به گزارش«آتیه آنلاین» به نقل از ایرنا، سرگذشت «عاطفه» به صورت موجز و خلاصه بیانگر آخر و عاقبت گیر افتادن زنان در منجلاب اعتیاد است، باتلاقی که مجبورند هر روز بیشتر و بیشتر در آن دست و پا بزنند کمتر و کمتر راه رهایی برایشان پیدا می شود.
در روستای دور افتادهای زندگی میکردند، پدرش ناشنوا بود. روستایی که اکنون هم با گسترش شهرنشینی و فضای شهری، مسافت زیادی تا شهر دارد و خانه آنها که در انتهای روستا بود هم فاصله زیادی تا مسیر جاده داشت. کلاس دوم بود که دیگر نتوانست تمسخر بچهها را تحمل کند. ادای صحبت کردن پدرش را درمیآوردند و او خجالت میکشید. عاطفه یک روز به خانه آمد و دیگر به مدرسه نرفت. از نظر مالی هم توانمند نبودند. از همان روزها، کارگری در زمینهای کشاورزی را شروع کرد. مادرش میگوید «عاطفه قوی بود و قدرتمند، از مردها بیشتر کار میکرد، خرج ما را میداد. نمیدانم این مرد که خواهر و برادر و همه خانودهاش معتاد هستند از کجا سر راه عاطفه پیدا شد. عاطفه با او ازدواج کرد و حالا هر ۲ معتاد هستند».
همسر عاطفه به مواد مخدر سنتی اعتیاد دارد و عاطفه مصرف کننده شیشه است. فرزندی دارند و در حالی که باید مانند همسن و سالان خود تا کلاس دوم، حداقل حروف الفبا را بداند و یا شمردن بلد باشد، جز چند روز به مدرسه نرفته و حروف الفبا را نمیشناسد.
«عاطفه اغلب ساعتها روز را در خواب است. هر زمان که به خانه اشان بروی در خانه باز است و فرزندش میرود و میآید و عاطفه غرق در دنیای خود. گاهی هم که بیدار باشد صدای داد فریادش گوش فلک را کر می کند. ناسزا میگوید. همسایهها از دستش کلافه هستند. نمیدانیم چه کنیم، از آنها میترسیم. زن و شوهر خیلی خشن هستند، عاطفه خشونت بیشتری دارد» اینها را یکی از همسایگان عاطفه گفت.
«فرزندش رها در کوچه و خیابان است، گاهی قبل از ساعت هفت صبح، پسرش را در کوچه میبینم، لباسهایش اغلب کثیف و گلآلود است. شام و ناهارش معلوم نیست. هر کسی هم که رد میشود چیزی به او میگوید. وقتی پدر و مادرش اینطور هستند همه به خود حق میدهند که با این بچه بدرفتاری کنند» همسایه دیگری این صحبتها را بیان میکند.
همسر عاطفه زبالهگرد است و سابقه خردهفروشی مواد مخدر، سرقت و زندان دارد. یک بار که همسر عاطفه به زندان افتاد، مادر و خواهرانش تصمیم گرفتند او را به کمپ ترک اعتیاد ببرند. عاطفه یک ماهی در کمپ ترک اعتیاد بود. «آن وقتها که عاطفه رفته بود ترک کند، مادرش آمد و خانه عاطفه را تمیز کرد، مراقب فرزندش بود، آن مدت اصلا ندیدیم که فرزند عاطفه در کوچه رها شده باشد، لباسهایش هم تمیز و مرتب بود و تازه داشت زندگی میکرد» همسایهها از مادر مهرمان عاطفه میگویند که چه زن مهربان و سادهای است و چقدر در آن مدت زحمت کشیده تا دخترش به زندگی برگردد.
اما همسر عاطفه از زندان آزاد شد و با خواهر همسرش به آن مرکز ترک اعتیاد رفت و عاطفه را به خانه آورد و درمان نیمهکاره باقی ماند. عاطفه دوباره به سراغ شیشه رفت و رویای مادر و همسایههایش نقش برآب شد. اعتیاد نه تنها دامن عاطفه را گرفته، بلکه به جان مادر و فرزندش هم آتش زده؛ مادری که توان تقابل با همسر عاطفه را ندارد و فرزندی که آنقدر کوچک است که کاری از دستش برنمیآید جز اینکه به مادربزرگ بگوید «یه روز میذارم میرم».
