم توی آن به دور خود حلقه میزدند. او حتی زحمت این را به خودش نمیداد برنج را قبل از پختن بشوید ... ایرانیها سالی یک بار به حمام میروند! و ...»
پیرمردی در انتظار دخترش
در مقابل فیلم بدون دخترم هرگز و برای مقابله با ادعاهای موجود در کتاب بتی، الکسیس کوروس، فیلمساز ایرانی الاصل مقیم فنلاند، فیلم «بدون دخترم» را ساخت که مـضمون آن، پیرمـردی را در انتظـار دختـر گمـشدهاش نـشان می داد. الکسیس کوروس با سید بزرگ محمودی، همسر سابق بتی محمودی همکاری کرد تا در این مستند میزان نژادپرستی و اقدامات هیستریک ضدایرانی، که توسط رسانهها در سال ۱۹۷۹ انجام شده را نشان دهد.
به سوی آزادی
در سال ۱۳۹۲ خورشیدی، ۲۵ سال پس از انتشار خاطرات پرفروش بتی محمودی، دختر او مهتاب محمودی حکایت خود را در کتابی به نام «به سوی آزادی» بازگو کرد. مهتاب محمودی، فرزند بتی و بزرگ محمودی، در سال ۱۹۷۹ در تگزاس آمریکا بهدنیا آمده است. بر اساس کتاب "بدون دخترم هرگز"، مهتاب در چهار سالگی بههمراه پدر و مادر خود برای تعطیلات به ایران رفت اما پدرش با ورود به ایران به آنها گفت "شما در کشور من هستید، باید به قوانین آن احترام بگذارید و تا پایان عمر اینجا بمانید. " در این کتاب آمده است که مهتاب و مادرش پس از یک سالونیم ماندگار شدن در تهران سرانجام موفق به فرار از ایران شدند. مهتاب محمودی در ۳۰ سالگی برداشت شخصی خود را از ماجراهایی که برایش پیش آمده در کتابش منتشر کرده است. در کتاب "به سوی آزادی" مهتاب محمودی از روزهایی که در ایران گذراند، خشونت و فرار میگوید. او همچنین از اینکه چگونه توانسته است دوران کودکی خود را زیر فشار تهدیدهای پدر، ترس از ربوده شدن، اجبار در انتخاب یک نام مستعار در تمام دوران تحصیل، تغییر مدام محل زندگی، بیماری و... شهرت مادر، سپری کند، نوشته است. در این کتاب او آرام آرام بر نفرتی که از پدرش داشت چیره میشود و میراث فرهنگ ایرانی خود را میپذیرد. مهتاب محمودی در دانشگاه میشیگان روانشناسی خوانده و در آمریکا کار میکند.
همچنان چشم انتظار فرزند
۱۲ سال پیش، در ۳۱ مرداد ماه سال ۱۳۸۸ سید بزرگ محمودی، متخصص بیهوشی در سن ۷۰ سالگی در اثر مشکلات کلیوی و عوارض دیگر در تهران درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. تمام سالهای آخر عمر دکتر محمودی برای یافتن فرزندش و برقراری ارتباط با او طی شد، تلاشی که هیچ حاصلی نداشت.
نظر شما