به گزارش آتیهآنلاین، دراوایل دهه ۷۰ نسل جوانی از خوانندگان داخل ایران بصورت مجاز و یا غیر مجاز فعالیت خود را شروع کردند و این نوع موسیقی پاپ داخل ایران در مدت کوتاهی توانست طرفداران زیادی در بین نسل جوان پیدا کند؛ به همین دلیل راه این سبک ادامه پیدا کرد و تعداد خوانندگان در ایران به طرز سرسام آوری افزایش پیدا کرد.
از دهه ۸۰ یکباره پدیده ای با عنوان موسیقی رپ و راک و نوع بی محتوایی از موسیقی پاپ وارد موسیقی ایران شد؛ این نوع موسیقی آنقدر برای نسل جوان جذابیت پیدا کرد که این نوع موسیقی از موسیقی سنتی و اصیل پاپ سبقت گرفته است.
ترانه های که سریع سروده شده و با پایین ترین قیمت به تهیه کنندگان فروخته میشود و در کمترین زمان دراستودیوهای خانگی توسط اهنگسازانی با کمترین توانمندی ساخته میشود و در نهایت خوانندگانی که با امضای یک قرارداد تمام آینده هنری خود را پیش فروش میکنند.
در کشور ما سلیقه جوانان امروز با دیروز یکی نیست، امروزه در بهترین حالت استقبال از موسیقی ارکستر ملی یا خوانندگان موسیقی سنتی به گونه ای است که تنها سالن دوشب از اجراهای آن ها پر می شود اما کنسرت چهره های نو ظهور موسیقی پاپ در طول یک ماه بارها و بارها تمدید شده و سالن هایی با ظرفیت بالا پایتخت را پر می کند.
برخی معتقدند ذائقه و گرایش جوانان و سلیقه عمومی افت کرده است و آن را زنگ خطر جدی برای فرهنگ مردم می دانند و عده ای نیز عدم تلاش مسئولان را مسبب این تغییر سلیقه می دانند.
در واقع این تنزل سلیقه ی مردم در موسیقی به واسطه ی این است که مردم موسیقی خوب نمیشنوند زیرا ارگانهایی که وظیفه ی اصلی آنها این است که مردم را با موسیقی اشنا کنند کار خود را به خوبی انجام نمیدهند؛ مردم نیز با هر سلیقه ای که برای آنها تعریف شود پیش میروند.
گسترش شبکه های اجتماعی، امکان دانلود رایگان، ایجاد صفحه هات شخصی برای خوانندگان با طرفداران میلیونی، حضور آن ها در رسانه ملی و ... کار را به جایی رسانده که جوانان عملا امکان انتخاب آثارموسیقی فاخر را ندارند.
این روزها شاهد هستیم که در برنامههای مختلف تلویزیون، خوانندگان پاپ بسیاری به عنوان مهمان حضور پیدا کرده و به اجرای قطعاتی از آثار خود میپردازند؛ آثاری که چندان هم دارای کیفیت بالایی نیستند و اشعار و ترانههای آن نیز چنگی به دل نمیزنند. این مسئله از آنجا که باعث افت سطح سلیقه مخاطبان میشود، بسیار مورد انتقاد فعالان حوزه موسیقی قرار گرفته است. عبدالجبار کاکایی در این باره میگوید: «صداوسیما برنامههای خود را به خاطر ظاهرا مسئله بیپولی، به شرکتها و تهیهکنندگان واگذار میکند و آنها هم برای جذب مخاطب و کسب سود سراغ سلیقههای روز بازار میروند و به همین دلیل است که سروکله این نوع از موسیقی که مورد نقد است، در شبکههای تلویزیونی پیدا میشود.»
این شاعر و ترانهسرا در همین راستا اضافه میکند: «نهادهای دیگر هم مانند فعالان حوزه موسیقی، نخبگان و مطبوعات باید کمک کنند تا جامعه جهت نگاهش را به آثار خوب برگرداند. الان بعضی از خوانندگان که آثار و ترانههایشان مورد تایید منتقدان و رسانهها نیست، در طول سال دهها کنسرت برگزار میکنند و در مقابل خوانندهای که مورد تایید است، هشت کنسرت بیشتر در سال ندارد و روی او سرمایهگذاری نمیشود.»