دزد مهر مادری
اعتیاد بلای خانمانسوزی است که مبتلای آن فرقی نمیکند مرد باشد یا زن، در هر حال خانمان برانداز است، اما آنجا که مادر که اسوه محبت و مهربانی و پناه فرزند است به اعتیاد مبتلا شود، از مهر مادری دیگر چیزی برای عرضه به فرزند ندارد و چه بسا مانند عاطفه، فقط فریادهایش را از نداشتن مواد مخدر، بر سر فرزند هوار کند و خبری از ایفای نقش مادری نباشد.
طبق آمار رسمی که اردیبهشت ماه امسال از سوی مدیرکل درمان و حمایتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر بیان شده از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار معتاد در کشور، تخمین زده میشود ۱۵۶ هزار زن معتاد باشند.
بر اساس آمار دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر که مربوط به آذرماه سال گذشته است؛ ۶ درصد معتادان کشور زن هستند. طبق آمار معاون امور توسعه پیشگیری بهزیستی مازندران در خرداد ماه سال ۹۸ به میزان ۱۰ درصد از معتادان مازندران را زنان تشکیل میدادند.
دبیر شورای هماهنگی مبارزه به مواد مخدر مازندران، سال ۹۹ درباره زنانه شدن اعتیاد در استان هشدار داده و گفته بود : افزایش تعداد زنان معتاد در سنین پایین، یک زنگ خطر است. احمد مظفری در نشست خبری هفته مبارزه با مواد مخدر امسال هم از زنانه شدن اعتیاد و کاهش سن اعتیاد صحبت کرد. وی به ایرنا گفت: نرخ شیوع و مرگ و میر زنان معتاد همپای مردان معتاد در حال افزایش است.
مظفری با بیان اینکه ۶۵ درصد همسر آزاریها، ۵۵ درصد از طلاق، ۲۳ درصد از نزاع و خشونت و ۲۵ درصد از قتل عمد، پایه و اساس مواد مخدر دارد، اظهار کرد: بیشترین آمار مرگ و میر مواد مخدر در مازندران مربوط به معتادان مجرد است که یا جدا شدهاند و یا به خاطر وضعیت اعتیاد، ازدواج نکردهاند.
آمار تفکیکی درباره اعتیاد زنان در مازندران وجود ندارد. نبودن این آمار، مساله دیگری در مسیر ترک اعتیاد زنان است.
رنج مضاعف برچسب
یک روانشناس ترک اعتیاد اظهار کرد: آمار دقیقی از اعتیاد زنان در کشور وجود ندارد و این مساله ترک اعتیاد را برای زنان، سختتر میکند.
زهرا قبادی با اشاره به اینکه زنان کمتر برای ترک اعتیاد به مراکز درمانی مراجعه میکنند، افزود: در یک مرکز ترک اعتیاد با شیوه متادونتراپی از ۱۳۷ مراجعهکننده، فقط هفت نفر زن هستند، اغلب زنان که درگیر اعتیاد هستند از ترس آبرو و یا خجالت، برای ترک اعتیاد مراجعه نمیکنند.
وی با بیان اینکه ابرچسبی که جامعه به زنان معتاد میزند به مراتب سختتر از برچسبی است که به مردان معتاد زده میشود، گفت: همین مساله باعث شده به ویژه زنان جوان، مراجعه کمتری برای ترک اعتیاد داشته باشند.
قبادی با اظهار این که زنان معتاد اغلب دارای شوهر، پدر و یا برادر معتاد هستند که در زندگی آنها هم تاثیر داشته و به سمت اعتیاد کشیده شدهاند، گفت: فرقی نمیکند پدر یا مادر کدام یک در خانواده معتاد باشند، تاثیر سوء آن بر کودک نمود خواهد یافت.
این روانشناس با اشاره به اینکه برخی از مردان معتاد همسران خود را معتاد میکنند تا مجبور شوند برای خود و شوهرشان مواد تهیه کنند، افزود : در کنار عوامل روانشناختی شخصیتی که باعث اعتیاد میشود، اصلیترین علت اعتیاد، محیط خانه و خانواده است.
