به گزارش آتیه آنلاین، نوید توسلی ـ نوازنده سنتور ـ در گفت وگویی با ایسنا در ادامه مطلب بالا اضافه کرد: سالهاست که چون تکلیف هنر و خصوصا موسیقی معلوم نیست و نمیدانیم جایگاهش کجاست، از اساتید موسیقی گرفته تا جوانترهای آن بلاتکلیف هستند. اگر تکلیف حضور موسیقی در جامعه مشخص می شد و زیرساختهای درستی نیز ایجاد می شد، دیگر نیازی به این حمایت های بسیار محدود نبود و موسیقی راه خودش را پیدا میکرد؛ هر چند که با تمام تلاش ها در جهت معکوس نیز موسیقی و هنرمندانش راه زیادی را پیموده اند.
این هنرمند که تجربه حضور در اجراهای آنلاین «ماه و نوا» را دارد، درباره معایب این نوع از کنسرت، میگوید: کنسرتهای آنلاین به لحاظ حس و حالی که حضور تماشاچی در کنسرتهای حضوری به وجود میآورد، قابل مقایسه نیست و آن جذابیت را ندارد. کنسرتهای آنلاین بیشتر به ضبط یک موزیک ویدیو شباهت دارند تا یک کنسرت و تنها تفاوتشان این است که در کنسرتهای آنلاین حتی المقدور وقفهای وجود ندارد.
مزایای کنسرتهای آنلاین
او درباره مزایای کنسرتهای آنلاین هم بیان میکند: باتوجه به اینکه سالنهای چندان استانداردی برای اجرای موسیقی نداریم و این سالنها همواره با کمبودهای سخت افزاری همانند مسائل آکوستیک همراه بوده و احتمالا خواهند بود، اکنون اجراهای آنلاین باعث میشوند که بتوانیم با این کمبودها راحتتر کنار بیاییم؛ مثلا باعث میشود استرسهای ما به دلیل مسائلی چون کوک نبودن ساز و ... رفع شود؛ زیرا در این نوع از اجراها فرصت بیشتری برای رسیدگی به این مسائل وجود دارد، البته با توجه به سطح وسیع گسترش ویروس کرونا و عدم امکان برگزاری کنسرت هایی با حضور مخاطبان، در حال حاضر همین نوع از کنسرت ها فرصتی است بس مغتنم که باید قدردان دوستان برگزارکننده آنها نیز بود.
مشکلات برای همه هنرمندان موسیقی یکسان نیست
این نوازنده سنتور درباره وضعیتی که برای فعالیت و زندگی هنرمندان موسیقی به علت شیوع کرونا به وجود آمد، اظهار میکند: اینکه بخواهیم تمام هنرمندان موسیقی را در یک دسته کلی تقسیم بندی کنیم شاید چندان درست نباشد؛ به عنوان مثال ما در همین حوزه موسیقی ایرانی نیز هنرمندانی را داریم که تمام وقت به تدریس مشغولند و سالهاست بنا بر دلایل مختلف کنسرتی نداشتهاند؛ بنابراین شیوع کرونا تفاوت چندانی در وضعیت آنها به لحاظ برگزاری کنسرت ایجاد نکرده است؛ البته قطعا کلاس های موسیقی هم از حیث اقتصادی ضررهای زیادی را متحمل شده اند اما چون بحث ما درباره اجراهاست پس می توانیم بگوییم این عزیزان در ساختار اجرایی شان تفاوتی ایجاد نشده است. عده دیگری نیز در این حوزه هستند که همواره در پروژههای تولید موسیقی به صورت استودیویی حضور داشتهاند که شیوع کرونا تا حدودی به کاهش تولید آثار موسیقی منجر شد و آنها نیز متضرر شدند اما اینجا هم باید یادآور شد با توجه به عدم رعایت قانون کپی رایت و هزاران ماجرای دیگر حتی پیش از کرونا هم در سال های اخیر با این حجم از مشکلات اقتصادی، آنها در شرایط خوبی نبودند.
او ادامه میدهد: دسته دیگری نیز در این حوزه بودند که دائما در حال برگزاری کنسرت بودند و قطعا در این وضعیت متحمل ضررهای زیادی شده اند. البته تعداد این افراد در حوزه موسیقی ایرانی کم است؛ که آن هم دلایل بسیاری دارد؛ به عنوان نمونه قبلا در همکاری با یکسری از سالنها مانند سالنهای بنیاد رودکی هنرمندان می توانستند با پرداخت بخشی از درآمد بلیط فروشی کنسرت برگزار کنند ولی از اواخر دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و همچنین جناب روحانی، سالنها بهای زیادی را بابت اجاره بها گرفتند و این امر باعث شد هنرمندان حوزه موسیقی ایرانی چاره ای جز بالا بردن بهای بلیطها نداشته باشند که در این چرخه، قاعدتا بسیاری از دوستداران این جنس موسیقی دیگر قادر به پرداخت هزینه بلیط نبودند و در نتیجه عدهای دیگر از هنرمندان موسیقی ایرانی حتی پیش از این ویروس هم دیگر نتوانستند هزینههای سنگین برگزاری کنسرت را پرداخت کنند و خانه نشین شدند.
