به گزارش «آتیه آنلاین» به نقل از روزنامه آرمان ملی، در آماری که اواخر سال گذشته سازمان ثبت احوال منتشر کرد، در سال ۹۸ به ترتیب پنج استان تهران (۳۲ سال)، البرز (۳۱.۵ سال)، مازندران (۳۰.۹ سال)، مرکزی (۳۰.۸ سال) و فارس (۳۰.۸ سال) دارای بالاترین میانگین سن ازدواج در مردان بودهاند. همچنین به ترتیب ۵ استان کشور از جمله سیستان و بلوچستان (۲۵.۸ سال)، خراسان جنوبی (۲۷.۳ سال)، هرمزگان (۲۷.۷ سال)، خراسان شمالی (۲۷.۹ سال)، یزد (۲۸.۳ سال) و گلستان (۲۸.۴ سال) دارای پایینترین میانگین سن ازدواج در مردان بوده اند.
در زنان نیز به ترتیب ۵ استان کشور از جمله کرمانشاه (۳۰.۱ سال)، تهــران (۲۸ سال)، البــرز (۲۷.۳ سال)، گــیلان (۲۶.۴ سال) و مازندران (۲۶.۲ سال) دارای بالاترین میانگین سن ازدواج در زنان بودهاند، همچنین به ترتیب ۵ استان کشور نیز از جمله سیستان و بلوچستان (۲۱ سال)، خراسان جنوبی (۲۲.۵ سال)، خراسان شمالی (۲۲.۷ سال)، هرمزگان (۲۳.۳ سال) و زنجان (۲۳.۶ سال) دارای پایینترین میانگین سن ازدواج در زنان بوده اند. اما این آمار ظاهرا در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ با رشد نموداری بیشتری همراه بوده است. نظرسنجیها چه میگویند؟ طبق یک نظرسنجی که وزارت ورزش و جوانان با استناد به نتایج افکار سنجی بر روی جامعه آماری انجام داده ۶۰ درصد جوانان به ضرورت ازدواج تاکید دارند و ۳۰ درصد جوانان نداشتن شغل را از دلایل تاخیر در ازدواج عنوان کردهاند. ۳۳ درصد جوانان حتی با وجود پیدا شدن فرد مناسب و فراهم بودن شرایط اقتصادی تمایلی به ازدواج ندارند.
۳۴. ۹ درصد از جوانان بالا بودن هزینههای ازدواج، ۳۰ درصد جوانان نداشتن شغل، ۲۶. ۳ درصد جوانان نیز ترس از ازدواج ناموفق را از دلایل تاخیر در ازدواج عنوان کردهاند. این درحالی است که در سال ۹۸ تعداد ۵۳۳ هزار و ۱۶۵ مورد ازدواج در کشور ثبت شده که در سال ۹۹ این رقم به ۵۵۶ هزار و ۶۹۹ مورد افزایش یافته که این افزایش ۵ درصدی به دلیل کرونا و حذف مراسمها و کم شدن هزینههای ازدواج رقم خورده است. باید به این آمارها، گفتههای علیرضا زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز اضافه کرد که در اوایل خرداد گفته بود: «از ۱۳ میلیون مرد و زن مجرد ایرانی ۲.۵ میلیون نفر آنان از سن ازدواج عبور کردند.» همچنین یک نظرسنجی دیگر که توسط وزارت بهداشت در اوایل امسال انجام شده بود گویای این مساله است، ۳۷ درصد جوانان کشور اعلام کردهاند که انگیزه تشکیل خانواده را ندارند و انجام عمل ازدواج جزء لزومات زندگی آنها نیست.