قبادی با بیان اینکه سرخوردگیهای اجتماعی و کمبودها باعث میشود برخی افراد به سمت اعتیاد کشیده شوند، ادامه داد: اعتیاد شدید در زنان بعضا به موارد فحشا و تنفروشی هم منجر میشود.
وی با اشاره به اینکه بانوانی که برای ترک اعتیاد از طریق متادونتراپی مراجعه میکنند اغلب در سنین بالا هستند، خاطرنشان کرد: دختران جوان کمتر به مراکز ترک اعتیاد مراجعه میکنند و این کار را سخت میکند.
قبادی با بیان اینکه در ترک اعتیاد زنان با یک مشکل قانونی هم مواجه هستیم، اظهار کرد: زنان متاهل در مقابل قدرت غلبه مرد، نمیتوانند به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کنند، این شوهران مانع از ترک اعتیاد همسران خود میشوند و اگر زنی حتی به میل خود و نه با فشار خانواده، برای ترک اعتیاد مراجعه کند، مانع بزرگی به اسم شوهر معتاد دارد.
وی با اشاره به افزایش مصرف گل و حشیش و شیشه در میان دختران جوان، افزود: این افراد در دورهمیهای دوستانه، گل و حشیش مصرف میکنند و تصور آنها این است که معتاد نیستند و تفریحی مصرف میکنند؛ نداشتن رابطه خوب در خانواده باعث میشود جوانان و نوجوانان تحت تاثیر دوستان قرار گیرند و به سمت مصرف مواد مخدر میروند.
پیوند اعتیاد زنان و سایر آسیبهای اجتماعی
۱۹ ساله بود؛ به قد بلند و صورت استخوانی. در حاشیه شهر با پدرش زندگی میکرد؛ پدری که بیش از ۸۰ سال سن داشت و جای پدربزرگش بود. حاصل ازدواج دوم پدرش از مادری کم سن و سال بود که به عقد پدرش آمد و چند سالی بعد از تولد او، پدر و مادرش از هم جدا شدند.
پیرمرد شربت متادون مصرف میکرد. دختر به مدرسه نرفته بود و از شربت متادون پدر استفاده میکرد و فکر نمیکرد وارد دره اعتیاد شده است. اهل یکی از استانهای جنوبی بودند. علاوه بر تنهایی و گذران ایام با پدر پیرش، تحت خشونت برادری بود که سالها قبل به مازندران کوچ کرده بود.
یک جامعهشناس در گفت و گو با ایرنا اظهار کرد: در دهههای گذشته، اعتیاد مقولهای کاملا مردانه قلمداد میشد و تصور عموم براین بود که ورود زنان به این عرصه و درگیری آنان با این موضوع بسیار ناچیز است. اما نگاهی به آمارهای موجود در سطح جهان و ایران و تحقیقات به عمل آمده در این زمینه، مؤید تغییرات عمده در الگوهای سنی، جنسی، طبقاتی، جغرافیایی و فراگیری در کشورهای گوناگون است.
دکتر مطهره فولادی با اشاره به اینکه در جهان، سوء مصرف مواد در مردان، شایعتر از زنان است، افزود : واقعیت این است که عرصه اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر از تک جنسیتی بودن سنتی گذشته به سمت ۲ جنسیتی شدن در شرایط معاصر پیش میرود و جامعه ایران نیز با چنین گرایش و روندی در تغییر الگوهای جنسیتی مصرف مواد روبهرو است.
این پژوهشگر با بیان اینکه اعتیاد در بین زنان از نظر علت، شیوع و تاثیر آن بر جامعه اختلافات قابل توجهی با اعتیاد در مردان دارد، گفت: ولی با این حال در کشور ما، در حال حاضر هیچ گونه خدمات اختصاصی برای اعتیاد زنان وجود ندارد و حتی برخی از خدمات و مراکز فقط به مردان اختصاص دارند.
وی افزود : از سوی دیگر با توجه به اینکه مصرف مواد مخدر در زنان ناهنجارتر از مردان تلقی میشود، زنان معمولا از مراجعه به مراکز درمانی معتادان که بیشترین مراجعه کنندگان آنها مردان هستند اکراه دارند، در نتیجه با توجه به اینکه مراکز درمانی مهم ترین مکان دسترسی به معتادان هستند، بیشترین میزان اطلاعات مربوط به معتادان از این مراکز تامین میشود.
