به گزارش آتیهآنلاین، این روزها عمده اخباری که در فضای رسانههای دنیا منتشر میشود، به نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اختصاص دارد. از زمان برگزاری انتخابات سوم نوامبر (۱۳ آبان) و اعلام نتایج مقدماتی آن، هیچ روزی نیست که نام «جو بایدن» و «دونالد ترامپ» از طریق مطبوعات و حتی شبکههای خبری، به گوشمان نخورد. بدون تردید این تکرارها را نمیتوان نادیده گرفت؛ چراکه در تاریخ سیاسی ایالات متحده، برای اولین بار است که نه تنها ما، بلکه تمام عوام و خواصِ دنیا شاهد ایجاد یک دوقطبی عجیب و غریب هستند. این دو قطبی نه تنها در کفِ خیابانها با صفآرایی موافقان و مخالفان ترامپ در مقابل یکدیگر، بلکه در تیم ترامپ و در لایه به لایه کاخسفید قابل رویت است. اینکه چرا ترامپ توانست این حجم از شهروندان آمریکا را با خود و علیه دموکراتها همراه کند، موضوعی است که برای پاسخ به آن در نمای اول باید به میزان آرای او مراجعه کرد. براساس آمار منتشر شده از سوی رسانههای مخالف جمهوریخواهان مانند سی. ان. ان، ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری اخیر توانست هفت میلیون رای بیشتر از انتخابات ۲۰۱۶ میلادی کسب کند. این بدان معنی است که او طی چهار سال سکونت خود دراتاقِ بیضی کاخسفید توانسته هفت میلیون نفر را به سمت پایگاه اجتماعی خود متمایل کند. البته استفاده از تاکتیکهای رسانهای، ارائه سخنان بیپروا و بدون ملاحظه وی در این امر دخیل بوده و تاثیر مستقیم داشته است. بحث بهبود اقتصاد که ترامپ توانست با به کار بستن سیاست درونگرایی، نرخ بیکاری را به پایینترین حد در تاریخ آمرکا برساند هم توانست موضع و جایگاه او در میان طرفدارانش تقویت کند؛ تا جایی که طیف «گردن سرخها» که به آنها Red Neck گفته میشود و عموماً کشاورزان و کارگران ایالتهای جنوبی را تشکیل میدهد هم به جرگه طرفداران او اضافه شدند؛ کمااینکه «جان بولتون»، مشاور پیشین امنیت ملی ایالات متحده هم از همین طیف برخاسته بود!
در نمای دوم باید به این موضوع اشاره کنیم که ترامپ به هیچ وجه فکر نمیکرد که پاندمی کووید-۱۹ تا به این حد او را تضعیف کند. تمام رسانههای آمریکا تا دقیقه آخر و حتی زمانی که آرای عمومی طی روزهای سوم تا پنجم نوامبر شمارش میشد، بر این عقیده بودند که ترامپ پیروز بلامنازع این رقابتها خواهد بود اما باید توجه کنید که در اردوگاه دموکراتها، خط خبری و تبلیغات جو بایدن در روزهای آخر بر مساله «کرونا» متمرکز بود. دادههای بسیار زیادی (غیررسمی) وجود دارد که «برنی سندرز»، «هیلاری کلینتون» و در رأس آنها، «باراک اوباما» سه ضلعِ هیئت مشاوران بایدن را تشکیل داده بودند و آنها هم بر این باور بودند که اگر خواهان سقوط ترامپ هستند، بهترین گزینه، برجسته کردن تلفات انسانی و سوءمدیریت تیم او در قضیه مقابله با کرونا است. اگرچه این اظهارات در ابتدای رقابتها از سوی هر سه نفر علنی نبود، اما در روزهای آخر کمپینهای انتخاباتی دموکراتها شاهد آن بودیم که اوباما در ایالات مختلف برای بایدن تبلیغ کرد و موضوع کرونا را در رأس سخنانش قرار داد.