همه این آمارها، تنها یک پیام داد و آن ترس از ازدواج و رسیدن جوانان به مجردی دائم است و همین امر میتواند یک چالش عظیم دیگر برای کشور به وجود بیاورد و آن کاهش تولد و نیروی مولد جوان است. کارشناسان نام این چالش را «گرداب جمعیتی گذاشتهاند و پیش بینی کردهاند که تا سال ۱۴۴۰، روند جمعیتی کشور به صفر خواهد رسید. ازدواج نکردن بهتر از زندگی چند ساله اما از هر روی به این موضوع نگاه کنیم، کاهش ازدواج، یک موضوع اقتصادی است و شاید ۳۰ درصد آن در گرو تغییر فرهنگ باشد. در این میان بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران، دلیل اصلی عدم تمایل جوانان به ازدواج را تغییر باورهای فرهنگی و نگرانی آنها از آینده توصیف کردهاند. همانطور که آنها باور دارند، با رشد بیسابقه قیمت مسکن در کنار دیگر اقلام زندگی، همچنین نبود شغل مناسب و با درآمد نسبی، امید به آینده را در میان جوانان کاهش داده و آنها زندگی تک نفر و تجرد قطعی را مناسبتر میدانند تا اینکه به دلیل مشکلات مالی و ناتوانی در هزینههای زندگی متاهلی، پس از چند سال زندگی مشترک در راهروهای دادگاه، جدایی را راهحل پایان مشکلاتشان کنند.
شاید این ادعا را با گفتههای فاطمه قاسم پور رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی بتوان تطبیق داد، او با اشاره بر تاثیر مشکلات اقتصادی در تمایل جوانان به ازدواج گفته است: «دو سوم از کسانی که قصد ازدواج ندارند، مشکلات اقتصادی را عامل عدم تشکیل خانواده میدانند.» دلایل عدم تمایل به ازدواج در این میان یک آسیب شناس در موضوعات خانواده به «آرمان ملی» در رابطه با افزایش سن ازدواج میگوید: «در دهه ۸۰ رشد اقتصادی منفی داشته و سن ازدواج افزایش یافت. میانگین سن ازدواج تا اواخر این دهه در مردان ۲۸ سال و در زنان ۲۴ سال بود.» جعفر بای افزود: «دلایل اجتماعی و طبقه افراد در ازدواجها مهم است. یکی از اساسیترین مشکلات مشکل تامین هزینه برای جوانان است و جوانان امنیت شغلی ندارند و ازدواجهای خود را به تعویق میاندازند. تحصیلات باعث افزایش توقعات افراد میشود.
جوانان خود هزینههای ازدواج را سنگینتر میکنند با عروسیهای نامتعارف و توقعات بسیار بالا. سن ازدواج در جامعه ما برای دختران به ۲۸ سال و برای پسران به ۳۲ سال رسیده است. جوانان به دنبال سطح رفاه بسیار بالا در همان بدو ازدواج هستند.» وی در ادامه میافزاید: «همچنین بالا بودن آمار طلاق خود مانعی برای ازدواج است و نسبت طلاق به ازدواج در حال افزایش است و چون افراد شاهد طلاقهای زیادی هستند تمایلی به ازدواج ندارند. در مناطق مرفه از هر سه ازدواج حتما یکی از آنها به طلاق منجر میشود. در سوی دیگر ملاک درستی برای افراد وجود ندارد و توجه به ظواهر بسیار زیاد است. افراد باید به همدلی و اهمیت خانواده آگاه شوند. همچنین آمار طلاق عاطفی در کشور ما بسیار بالا است یعنی افراد با یکدیگر زندگی میکنند ولی دائما در حال نزاع و درگیری با یکدیگر هستند.» وی در بخش دیگری از سخنانش میافزاید: «نگرش افراد با قانون نسبت به این پدیده عوض نمیشود باید بدانیم چرا برای جوانان ازدواج کنش خردمندانهای نیست؟ ما از ازدواج تنها مسئولیت ساختهایم در صورتی که باید به مزایای آن بپردازیم. باید کارکردهای اجتماعی پیوند زوجها فراهم شود. الان هم با اجبار قرار نیست این مشکل حل شود این یک مسئله فرهنگی است که ما باید بسنجیم کجای فرهنگ ما دچار افراط و تفریط شده که این چنین نتیجهای را به وجود آورده است.»
نظر شما