جوجه اردک زشت ادبیات کودکان

هانس کریستیان آندرسن، نویسنده نامدار کودکان و نوجوانان، که زادروز وی به نام روز جهانی کتاب کودک نامگذار شده است ۱۴۶ سال پیش از دنیا رفت.

به گزارش آتیه آنلاین، هانس کریستیان آندرسن نویسنده و شاعر معروف اهل دانمارک است. او خالق داستانهای ماندگاری برای کودکان است و از این رو، زادروز آندرسن روز جهانی کتاب کودک نام گذاری شده‌است. معروف‌ترین داستان‌های او برای فارسی زبانها، «جوجه اردک زشت، دخترک کبریت فروش و لباس جدید امپراتور» نام دارند. آندرسن شخصیت‌های داستان‌هایش را از میان افراد پیرامونش انتخاب می‌کرد و کتاب جوجه اردک زشت را در وصف حال خودش نوشت.

جوجه اردک زشت ادبیات کودکان

زندگی نامه

هانس کریستیان آندرسن دوم آوریل ۱۸۰۵ در شهر ادنسه دانمارک متولد شد. خانواده‌ی او ادعا دارند که از خانواده‌های اصیل دانمارک هستند ولی طی تحقیقات به‌عمل‌آمده ادعای آنها رد شده است گرچه می‌توان گفت که با خانواده‌ی سلطنتی ارتباط کاری داشته‌اند. پادشاه به اندرسن علاقه‌مند بود و مخارج تحصیل او را بر عهده گرفت و این‌ها زمینه‌ی شایعاتی مبنی بر اینکه اندرسن فرزند نامشروع پادشاه است را فراهم آورده بود. آندرسن از کودکی به ادبیات و تئاتر علاقه‌مند بود، آثار شکسپیر را از بر می‌کرد و با عروسک‌های چوبی نمایش اجرا می‌کرد. او در ۱۱ سالگی پدرش را از دست داد و برای امرارمعاش به‌عنوان شاگرد نزد یک خیاط و بافنده کارکرد، بعد از آن در کارخانه تولید سیگار مشغول به‌کار شد. در ۱۸۱۹ به کپنهاگ رفت و وارد تئاتر شد. یکی از همکارانش او را دارای قریحه شاعری می‌دانست. اندرسن عقیده همکارش را بسیار جدی تلقی کرد و وقت خود را بر نوشتن متمرکز نمود. آندرسن موفق شد اولین داستان خود را در سال ۱۸۲۲ منتشر کند، در ۱۸۲۹ کتاب گزارش یک پیاده‌روی منتشر شد و پس از آن به‌طور منظم کتاب‌هایی منتشر کرد. در ابتدا کتاب‌هایی که برای بزرگسالان نوشته بود به نظر خودش مهم‌تر از فانتزی‌هایش بودند، اما به مرور زمان دریافت که همین داستان‌های عامیانه وجوه پایداری از زندگی بشری و شخصیت داستانی را آشکارا و به شکلی مسحورکننده به تصویر می‌کشند. جالب این است که بدانید آندرسن در اصل کتاب جوجه اردک زشت را از روی وصف حال خودش نوشته‌ است. آندرسن در ۴ اوت ۱۸۷۵ با درد فراوان در خانه‌ای در نزدیکی کپنهاگ درگذشت. جسد آندرسن در کپنهاگ به خاک سپرده شد. او پیش از مرگش به شهرت جهانی رسیده بود و از طرف دولت دانمارک به عنوان «گنجینه ملّی» حقوقی به او تعلق می‌گرفت. پیش از مرگش اقدام به ساختن تندیسی از او شده بود و بعد از اتمام آن را در شهرداری کپنهاگ قرار دادند. یکی از منتقدان به نام گئورگ براندس از آندرسن سؤال کرد آیا او روزی داستان زندگی خودش را خواهد نوشت؟ آندرسن جواب داد من قبلاً آن را نوشته‌ام؛ نام آن جوجه اردک زشت است. زادروز آندرسن روز جهانی کتاب کودک نام‌گذاری شده‌است.