این مولفهها به خوبی به ما میگوید که دموکراتها برخلاف آنچه نشان میدادند، برای کمپین بایدن برنامههای تخصصی و اهداف مشخص داشتند اما سعی کردند تا با کمک رسانههای خود، اوضاع را به صورتی پیش ببرند که گویی ترامپ در صدر اخبار است و بدون تردید پیروز میدان خواهد بود. بر این اساس زمانی که اخبار مغلوب شدن ترامپ توسط او و تیمش شنیده شد، یکباره امنیت روانی و قوه تصمیمگیری از جمهوریخواهان سلب شد و در آنجا بود که تیمهای حقوقی آنها وارد میدان شدند که البته برخلاف پروپاگاندای ترامپ، آنها هیچ نتیجه قابل قبولی (تا به این لحظه) از به راه انداختن جنگ حقوقی علیه دموکراتها به دست نیاوردند؛ چراکه اخبار منتشر شده از ایالت جورجیا و سایر ایالات مورد مناقشه مانند میشیگان نشان میدهد که بایدن پیروز میدان است. در مقابل آنچه باید مورد نظر قرار بگیرد رفتار ترامپ طی روزهای اخیر و ایام باقیمانده است که باید آنرا در قالب یک استراتژی مخرب با هدف ایجاد بهم ریختگی مشخص بدانیم. «بهمریختگی» این روزهای ایالات متحده در عرصه سیاست خارجی و داخلی، علیرغم آنکه همه دنیا آنرا رفتار بچهگانه رئیس جمهوری آمریکا میدانند، یک استراتژیِ خطرناک به حساب میآید که هدفش به ستوه درآوردن دموکراتها است.
مینگذاری در مسیر بایدن!
آ
نچه ترامپ این روزها انجام میدهد به هیچ وجه نمیتواند سلسلهای از اقدامات نابخردانه باشد؛ بلکه برعکس، او به خوبی و به صورت دقیق میداند که چه میکند. ترامپ طی روزهای اخیر (خصوصاً پس از آنکه اطرافیانش به او گفتهاند در انتخابات بازنده است) عملاً از درون فرو ریخته است. او دیگر زمانی که پشت تریبون قرار میگیرد، به خبرنگاران اشاره مستقیم نمیکند و حتی خبری از توهین به آنها نیست. ترامپ دیگر با نگاههای زیرچشمی به همه فخر نمیفروشد، بلکه صرفاً به دنبال تسویه حساب با دموکراتها است. به همین دلیل او حال در حال حملهور شدن به نزدیکان و حتی مردم ایالات متحده است. همین دو روز پیش (جمعه) بود که ترامپ به شرکتهای دارویی بزرگ آمریکا حمله کرده و آنها را مقصر آسیب زدن به کمپین انتخاباتی خود به خاطر اینکه سیاستهای او به تجارت آنها آسیب میزد، دانست! او شرکت داروسازی فایزر را متهم کرد به اینکه برای اعلام موفقیت فاز سوم آزمایش واکسن کووید ۱۹ تا روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری منتظر مانده تا از کمک کردن به وی اجتناب کند. از سوی دیگر روز گذشته (شنبه) برخی از رسانههای آمریکا اعلام کردند که ترامپ در حال بررسی متوقف کردن اعطای حق شهروندی به نوزادانی است که پدر و مادرشان آمریکایی نیستند.
پایگاه خبری هیل در اینباره نوشته است که چندین تن از مقامات دولت ترامپ در حال بحث در خصوص این دستور اجرایی هستند تا قبل از برگزاری مراسم تحلیف «جو بایدن» در بیستم ژانویه، این کار انجام شود. فارغ از این دو موضوع مهم که جنجالهای زیادی در اتاقهای فکر سیاسی – امنیتی آمریکا به راه انداخته، شاهد اجرای دستور خروج نیروهای آمریکا از منطقه هستیم و در این راه نه تنها مارک اسپر، وزیر پیشین دفاع را کنار زد، بلکه بسیاری از مقامات پنتاگون هم توسط او برکنار شدند. ترامپ حتی مسئول اداره مدیریت و نظارت بر اماکن فدرال ایالات متحده را هم مجبور کرده تا از تحویل ساختمانهای دولتی به تیم بایدن برای انتقال قدرت سر باز بزند. از سوی دیگر رسانههای آمریکا و در رأس آنها «روزنامه نیویورکتایمز» چندی پیش اعلام کردند که ترامپ در جلسهای با حضور سران عالیرتبه نظامی آمریکا، حمله موشکی به ایران را بررسی کرده که آنها او را از این کار منصرف کردهاند. این متغیرها را اگر در کنار هم قرار دهیم، به خوبی میفهمیم که ترامپ در حال بهم زدن تمام راهبردهای مرسوم در آمریکا است تا بتواند «زمین سوخته» را به دموکراتها تحویل بدهد. او در حال خراب کردن همه چیز (اعم از پروندههای جاری سیاست خارجی و قوانین داخلی) است تا بتواند در مسیر بایدن تا کاخسفید «مینگذاری» کند و در نهایت دولت او را با گرههای کور روبرو کند تا برای باز کردن آن چندین ماه یا چندین سال وقت لازم داشته باشد.
گزارش: فرزاد سیفنیا
نظر شما