به گزارش آتیهآنلاین، در تاریخ قتلها و اتفاقات جنایی ایران شاید کمتر حادثههایی را در این مقیاس شاهد بودهایم و نقش داشتن والدین در قتل فرزندان بدلایل احساسی و عاطفی بسیار کمتر از دیگر اتفاقات جنایی رخ داده است. اما به طور حتم باید با گذشت زمان و اعترافات احتمالی والدین بابک به این نکته برسیم که آیا بابک قربانی مظلوم ماجرا است یا والدین او بدنبال شرایط سخت یا ویژه از بعد روانی دست به این اقدام زدهاند که البته به هر دلیلی این اتفاق افتاده باشد، نفس عمل قتل از لحاظ انسانی، دینی و قانونی محکوم شده است.
جزئیات قتل و کشف جسد بابک خرمدین
صبح روز یکشنبه بود که یکی از کارگران شهرداری هنگام تخلیه زبالههای سطل زبالهای در فاز۳ شهرک اکباتان با کیسهای مواجه شد که داخلش بقایای اعضای بدن انسان بود. این اعضا شامل سرشانه، دوکف دست، دوبازو و دومچ پا بود که داخل کیسهای قرار داشت.
این کارگر که از دیدن محتویات کیسه وحشت کرده بود پلیس را در جریان قرار داد و با حضور ماموران کلانتری ۱۳۵ آزادی، تحقیقات در این خصوص آغاز شد. در جریان تحقیقات اولیه پلیس، پدر ۸۱ ساله و مادر ۷۴ ساله بابک طی اظهاراتی اعلام کردند که از قتل فرزندشان پشیمان نیستند و انگیزه این اقدام را اختلاف سلیقه، بدرفتاری و حتی کتک زدنهای گاه و بیگاه او اعلام کردند.
پدر بابک در ادامه بازجوییهای اولیه می گوید: وقتی که بیماری کرونا در ایران شایع شد، من و همسرم برای چندماه به شمال کشور رفتیم تا در امان بمانیم و در این مدت از آنچه در خانه میگذشت بی اطلاع بودیم اما وقت برگشتن فهمیدیم که بابک مدام هنرجویانش را که همهشان دخترهای جوان بودند به خانه میآورد. اوایل گمان میکردیم که این رفتوآمدها موقتی است اما بعد فهمیدیم در این مدت او هر روز یک نفر را به بهانه تدریس خصوصی به خانه میآورد و به اتاقش میبرد. وقتی به بابک اعتراض کردیم او با بدرفتاری جواب داد. او وقتی دختران جوان را به اتاقش میبرد مادرش را مجبور میکرد که از آنها پذیرایی کند. او با من و مادرش مثل کلفت رفتار میکرد. باورمان نمیشد که پسرمان چنین رفتاری میکند اما واقعیت داشت.
پدر بابک درباره جزئیات قتل فرزندش گفت: جمعهشب بود که مادرش غذای مرغ درست کرد و داخل آن داروی بیهوشی ریختیم. وقتی غذا را جلوی بابک گذاشتیم او نخورد و به اتاقش رفت و خوابید و غذا را در یخچال گذاشتیم. فردای آن روز حوالی ظهر از خواب بیدار شد و همان غذا را دوباره به او دادیم. این بار مرغ را خورد و بهخاطر داروی بیهوشی کمی گیج شد. او بیحال روی صندلی نشسته بود که من با بند کتانی پاهایش را بستم و سپس یک بست پلاستیکی به گردنش انداختم و با چاقو چند ضربه به او زدم و او را به قتل رساندم. همسرم در قتل بابک هیچ نقشی نداشت.
مادر مقتول با ابراز اینکه فرزندش را با همان قرصهایی بیهوش کرده است که خودش از آنها مصرف میکرد، گفت: بدلیل اینکه او با کارهایش آبروی ما را برده است، از قتل بابک پشیمان نیست.
این افراد پس از قتل، فرزندشان را بدلیل سختی خارج کردن از منزل، تکه تکه کرده و در قالب ۵ کیسه به نقاط مختلف شهر برده و در کنار سطلهای زباله رها کره اند.