این هنرمند درباره شرایطی که برای خود او جهت برگزاری کنسرت وجود داشته، عنوان میکند: من از سال ۸۸ که با گروه سپندار شروع به کار کردم، تا سال ۹۳ تقریبا با هر سختی ای که بود باز هم هر سال توانستم در یکی از سالنهای تهران کنسرتی را برگزار کنم ولی پس از آن دیگر از پس هزینههای سنگین اجاره بهای سالنها که توجیه اقتصادی نداشت برنمیآمدم و مدام مجبور به برگزاری کنسرت در سالنهای کوچکتر شدم.
مشکلات موسیقی به دو سال کرونا مربوط نمیشود
از توسلی درباره حمایت از هنرمندان موسیقی در دوران شیوع کرونا میپرسیم که این مسئله را به دوران پیش از شیوع کرونا ارجاع میدهد و میگوید: اینکه مشکلات ساختاری و ابتدایی موسیقی را به دوران کرونا محدود کنیم، راهی به اشتباه رفتهایم؛ زیرا مگر پیش از آن چه میکردیم؟ سالها است که فارغالتحصیلانی از دانشگاههای موسیقی داریم، مگر برای اینها چه برنامه ریزی داشتهایم؟ کجا از آنها استفاده کردهایم؟ در جای جای کشور سیاست یک بوم و دو هوا داریم. سالها است ساختاری در صدا و سیما وجود دارد که اجازه نمایش ساز نمیدهد، حتی در کنسرت های آنلاین هم دیگر اجازه نمایش ساز نمی دهند! (نمونه آن کنسرت استاد ناظری بود که سالها استاد این مملکت بوده و زحمت کشیدهاند.)
او ادامه میدهد: امروز با وجود همه سختگیریهایی که بوده، تعداد هنرمندان موسیقی چندین برابر شده است که پرسش برانگیز است. اینکه چگونه است سالها در صداوسیما و مدارس به موسیقی آنچنان که باید و شاید نپرداخته اند ولی باز هم خواهان آن بیشتر شده است؟
زیرساختهایی که باید اصلاح شوند کداماند؟
از توسلی درباره زیرساختهایی که به اصلاح آنها اشاره کرد سوال میکنیم. میگوید: پیش از هر چیزی باید نگاه درستتری به هنر و نه تنها موسیقی داشته باشیم. باید بررسی شود که تا چه حد به دیگر شاخههای هنر مانند سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و ... توجه میشود. نمیتوان هنر را از چرخه زندگی مردم حذف کرد و بعد از سلیقه سطح پایین مخاطب در موسیقی گلهمند بود. او ادامه میدهد: نکته دیگر امکاناتی است که در اختیار دانشجویان و هنرجویان موسیقی در زمان تحصیل و آموزش قرار داده میشود. آیا امکانات و موقعیت های شغلی برای دانش آموختگان پس از فارغ التحصیلی فراهم میشود؟ اگر بخواهند کار کنند حمایتی وجود دارد؟ سالنهایی به آنها داده میشود؟
این هنرمند اظهار میکند: این صحبتها سالها است که گفته میشود ولی تغییری ایجاد نشده است. حالا بی انصافی است اگر مشکلات موسیقی را به گردن این ویروس تازه از راه رسیده بیاندازیم.
مشکل سیستم است نه افراد
از او میپرسیم درباره مشکلاتی که اشاره شد تا چه حد متولیان امر که اغلب چهره های ثابتی هم هستند، تاثیرگذارند؟ میگوید: همیشه به این فکر میکنم که اگر همین الآن من را مسئول موسیقی کنند چه کاری می توانم انجام دهم و در نهایت پاسخم به خودم ساده است: هیچ! واقعا هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم. بحث بر سر افراد نیست، بحث بر سر سیستمی است که بر اساس یک کلیت تعریف میشود و اگر قرار بر تغییر باشد باید نگاه سیستم تغییر پیدا کند که احتمالا ممکن نیست؛ زیرا نگاه آن یک بوم و دو هواست. پس آدمها می آیند و میروند، شاید دوست دارند کارهای زیادی هم انجام دهند و به همین خاطر هم حرفها و وعدههای بزرگ میدهند ولی نمیتوانند خارج از سیستمی که هست تغییری انجام دهند.
نظر شما