این جامعه شناس گفت : یکی از مشکلات این است که شیوع اعتیاد در زنان کمتر از میزان واقعی تخمین زده شده و در نتیجه آمار دقیقی از زنان معتاد در دست نباشد که این خود یکی از موانع ترک اعتیاد زنان تلقی میشود.
فولادی با اشاره به اینکه در اعتیاد به مواد مخدر نقش زنان چه به عنوان مصرف کننده و چه به عنوان افراد در معرض خطر انکار ناپذیر است، افزود : اما به دلایل اجتماعی عمده مطالعات اعتیاد در کشور، جمعیت مردان را هدف گرفته است. نه تنها مطالعات بلکه روشهای پیشگیری و درمان نیز غالبا مرد محور است.
وی با اعلام این که در تازه ترین مطالعات و یافتههای کلینیکی مشخص شده که وابستگی افراد به مواد مخدر در زنان و مردان کاملا متفاوت است، گفت : این یافته ها منجر به پیشنهاد طی مراحل ترک مختلف در زنان و مردان شده است.
این جامعهشناس با بیان اینکه سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد از عوامل تأثیرگذار بر وضعیت سلامت جسمی، روانی و اجتماعی در جامعه هستند، ادامه داد: اگر چه در جهان پیشرفت قابل توجهی در درک این اختلالات و یافتن مناسبترین راه پیشگیری و درمان آنها ایجاد شده است، اما از انجام پژوهش بر زنان تا ۲ دهه قبل کاملا غفلت شده بود. بیشتر مداخلات مربوط به سوء مصرف مواد که تا کنون طراحی و اجرا شدهاند، به طور قابل ملاحظهای بر اساس ویژگیها و نیازمندیهای مردان شکل گرفتهاند.
فولادی یادآور شد: از آنجا که به طور سنتی نسبت زنان در مطالعات مربوط به اعتیاد در کسانی که تحت درمان هستند کمتر است، تأثیر سوء مصرف مواد بر زنان کمتر از مردان شناخته شده است، اما شواهد علمی که تاکنون تولید شده، نشان میدهد که سوء مصرف مواد و اعتیاد چالشهای متفاوتی را برای سلامت زنان ایجاد کرده و سیر متفاوتی را هر دو جنس دارد.
وی افزود : مطالعات اجتماعی موجود، زمینهها و عوامل گرایش زنان به سوء مصرف مواد مخدر را بیش از هر چیز ناشی از وضعیت آشفته و مغشوش بسترهای خانوادگی قلمداد کردهاند و اغلب قائل به وجود رد پای یک مرد در اعتیاد زنان هستند.
فولادی با اظهار این که گفته می شود اغلب زنان معتاد مجرد، پدر یا برادر معتاد دارند و یا مورد یک بزه اجتماعی واقع شدهاند و اکثر زنان معتاد متأهل هم توسط همسرانشان آلوده میشوند، گفت: اگر چه نقش اثرگذار مردان در زندگی زنان، بویژه در جایگاه همسر قابل انکار نیست و شاید به دلیل فقدان حمایتهای اجتماعی، بسیاری از زنان زندگی و همراهی با همسر معتاد را به تنش و درگیری و یا جدایی ترجیح دهند، اما ضرورت دارد در رابطه با اعتیاد به مواد مخدر جدید که سهم قابل توجهی در روند افزایشی و رو به رشد اعتیاد زنانه دارد، با احتیاط بیشتری نسبت به چنین تحلیلهایی مواجه شد و از چنین تقلیلگراییهایی پرهیز کرد.
وی افزود : شاید بتوان در این زمینه برای کلیشههای جنسیتی رایج مدرن که بر خلاف کلیشههای جنسیتی سنتی کمتر به چالش کشیده می شوند و همچنین سردر گمی در هویتهای جنسیتی و فشار اجتماعی و فرهنگی دستیابی به الگوی موفق و مطلوب زنانه، نقش بیشتر و مؤثرتری قائل شد.