اعتراف تکان دهنده به دو قتل دیگر
با گذشت سه روز از اعتراف به قتل والدین بابک خرمدین در ارتباط با او، آنها قتل دختر و دامادشان را در سالهای ۹۰ و ۹۷ نیز برملا کردند و با اضافه کردن حواشی این پرونده، شرایط رسیدگی به آن را با پیچیدگیهای دیگری روبرو کردند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ، امروز و در حاشیه اجرای طرح ظفر با حضور در جمع خبرنگاران در خصوص اتفاقات تازه پرونده قتل در خانواده خرمدین، جزئیاتی بیشتر از ماجرای اعتراف به قتل بابک توسط والدین او و اعتراف آنها به قتل داماد و دخترشان را تشریح کرده و میگوید: این دو نفر، پس از اعتراف به قتل این کارگردان سینما، شب گذشته اعتراف دیگری هم داشته و به قتل داماد و دخترشان به همان شیوه فجیع معترف شدند.
سردار حسین رحیمی با اشاره به اعترافات پدر بابک خرمدین گفت: این فرد اعتراف کرد که اولین قتل مربوط به داماد خانواده بوده است، آنها در سال ۹۰ به همین شیوه و دامادشان را به قتل رسانده و پس از مثله کردن جسد آن را در چند نقطه رها کردند که محلهای رهاسازی جسد نیز مشخص شده و ماموران ما در این محلها حاضر شدند.
رییس پلیس پایتخت درباره انگیزه این قتل نیز اظهارکرد: این زن و شوهر آزار و اذیت دخترشان را دلیل این اقدام اعلام کردند.
وی با اشاره به قتل دیگر این زوج خاطرنشان کرد: هفت سال بعد، یعنی در سال ۱۳۹۷ این زن و شوهر دست به جنایت هولناک دیگری زدند و دخترشان را که قبلا شوهرش را به قتل رسانده بودند، با همان شیوه بیهوشی و مثله کردن به قتل رسانده و تکههای جسدش را در نقاط مختلف شهر رها کردند.
رحیمی با بیان اینکه این زوج دلیل این اقدام را نیز انحرافات دخترشان پس از جدایی از همسرش اعلام کردند، گفت: بنابر ادعای این افراد دخترشان پس از جدایی به مصرف موادمخدر و انحرافات روی آور شده بود و به همین دلیل او را نیز به قتل رسانده و جسدش را مثله کردند.
تصویر همسایهها از بابک خرمدین
بر اساس نظرات منتتشر شده همسایههای خانوداده خرمدین در رسانهها، اینگونه باید گفت که همسایه ها برخلاف ادعاهای پدر و مادر بابک، معتقدند تصویری که آنها از پسرشان عنوان کردهاند، با آنچه آنها دیده بودند کاملا متفاوت است.
زن میانسالی که یکی از همسایههای خانواده خرمدین در شهرک اکباتان است، میگوید: از بدو ساخت شهرک اکباتان با خانوادهاش در اینجا ساکن شدهاند و بابک و خانوادهاش را میشناختند.
به گفته او، بابک از دوستان صمیمی پسرم بود. آنها از کودکی باهم دوست بودند. با هم مدرسه میرفتند و این اواخر هم با هم دوچرخهسواری میکردند.
زن میانسال که هنوز در شوک قتل صمیمیترین دوست فرزندش است، ادامه میدهد: بابک خیلی بچه خوبی بود. خیلی مودب و آرام بود. بچه من با هر کسی دوست نمیشد و بهخاطر همین مطمئن هستم بابک ظاهر و باطنش یکی بود. همیشه پسرم از او تعریف میکرد و اینهایی را که راجع به او میگویند باورم نمیشود. او پسری سر به زیر، آرام، مهربان و مودب بود و نمیتوانم قبول کنم پدر و مادرش را اذیت میکرده و روزگار آنها را سیاه کرده بود.
