به گزارش آتیهآنلاین، دستورالعمل اجرایی برای ساماندھی و توانمندسازی کودکان کار و خیابان سال ۱۳۸۴ در وزارت کشور تدوین شد و برای اجرایی شدن آن نیز برای ۱۶ دستگاه اجرایی وظایفی تعریف و اعتبار و بودجه تعیین و تخصیص داده شد، در آییننامه مدنظر رویه کار به این شکل بود کودکانی که با تشکلهای مردم نهاد در ارتباط بودند از سطح شهر جذب و سپس به مجتمعهای فوریتی مربوط به شهرداری منتقل میشدند.
بیش از نیمی از کودکان کار بی هویت هستند
چالش بروز یافته در این مرحله شناسایی بسیاری از کودکان بیهویت بود و بعضا در مرحله اول هویتشان را ابراز نمیکردند، سمنها بعد از شناسایی هر کودک یک کد خاص به او تخصیص میدادند که اگر بعدا در یک مکان دیگری شناسایی شد بدانند که چه هویتی دارد و تیم مددکاری دوباره درگیر شناسایی این افراد نشود.
بعداز جذب، احراز سلامت کودک توسط پزشکان فعال در آن مراکز انجام میشد و چهار بیمارستان نیز برای بررسی وضعیت حادکودکان مشخص شد که بیماریهای مسری آنها شناسایی و درمان شود.
بر اساس گزارش سازمان بهزیستی کشور در همان سال نزدیک ۵۳ درصد از کودکان جذب شده هیچ هویتی نداشتند و تعداد بی شماری از آنها نیز کاملا رها شده بودند، کودکانی که شماره تلفن داشتند در اختیار مسوولان مرکز قرار میدادند و بعد خانواده کودکان به ناجا مراجعه میکردند.
برای کودکان غیرایرانی نیز گزارش مددکاری تهیه و باتوجه به وضعیت خانواده، دخالتها انجام می شد، اگرچه اولویت در این بود که کودک در کنار خانواده خود باشد بعضا این کودکان بین ۷ تا ۱۰ روز در مراکز میماندند و پس از آن، تکلیف غیرایرانیها با مراجعه به اداره اتباع مشخص میشد.
اجرای بیسرانجام ۳۰ بار طرح ساماندهی کودکان کار
طرح ساماندهی کودکان کار از آن تاریخ تا سال ۱۳۹۸ بیش از ۳۰ بار با رویکردهای اغلب مشابه و یکسان اجرا شده است و در بیشتر موارد اجرای آنها بینتیجه و بدون سرانجامی خوش متوقف شده است. در ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ بار دیگر اجرای این طرح با همکاری مراکز بهزیستی یاسر، بعثت و شهدای افسریه و مشارکت تشکل مردمی حامی و کلینیک آوای باران کلید خورد طرحی که نقدهای بسیاری بر آن وارد شد.
شیوه برخورد و همچنین ماهیت و فضای بسته مرکز یاسر مورد نقد بسیاری از فعالان این حوزه بود هادی شریعتی نیز در آن ایام به این مساله اشاره کرده بود که وضعیت مرکز یاسر آن زمان به حدی فاجعهآمیز بود که یکی از مددجویان مرکز به قصد فرار از دیوارهای بلند مرکز سقوط کرده و فوت شده بود و یا بروز برخی رفتارها و سوالهایی که با اصول حرفهای مددکاری و حقوق کودک کاملا در تعارض است در آن زمان در مرکز یاسر به تکرار گزارش شده بود. محدودیت، محبوس بودن و مجرم تلقی کردن کودک نیز از مسایل چالش برانگیز این طرح در آن مرکز بود.
برخورد پلیسی با کودکان کار آسیب زاست
مخالفان این طرح همه بر این موضوع اجماع داشتند که رویکرد سازمان بهزیستی کشور کاملا امنیتی و غیرحمایتی است؛ اینکه چندین بچه را با استفاده از زور و در شرایطی پر فشار و استرس سوار ماشین کنند و به مراکز بهزیستی ببرند، به هیچ وجه رویکردی حمایتی و کودکمحور نیست.
آنها معتقد هستند که نحوه جذب بچهها در این طرح های ساماندهی در اکثر موارد شبیه به دستگیری است؛ آنها تاکید دارند که دستگیری لزوما به این معنی نیست که ما با یک دستبند و اسلحه سراغ کسی برویم. دستگیری میتواند با تهدید کلامی و ایجاد ترس و هراس باشد؛ به طوری که کودک ناچار تسلیم شرایط و وارد ماشینهای بهزیستی شود.