این جامعهشناس با بیان اینکه زنان معتاد اغلب حوادث خشونت بار تکان دهندهای را از لحاظ روانی تجربه و تحمل کرده اند، گفت : همچنین در تعداد زیادی از معتادان، سابقه و تاریخچهای از سوء استفاده جنسی در کودکی، افسردگی و اضطراب دیده شده است. مباحث مطرح شده در سه حوزه مهمترین عوامل موثر بر گرایش، آسیبها و پیامدها و نیز درمان سوء مصرف مواد در میان زنان نشان داد که در سه حوزه مورد نظر، عواملی وجود دارند که یا به صورت اختصاصی در مقوله اعتیاد زنان حائز اهمیت هستند یا عواملی که با وجود اثرگذاری بر وضعیت و پیامدها و درمان اعتیاد در میان دو جنس، درباره زنان از اهمیت و تأثیر بیشتری برخوردارند.
وی با اشاره به اینکه آسیبهای اعتیاد زنان از دو جنبه حائز اهمیت است، افزود : یکی، از جنبه آسیبهایی است که به خود فرد وارد می شود و دیگری با توجه به اهمیت نقش زنان در خانواده و آسیبهایی است که به شبکه اطراف بویژه خانواده و جامعه وارد می شود. پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی که از رهگذر زنان معتاد به اطرافیان به خصوص فرزندان وارد میشود با مشکلاتی که از ناحیه مردان با نقشهای مشابه وارد می شود، قابل مقایسه نیست.
این جامعه شناس با تاکید بر این که آسیبهای فردی اعتیاد در زنان چه از جنبه مشکلات جسمی و روانی و چه از جنبه مسائل اجتماعی و خانوادگی به مراتب مخربتر از موقعیت مشابه مردان است، تصریح کرد : اعتیاد زنان، علاوه بر بیماریهای سوء تغذیه، فشار خون بسیار بالا و سرطان، آنان را در معرض بیماریهای خطرناکی مانند هپاتیت و ایدز قرار می دهد. در واقع زنان معتاد در مقایسه با مردان احتمال بیشتری دارد دچار ایدز و دیگر بیماریهای ناشی از روابط جنسی شوند و در مقایسه با زنان دیگر احتمال بیشتری وجود دارد که به بیماریهای زنانه و معضلات آن دچار شوند. زن مصرف کننده در فرهنگ ما به راحتی از خانواده و دوستانش طرد می شود. همچنین، زنان با توجه به مشکل کسب درآمد و توانایی برای به دست آوردن مواد مخدر از راههای دیگر، گاهی به کارهای ضد اخلاقی تن میدهند و به راحتی مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند که این باعث افزایش تخریب آنها شده و برگشت آنها به زندگی سالم را سخت تر می کند.
وی با اشاره به اینکه پیامدهای خانوادگی و اجتماعی اعتیاد زنان نیز به مراتب عمیقتر از مردان است، توضیح داد : شاید بتوان گفت آسیبی که در اثر اعتیاد زنان به مواد مخدر بر جامعه و محیط اجتماعی پیرامون مترتب میشود، کمتر از آسیبهای فردی نیست. خانواده هسته اصلی و نهاد بنیادی هر جامعه است و زنان نقش محوری را در خانواده ایفا میکنند و پرورش و تربیت فرزندان نسل بعد که آینده سازان و سرمایههای آتی هر جامعهای محسوب میشوند عموما در دامان زنان صورت میگیرد. اعتیاد زنان به سوء مصرف مواد مخدر به طور منفی فرزندان و خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و به طور مستقیم و غیر مستقیم، بسیاری از مشکلات و انحرافات اجتماعی از این ناهنجاری ناشی میشود.
فولادی با اشاره به اینکه فروپاشی خانوادههای زنان مصرف کننده از طریق طلاق یا مرگ بر اثر مشکلات جسمی ناشی از اعتیاد از جمله این مسائل است، گفت: در اشکال حاد اعتیاد زنان، بر آسیبها و انحرافات اجتماعی حاد دیگری نیز دامن زده میشود و خشونت، افزایش تجاوز، روابط جنسی خارج از چارچوب، تجارت جنسی، بارداریهای ناخواسته، فروش کودکان، افزایش کودکان کار در جامعه و مواردی از این دست از جمله مسائلی هستند که به شکل مستقیم یا غیر مستقیم با معضل اعتیاد زنان پیوند دارند.