منطقه «ناحقوق» در قتل بابک خرمدین
امید سلیمی بنیحقوقدان نیز در ارتباط با قتل بابک خرمدین اینگونه توضیح میدهد: جسد قتل بابک خرم دین فیلمساز ۴۷ ساله تهرانی کشف شد و در کمتر از یک روز والدین سالخورده او به قتل فرزندشان اقرار کردند. سوال اینجاست چرا قتل فرزند به دست پدر در خلال سالهای اخیر فراوانی پیدا کرده و چرا قانونگذاری نسبت به چنین مجازاتهایی سختگیرانه برخورد نمیکند؟
به گفته وی قتل بابک خرمدین بار دیگر به نکته مهمی در منظومه حقوقی ما انگشت گذاشت که قتل فرزند از سوی پدر دارای مجازاتی نیست که برای سایر قتلهای عمد در نظر گرفته شده است.
در سالهای اخیر پرونده قتلهای خانوادگی مانند رومینا دخترکی اهل طالش که پدر به دلایل خانوادگی و غیرت ناموسی، سر او را با داس برید بر افکار عمومی مانند صاعقه فرود آمد و همگان را به واکنش و اظهارنظر وا داشت.
پس از آن هم قتلهای ناموسی فرزندان به دست پدران ادامه یافت تا اینکه خبر آمد که بابک خرمدین یک فیلمساز مجرد ۴۷ ساله در اکباتان به قتل رسیده و اجزای بدن او در سطل زباله کشف و والدینش اقرار به این کار کردهاند.
تکرار پذیری قتل فرزندان به دست پدران در حالی انجام میشود که مطابق ماده ۳۱۰ قانون مجازات اسلامی، در صورتی که قاتل، پدر مقتول باشد، قصاص ثابت نمیشود.
به لحاظ این که مجازات پدر قاتل چیست، باید به ماده ۶۱۲ کتاب پنجم تعزیرات قانون مجازات اسلامی اشاره کرد که مجازات فردی که در قتل عمد به هر دلیل از قصاص رهایی می یابد را با شرایطی، به حبس از ۳ تا ۱۰ سال محکوم کرده است و از آنجایی که در پرونده قتل بابک خرمدین، به دلیل معاونت مادر او در قتل، احتمالا شاکی خصوصی وجود نداشته باشد و با در نظر گرفتن ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی، قاتل یا قاتلان به حداقل مجازات یعنی ۳ سال محکوم میشوند.
همچنین چون ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی، استفاده از شرایط آزادی مشروط برای متهمانی از این دست را مشخص و در نهایت میگوید با گذراندن یک سوم از مدت حبس (در این پرونده یک سال) امکان استفاده از آزادی مشروط با شرایطی برای محکومان وجود دارد، بعید به نظر میرسد در شرایط معمول، والدین سالخورده بابک خرمدین بیش از یک سال حبس را به عنوان مجازات، تحمل کنند.
به بیان دیگر می توان نتیجه گرفت احتمال آن که والدین مقتول به عنوان مجازات تنها حدود یک سال را در حبس بگذرانند بالاست و مجازات دیگری برای آنها از لحاظ قانونی نمیتوان تعیین کرد.
این چنین قانونگذاری نشانه آن است که برای سلب حیات یک نفر ممکن است طرف قاتل به قصاص محکوم و متقابلا از او سلب حیات شود و از سوی دیگر در پرونده قتلی دیگر، قاتل یا قاتلان تنها با تحمل یک سال حبس از مجازات آزاد شوند.
سوای دلایل شرعی و تاریخی این نحوه قانونگذاری باید به نکتهای اشاره کرد که در قوانین جدید دنیا که توسط نهاد قانونگذاری (در ایران در مجلس شورای اسلامی) وضع میشود به نظر میرسد همیشه مناطقی وجود دارند که از قانونگذاری معاف شدهاند.
برخی دانشمندان به این مناطق که قانون درباره آنها سکوت کرده ولی وجدان جامعه را به درد میآورد و افکار عمومی را تحریک میکند اما قانونگذار درباره آن راضی به اقدام خاصی نیست، منطقه ناحقوق (Non-droit zone) میگویند.