رضا صادقی و انتقاد از ملیجکهای موسیقی!
چندی پیش نیز رضا صادقی خواننده موسیقی پاپ در تازهترین پست اینستاگرامی خود با انتشار یکی از انیمیشنهای پربازدید فضای مجازی به کارگردانی امین حقشناس که تمرکز آن بر گرایش بیش از اندازه مردم به آثار مبتذل موسیقی و همزمان مهجوریت موسیقی نواحی بود، ضمن قدردانی از سازندگان این اثر نوشت: «نه مافیایی وجود داره و نه جادویی، که اگرم وجود داشته باشه تا جامعه پذیرا نباشه نمیتونه تحمیل سلیقه کنه … از ماست که بر ماست… این قدر ملیجک بزرگ کردیم که هنرمند گوشهنشین شد از سر غربت بین خودی… گاهی دیدن بزرگترهامون در موسیقی و شعر، محلی و بومی و اصیل و پاپ حتی، هم زیباست و هم دلنشین … هر چند ایمان دارم که جوونای دهه هفتاد و هشتاد و بچههای دهه نود، با شعور و آگاهی این سیکل معیوب رو درست میکنن… نظر شما درباره این واقعیت تلخ چیه؟»
هنر موسیقی به تجارت موسیقی تبدیل شده است
همچنین فرزاد بختیاری در خصوص گسترش رسانههای ماهوارهای و اینترنتی که در حال کسب درآمدهای میلیونی با تبلیغات آثار موسیقی هستند، توضیح داد: اگر کمی دقت کنید متوجه میشوید که تمام این عوامل موجب شده تا به مقطع امروز در موسیقی برسیم که هنر موسیقی به تجارت موسیقی تبدیل شود.
فرزاد بختیاری خواننده موسیقی پاپ که سالهای سال آواز تخصصی هفت دستگاه موسیقی ایرانی و سلفژ را کار کرده و تحت نظر اساتیدی چون افتخاری و گلپایگانی آموزش دیده و چندسالی است در عرصه موسیقی پاپ فعالیت میکند، درباره وضعیت کنونی موسیقی پاپ گفت: صحبتهایم بیشتر از آنکه نقد باشد؛ از روی نگرانی و دلسوزی است.
نبود شبکهها و رسانههای تخصصی موزیک در داخل و سختگیریهای بیش از حد نهادهای نظارتی داخلی در زمینه موسیقی، بدون تخصص در این حرفه باعث شده تا افراد حرفهای دلسرد شوند و جایشان را به افرادی بدهند که تحت عنوان تهیه کننده، نوازنده، خواننده و موسیقیدان با ادعای تغییر در فضای موسیقی و ابداع سبکهای جدید، درحال کسب درآمدهای هنگفت بدون درنظر گرفتن قواعد درست موسیقی هستند.
این خواننده در ادامه با اشاره به گسترش رسانههای ماهوارهای و اینترنتی که از فرصت بدست آمده منشعب از نوع مدیریت داخلی و جای خالی رسانههای تخصصی، در حال کسب درآمدهای میلیونی از طریق تبلیغات آثار موسیقی هستند، توضیح داد: اگر کمی دقت کنید متوجه میشوید که تمام این عوامل موجب شده تا به مقطع امروز در موسیقی برسیم که هنر موسیقی به تجارت موسیقی تبدیل شود.
اما اگر رویه تغییر کند و فرهنگسازی صورت گیرد میتوان با این امر مقابله کرد. از طریق گوناگون همچون رسانه ها و شبکه های اجتماعی باید سطح دانش و اگاهی مخاطبان را افزایش داد و البته هنرمندان نیز باید همت کنند و اثار خوب ارایه دهند تا از این طریق مردم را نسبت به موسیقی هنری اگاه کنند.
گزارش از: فرانک رحیمی
نظر شما