مهمانیهای شبانه با سرو گل
در یکی از خیابانهای حاشیه شهر که از قضا محل خرید و فروش مواد مخدر است در حال قدم زدن هستم، زن و مردی را اتفاقی دیدم. زن جوان به مرد التماس میکرد و مواد مخدر میخواست. مرد بیاعتنا به او، ایستاده بود و گاهی چند قدم برمیداشت و زن هم به دنبالش. هرچه زن بیشتر التماس میکرد بیاعتنایی مرد بیشتر میشد. زن با حالت زار به مرد میگفت «حالم خوب نیست، بده دیگه. به جون سارا و مانیا اگه پول داشتم بهت میدادم، حتما پولش رو چند روز دیگه بهت میدم».
یک روانشناس اظهار کرد: افراد در دورههای سنتی مختلف دارای شخصیتهای متفاوتی هستند؛ نوجوانی و جوانی یکی از حساسترین مراحل زندگی افراد است که فرد در این مرحله دارای خصوصیاتی مثل استقلالطلبی، خودنمایی، لذتجویی، هیجان طلبی و تاثیرپذیری از گروه دوستان است و در نتیجه زمینه مناسبی برای انحراف بویژه گرایش به مواد مخدر وجود دارد.
دکتر مبینا شهریاری با بیان اینکه اعتیاد زنان به عواملی بستگی دارد، افزود: در علتهای فردی، شخص برای کاهش دردهای جسمانی، کسب لذت، کنجکاوی و کمبود عاطفه و محبت به آن روی میآورد.
وی با اشاره به اینکه پایین آمدن سطح شناخت نسبت به پیامدهای استفاده از مواد مخدر از دیگر علل گرایش به سمت مصرف مواد مخدر است، ادامه داد : افراد سست عنصر به سرعت تحت تاثیر افراد معتاد قرار میگیرند و ناهنجاریها را قبول میکنند، افراد ضعیف و شکننده در برابر مشکلات، بیشتر در معرض خطر ابتلا هستند.
این روانشناس با بیان اینکه در اکثر جوامع تعداد معتادان زندانی مرد بیشتر از معتادان زندانی زن است، گفت: چون زنان معتاد، مواد مخدر را در خانه مصرف میکنند و به همین خاطر مشکلات اعتیاد زنان در جامعه کمتر به چشم میآید.
وی با اشاره به اینکه زنانی که از زندگی زناشویی خود راضی نیستند، احساس میکنند حامی ندارند وخانواده پشتیبان آنها نیستند و پذیرش ندارند، بعد از جدایی بیشتر در معرض استفاده از مواد مخدر قرار دارند، تصریح کرد: زنانی که در زندگی مورد بدرفتاری و خشونت همسر خود قرار میگیرند ممکن است برای غلبه بر درد، اضطراب و ترس ناشی از آن درگیر اعتیاد شوند.
این روانشناس ادامه داد: در مهمانیهای شبانه معروف به مهمانیهای شیطانی، مردان و زنانی که به بهانههای مختلف دور هم جمع میشوند و مصرف مواد نخستین پذیرایی است که در این محفل کذایی قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه احساس تنهایی از دیگر عوامل روی آوردن فرد به اعتیاد است و برخی روانشناسان اعتیاد را بیماری تنهایی میدانند، خاطرنشان کرد: افرادی که ارتباط محکم و خوبی با خانواده و دوستان ندارند و جمعگریز هستند و تقریبا همیشه احساس تنهایی میکنند، برای تحمل شکست در رابطه به مواد مخدر روی میآورند و لذتهای آنی را جایگزین آن مساله میکنند.