حمید فراهانی فعال حقوق کودک و جامعهشناس با اشاره به اینکه نظارت کافی بر شناسایی کودکان در طرح ساماندهی وجود ندارد، می گوید: بهنظرم این فرآیند حتی اگر کارآمدی درونی داشته باشد، یعنی از جذب تا آخر به درستی انجام شود، به هیچ عنوان اثربخش نیست، حتی کار کودک پنهان تولید میکند. اگر بهزیستی اقدامات پیشگیرانه در حوزه آسیبهای اجتماعی انجام میداد و همزمان اقدامات تسکینی داشت تا حدودی عملکرد او قابل دفاع بود.
چالش جدی؛ نبود رویکرد میان مدت و بلند مدت اجرایی
بسیاری از فعالان حوزه حقوق کودکان و کودکان کار و خیابان یکی از نقاط ضعف جدی این طرحها را عدم پایش فردی و اجتماعی از این کودکان و نبود هرگونه رویکرد میانمدت و بلندمدت اجرایی برای بهبود وضعیت کودکان می دانند و اعتقادشان براین است که متاسفانه در مقاطعی این کودکان مورد کنترل و نگهداریکوتاه مدت بدون سیاست، برنامه و اقدامی ویژه قرار می گیرند و به همین سبب نه تنها شاهد هیچ گونه اقدام مثبت و موثر در بهبود وضعیت کودکان نیستیم بلکه روز به روز حداقل بر تعداد این کودکان افزوده شده است.
کار کودک مساله است
آنچه که باید با آن مقابله شود کار کودک است و نه کودک کار، اقدامات پلیسی و قضایی نیز هیچ نتیجه مثبتی به همراه نخواهد داشت. ماندانا حسینی، فعال اجتماعی و مدیر یک کلینیک مددکاری اجتماعی در گفتوگو با آتیهآنلاین با تصریح براینکهاراده قوی و دلسوزی متعهدانهای برای حذف کارکودکان وجود ندارد، یادآور شد:« باوجود برگزاری جلسات متعدد سازمانها و ارگان ھای مرتبط و ارائه گزارش ھای دقیق و قابل اتکاء کارشناسان این دستگاه ها، روز به روز شاهد گسترش و بروز آسیبهای اجتماعی متعدد هستیم. سالهاست که در سطح کلان با همه نمایندگان مراکز راجع به کودکان کار در سازمانهای متولی جلسه گذاشته می شود اما نتیجه این جلسات چیزی جز ارایه برخی گزارشهای عملکردی و سطحی نبوده است؛ در شرایطی که همه می دانیم مشکل از کجاست و راه درمان آن چیست.»
بنابراین باید با بسترهای ایجادکننده کارکودک، اقتصاد فلج و بازاری که نیرویکار ارزان را میبلعد و استثمار میکند مبارزه و برخورد جدی کرد. اگر بودجه و نیرویی که این چند سال صرف طرح ساماندهی شده بود را در جهت تقویت رفاه اجتماعی، سیستمهای حمایتی مثل بیمه و ... قرار میدادیم، اگر توانمندسازی کودکان و حمایت از خانواده های آنها در فرآیندی خارج از دستگیری و به دور از فضای پراسترس انجام می شد در حال حاضر با بسیاری از مشکلات ناشی از این مساله مواجه نبودیم.
اگرچه هرگز و هیچکس تاکنون نپرسیده است چه ساختاری اینکودکان را بی سروسامان کرده است و یا اگر هم علامت پرسشی در برابر این موضوع قرار دادهاند اما متاسفانه در نهایت امر بیش از آنکه به عنوان مسالهای نرم افزاری قلمداد شده باشد صرفا با رویکردی سخت افزاری،برخورد فیزیکی و با نگاهی کاملا مکانیکی با آن رفتار شده است.
به گزارش آتیهآنلاین، سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور روز گذشته از اجرای طرحی پنجگانه برای کودکان کار در جهت حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان خبر داد و گفت که این طرح در ۱۲ استان کشور در توانمندسازی خانواده کودک، جمعآوری مشخصات بیومتریک کودکان، اجرای طرح دوستدار کودک، بهرهگیری از نظام تبلیغی، ترویجی و رسانهای و رصد مستمر وضعیت کودک کار از طریق سامانه ویژهای اجرا میشود.
نظر شما