۲۰ سال پیش، یکی از اندیشمندان فرانسوی به نام ژان کربونیه، در کتاب «حق منعطف، جامعه شناسی حق بدون حاکم»، منطقه ناحقوق را منطقهای معرفی میکند که وجدان عمومی درباره اتفاقات آن حساسیت دارد ولی قانون گذار به هر دلیلی حاضر نیست در آن اقدام به قانونگذاری یا وضع قوانین جدی کند.
به نظر میرسد درباره قتل فرزند به دست پدر و مجازاتی که متناسب با حساسیت افکار عمومی نسبت به چنین جنایاتی است با گونهای «منطقه ناحقوق» مواجهیم که دلیل آن ساختار پیچیده فرهنگی و قانونگذاری ماست.
تا زمانی که این منطقه درباره فجایعی از این دست وجود دارد، گویی بنا نیست پدرانی که قصد جان فرزندان خود را کردهاند از هیبت مجازاتی که قرار است یقهشان را بگیرد، اندکی دست و دلشان بلرزد و برای قتل انسانی دیگر، دست سست کنند.
حکم احتمالی پدر و مادر بابک طبق قانون
فخرالدین جعفرزاده، رییس سابق دادسرای جنایی تهران و وکیل پایه یک دادگستری نیز در این باره چنین توضیح داده است: «در این پرونده، چون اولیای دم خودشان در قتل نقش دارند، سمت اولیای دم بودنشان ضایع میشود و کنار میرود. مقتول فرزند و همسر ندارد پس اولیای دم درجه یک ندارد. پدر قاتل مشمول قانون ۶۱۲ قصاص نمیشود و ۳ تا ۱۰ سال حبس دارد، مادر اگر معاون باشد مشمول ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی میشود و بیش از ۱۵ سال حبس خواهد داشت.»
برملا شدن راز پرونده خانواده خرمدین با گذشت زمان
پرونده قتل بابک خرمدین توسط پدر و مادرش و بدنبال آن اعتراف آنها به قتل دختر و دامادشان در سالهای ۹۰ و ۹۷ رازآلودگی این پرونده جنایی را افزوده است. عدهای بابک و خواهر و شوهر خواهرش را با نگاه مظلومیت سنجیده و گناه قاتلان را در انجام این قتلهای سریالی، گناهی نابخشودنی میپندارند و بخشی دیگر از شرایط روحی و روانی و فشار وارده بر این دو نفر را بدنبال اعمال احتمالی منافی اخلاق افراد به قتل رسیده عامل جنون آنی و قتل میدانند. بخشی از حقوقدانان نیز با ارائه مستندات حقوقی و قانونی، علتهای در نظر نگرفتن قصاص برای والدین قاتل را برمیشمرند.
اما نکته قابل تاکید این است که معمولا در پروندههای جنایی منجر به قتل، تکمیل روند ادامه پرونده در بازجوییها و اعترافات احتمالی در جنایات دیگر و همچنین کشف نکات مبهم و ابهام زدایی از شرایط قتل و قاتلان توسط نیروهای پلیس و دادگاه است که حقایق را برملا میسازد و با این اتفاق، پرسش قاتلان سریالی خانواده یا والدین قربانی پاسخ داده خواهد شد.
بابک خرمدین متولد ۱۳۵۳ در تهران و کارگردان سینما بود. آن مرحوم برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی برای «بور بیجاده رنگ» در جشنواره بین المللی فیلم آسا (فیلمهای انسان دوستانه) ۱۳۸۸، برنده دیپلم افتخار بهترین کارگردانی برای فیلم “بور بیجاده رنگ” در پنجمین جشنواره بین المللی پروین اعتصامی ۱۳۸۸، برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه و بهترین صدا برای فیلم “بور بیجاده رنگ” در ششمین جشنواره دانشجویی فیلم نهال (دانشگاه هنر) ۱۳۸۸ و نامزد بهترین تصویربرداری و تدوین را در کارنامه کاری خود ثبت کرده بود.
نظر شما