شهریاری با بیان اینکه همسران معتاد از مهم ترین عوامل اعتیاد زنان به حساب میآیند، اظهار کرد: این افراد برای اینکه اعتقاد همسر خود را کاهش دهند و همسر برای مصرف مواد مخدر آنها، درگیری ایجاد نکند و حامیشان باشد و به اصطلاح برای مصرف خود، دوست و همراه داشته باشند زنان خود را درگیر مصرف میکنند و در مواقع تنگدستی برای تهیه مواد از زنان معتاد خود به صورت ابزاری بهره میبرند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از معتادان طبق پژوهشها شخصیت ضد اجتماعی دارند، افزود: این افراد همسر خود را به کارهای نامشروع و خودفروشی وادار کرده و حتی از فرزندان خود برای تکدیگری استفاده میکنند تا مصرف خود را تامین کنند. مردان معتاد حتی دختران کم سن و سال خود را برای گرفتن مواد، به عقد مردان مسن درمیآورند.
این روانشناس با اظهار این که تابآوری و صبر در برابر ناملایمات به اراده افراد بستگی دارد و کسانی که تحمل کمتری دارند بیشتر به سمت اعتیاد کشانده میشوند، گفت : اعتیاد، نظام خانواده را متلاشی و درآمد خانواده را کم میکند و فرد معتاد نسبت به قوانین اجتماعی و خانوادگی بیتفاوت میشود که زمینه انحرافات را فراهم میکند. در ضمن فرصت ازدواج دختران مجرد معتاد و فرزندان مادران معتاد بسیار کاهش مییابد مگر اینکه فردی مانند خود را انتخاب کنند.
شهریاری با بیان اینکه ارتباط و تاثیر مادر با بچهها بیشتر از ارتباط پدر با فرزند است، ادامه داد: زنان معتاد از طرف خانواده هم طرد میشوند ضمن اینکه جامعه هم آنها را نمیپذیرد چون اعتیاد زنان رفتارهای ضداخلاقی هم به همراه دارد. مادر معتاد نمیتواند نقش مادری خود را حتی به میزان کم ایفا کند و فرزندان این افراد بشدت تحت فشار قرار دارند چون عواطف مادری را احساس نمیکنند.
وی با اشاره به اینکه مادر معتاد نیاز خود را مقدم بر سایر نیازهای افراد خانواده میداند، خاطرنشان کرد: اعتیاد زنان آسیبهای جبران ناپذیری دارد، برخی زنان حتی اگر برای ترک اعتیاد اقدام کنند مورد حمایت خانواده قرار نمیگیرند. همچنین کاهش توجه به بهداشت شخصی، ابتلا به هپاتیت و اچ آی وی در زنان معتاد بسیار زیاد است.
شهریاری گفت: آمار درستی از اعتیاد زنان نداریم اما اعتیاد زنان روز به روز در حال افزایش است. ضمن اینکه کمبود مرکز ترک اعتیاد زنان را در مازندران شاهد هستیم. سه مرکز ترک اعتیاد زنان در شهرهای ساری، بابل و تنکابن در استان هم از امکانات و ظرفیت پذیرش کافی برخوردار نیست.
وی با اشاره به اینکه انتظار است مسئولان برای جلوگیری از ازدواج دختران با افراد معتاد، نظارت بیشتری روی آزمایشهای زمان ازدواج داشته باشند، اظهار کرد: برخی آزمایشهای اعتیاد با سهلانگاری انجام میشود و خانوادهها هم صرف آزمایشی که انجام شده اعتماد میکنند و بعدها متوجه میشوند آزمایش فرمالیته بوده و اعتباری نداشته و فرد مورد نظر معتاد بوده است.
شهریاری خاطرنشان کرد: ترک اعتیاد باید با اراده شخص معتاد صورت گیرد، ترک اعتیاد با زور و جبر، تاثیرگذار نیست و فرد دوباره با شدت بیشتری به سمت اعتیاد گرایش پیدا میکند.
بخشنامه پاسخگوی مسائل اجتماعی زنان نیست
یک ساختار هدفمند در حوزه زنان شاید بتواند مسیر ترک اعتیاد زنان را هموار کند. بر کسی پوشیده نیست ترک اعتیاد در مراکز ترک اعتیاد، فقط بخشی از مسیر است و درمانهای روانشناختی و استفاده از مشاورههای روان درمانی پس از ترخیص از ملزومات ترک اعتیاد برای افراد معتاد است.
یک جامعهشناس به ایرنا گفت: آسیبهای اجتماعی به عوامل متعدد از قبیل اقلیم، شغل، جنسیت و بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد و اعتیاد به عنوان یکی از فراگیرترین آسیبهای اجتماعی، ساحتهای مختلف انسان و جامعه را هدف قرار میدهد.