روز جهانی کتاب کودک

به افتخار زادروز هانس کریستین اندرسن، نویسنده داستان‌های کودکان، روز ۲ آوریل برابر با ۱۴ فروردین،   «روز جهانی کتاب کودک: نامگذاری شده‌است. هر سال در این روز توسط دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) مراسم باشکوهی به مناسبت برای بزرگداشت مقام کتاب کودک و ادبیات کودک و نوجوان در کشورهای جهان جشن گرفته می‌شود و مدیریت آن را این دفتر که از سال ۱۹۵۳ میلادی در سوئیس آغاز به کار کرده‌است برعهده دارد. مراسم این روز هر سال در یکی از کشور جهان که عضویت دارد برگزار می‌شود و این کشور پوستر و پیام روز جهانی کتاب را تهیه می‌کند. روز جهانی کتاب کودک از سال ۱۳۴۹ در ایران به رسمیت شناخته شده‌است و وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۵۰ روز ۱۴ فروردین هر سال را روز جهانی کتاب کودک در ایران اعلام کرد. مراسم بزرگداشت این روز هر سال در یکی از کشورهای عضو برگزار می‌شود و ایران نیز در سال ۱۳۷۱ (۱۹۹۲) برگزارکننده این مراسم بود.

جوجه اردک زشت ادبیات کودکان

جوجه‌اردک زشت

جوجه اردکی در مزرعه‌ای سر از تخم بیرون می‌آورد و به واسطه زشتی اش مورد ریشخند و تمسخر هرروزه دیگر حیوانات مزرعه قرار می‌گیرد، تا اینکه با رسیدن به سن بلوغ به قوی سپید زیبایی تبدیل می‌شود و شگفتی و شرمساری دیگر حیوانات را برمی‌انگیزد. جوجه اردک زشت که کاملاً برخاسته از ذهن اندرسن بوده و وابستگی‌ای به هیچ داستان عامیانه قدیمی ندارد، نخستین بار در ۱۱ نوامبر ۱۸۴۳ به همراه سه داستان دیگر از اندرسن در کپنهاگ دانمارک انتشار یافت و تحسین منتقدان را برانگیخت. همچنین اقتباس‌هایی در قالب اپرا، موزیکال، و فیلم‌های پویانمایی از این داستان صورت گرفته‌است. نخستین ترجمه فارسی این داستان را، علینقی وزیری در سال ۱۳۱۷ انجام داده‌است.

دخترک کبریت‌فروش

این داستان که نخست در دسامبر ۱۸۴۵ به چاپ رسید. درباره دخترک کبریت‌فروش فقیری است که در سرمای منجمدکننده شب سال نو سعی دارد تا کبریت‌هایش را به مردمی که مشغول خرید هستند بفروشد اما کسی به او توجهی نمی‌کند و او که در پایان شب یکه و تنها در خیابان باقی‌مانده است با روشن کردن تک‌تک کبریت‌ها و دیدن رویاهایش در نور آن‌ها، در گوشه خیابان از سرما جان می‌سپارد. اقتباس‌هایی متعددی در قالب فیلم‌های پویانمایی و فیلم تلویزیونی موزیکال از این داستان صورت گرفته‌است.

لباس جدید پادشاه

این داستان درباره دو جامه‌دوز است که به امپراتور قول یک لباس جدید را می‌دهند. «لباس جدید پادشاه» برای نخستین بار در تاریخ ۷ آوریل ۱۸۳۷ در کپنهاگ منتشر شد. صداقت و راست‌گویی برجسته‌ترین مسئله‌ای است که در این داستان ستایش و نکوداشت شده‌است. این داستان مشهور درباره دو شیّاد است که نزد پادشاهی رفتند و گفتند جامه دوزانی زبردست هستند و می‌توانند لباسی در شأن پادشاه از طلا و زروزیور طراحی و آماده کنند. آنها می‌گفتند که این لباس ویژگی برجسته دیگری نیز دارد و آن اینکه تنها آدمیان نجیب و پاک توانا به دیدن آن هستند. پادشاه داستان نیز که دوست داشت از هر روی با دیگران فرق داشته باشد ابزارها و طلا و گوهران در اختیارشان قرارداد تا این لباس هرچه زودتر آماده شود. تا اینکه روز سررسید فرارسید و آن جامه دوزان به نزد پادشاه آمدند و لباس را پیشکش کردند. پادشاه ساده‌لوح که چیزی نمی‌دید برای اینکه به بد نهادی متهم نشود با پرداخت دست مزد فراوان به آن دو کلاه‌بردار، لباس را بر تن کرد و متکبرانه در شهر گشت و گذار کرد، و ناآگاه از اینکه مردم دانای آن شهر و کاشانه‌ها زیر لب تکرار می‌کردند که پادشاه لخت است و لباس بر تن ندارد، ولی پادشاهِ ساده‌لوح خنده‌کنان زیر لب می‌گفت که عجب شهروندان ناپاکی در این شهر زندگی می‌کنند.

کد خبر: 24097

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 0 =