دکتر شعبان بزرگی با اشاره به اینکه زنان در طول تاریخ در اکثر جوامع، به عنوان جنس دوم یا جنس دیگر، عرفی شدن را پذیرفتند و با چنین شرایطی در فرآیند جامعهپذیری در مقابل بحرانهای اجتماعی، آسیبپذیرتر بودهاند، اظهار کرد: اعتیاد زنان، مساله چند ساحتی است که ابعاد بسیار گستردهای برای بهبود وضعیت نامطلوب، طلب میکند.
وی با بیان اینکه زنان در طول تاریخ، با توجه به نقشهایی که در فرآیند اجتماعی شدن فرزندان، تولید فرزند و پرورش و مدیریت خانواده داشتند ویژگیهای سازمانی بسیاری از نهادهای اجتماعی مانند خانواده، آموزش و پرورش، اقتصاد و دیگر مسائل را درون بافتار خویش جای دادهاند، افزود: در واقع آسیبشناسی اعتیاد زنان نشان میدهد که زنان به دلیل اینکه ستون ساختاری نهادهای اجتماعی هستند به ساختار نهادی هم آسیب وارد میآید.
این پژوهشگر تصریح کرد: به دلیل اینکه نظام اجتماعی و در پی آن نظام سیاسی در جامعه ایرانی، نظامی پدرسالارانه بوده است، قوانین نیز توسط مردان و برای مردان تحریر شده و تقریر این تحریر در سطح زیرساختهای فرهنگی، یکی از اصلیترین موانع رشد، توسعه و یکپارچگی هویت و وجدان جمعی زنان نسبت به جامعه متعصب است.
بزرگی ادامه داد: روح آنچه به عنوان وجدان جمعی مینامیم در زنان باعث عدم تقویت و ترمیم مسئولیتهایی است که جامعه در مقابل زنان دارد، اما در دهههای اخیر جنبشهای مدنی و خیرخواهانه که عمومی با جذب حداکثری زنان، گسترش یافته است تغییرات بسیار عمیقی در مطالبات و نقش زنان ایجاد کرده است.
وی با اشاره به اینکه حل مساله زنان بویژه در حوزه اعتیاد به انواع مواد مخدر، باید به شکل امری بینالنهادی مورد بررسی قرار گیرد، گفت:همیاری نهادهای اجتماعی، همپای سازمانهای متولی امر و تقویت پایههای تشکلهای مدنی، میتواند مطالبات عرفی زنان را تغییر داده و با کمک شبکههای رسمی تولید قدرت، به قانون تبدیل شود.
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: نگه داشتن مطالبات مشروع زنان در حد بخشنامه میتواند لشکر اعتیاد را بیشتر به دامن جامعه بکشاند. زنان برای آن که بر آسیبهای اجتماعی غلبه کنند به قانون نیاز دارند نه بخشنامه.
بزرگی یادآور شد: قانونگذاری مردانه در جامعه ایرانی باید به صورت دیگری و در متنی تازه جریان یابد. قانون نگاری مطالبهگرایانه باید جایگزین بخشنامههای فصلی حمایتی و قیممآبانه شود. شورایی از زنان در سازمانهای متبوع و متولی امر اعتیاد زدایی میتواند کلید حل زیربنایی تمایز و تبعیض جنسیتی باشد.
براساس مشاهدات میدانی میتوان ادعا کرد مردان بعد از ترک اعتیاد میتوانند از شرایط امن خانواده بهره برده و از مراقبتهای بعد از ترخیص برخوردار شوند. اما زنانی که همسر، برادر و یا پدر معتاد دارند در صورت اراده شخصی برای ترک اعتیاد، دوباره به آن محیط ناامن برمیگردند و مانند عاطفه، زمینه اعتیاد مجدد دارند. به نظر میرسد توجه به شرایط ترک اعتیاد برای زنان باید از سوی مسئولان متولی مورد توجه قرار گیرد تا ورای کمبودهای قانونی و اصرار برخی مردان معتاد بر معتاد بودن همسران خود، زنان معتاد بتوانند مسیر درستی را در ترک اعتیاد طی کنند.
نظر شما