مسابقه پیام تسلیت پس از درگذشت

زنگ خطر فراموشی موسیقی اقوام که بخش مهم و جدانشدنی فرهنگ مناطق مختلف ایران است با برخی سیاست‌های وزارت ارشاد و هجوم قطعات موسیقی شبه پاپ که رنگ و بویی از علم موسیقی نبرده‌اند، خیلی وقت است که به صدا درآمده است.

به گزارش آتیه‌آنلاین، مدت‌هاست که موسیقی نواحی به دلیل فقدان پژوهش و نبود بودجه کافی برای حمایت از استادان این حوزه به منظور پخش و تکثیر این نوع موسیقی در حال فراموشی است. از طرفی با  ورود موسیقی بی‌هویت، سلیقه مخاطب جوان به سمت و سویی کشیده شده که نمی‌تواند اثر خوب را گوش کرده و با آن ارتباط برقرار کند. به گونه‌ای که درصد زیادی از آن‌ها حتی به اندازه یک خط درباره موسیقی‌های مقامی و فولکلوریک بخش‌های مختلف سرزمین‌شان اطلاعات ندارند و بدیهی‌ست وقتی درباره یک موضوع چیزی نمی‌دانی، نمی‌توانی به آن علاقمند باشی. گسترش شبکه‌های اجتماعی، امکان دانلود رایگان، ایجاد صفحه‌هات شخصی برای خوانندگان با طرفداران میلیونی، حضور آن‌ها در رسانه ملی و ... کار را به جایی رسانده که جوانان عملا امکان انتخاب آثار موسیقی فاخر را ندارند.

در واقع این تنزل سلیقه مردم در موسیقی به واسطه این است که‌ مردم موسیقی خوب نمی‌شنوند زیرا ارگان‌هایی که وظیفه اصلی آن‌ها این است که مردم را با موسیقی آشنا کنند کار خود را به خوبی انجام نمی‌دهند؛ مردم نیز با هر سلیقه‌ای که برای آن‌ها تعریف شود، پیش می‌‍روند. این روزها در برنامه‌های مختلف تلویزیون، خوانندگان پاپ بسیاری به عنوان مهمان، حضور پیدا کرده و به اجرای قطعاتی از آثار خود می‌پردازند؛ آثاری که چندان هم دارای کیفیت بالایی نیستند و اشعار و ترانه‌های آن نیز چنگی به دل نمی‌زنند.

این مشکل گاه آنقدر وخیم است که هر از چند گاهی می‌بینیم و می‌شنویم که فلان هنرمند نوازنده ساز محلی که اتفاقا دیگر نمونه‌ای از ایشان هم نداریم در فقر و بدبختی از دنیا رفته است، در حالی که تا زمانی که در قید حیات بودند توجهی به آن‌ها نشد و ناشناخته باقی مانده بود، نسل جدید کمتر از آن‌ها آموزش دیده‌اند و در نهایت گنجینه‌های بزرگی را با خود به زیر خاک بردند. در واقع با طی شدن همین روند، در آینده تنها سایه‌ای از موسیقی اقوام و نواحی باقی خواهد ماند و آسیب‌هایی جدی به فرهنگ و موسیقی کشور وارد می‌شود. در این میان تنها نسل جوان می‌تواند موسیقی اقوام را از خطر فراموشی و نابودی نجات دهند چرا که بزرگانی که طلایه‌دار موسیقی اقوام بوده‌اند یا فوت کرده‌اند یا در روزگار کهنسالی هستند و عجبا که هیچ کسی توجهی به این مهم نمی‌کند.

مسئولان و متولیان موسیقی اگرچه روی این صندلی‌ها نشسته‌اند که به مشکلات سر و سامان بدهند و وضعیت را از آنچه که هست بهتر کنند اما هیچ اقدامی در جهت رفع مشکلات  موسیقی نواحی و هنرمندانش انجام نمی‌دهند و حتی در این ایام که همه فعالان عرصه هنر و موسیقی با مشکلات عدیده مالی مواجه‌اند، چاره‌ای برای مشکلات هنرمندان موسیقی‌های نواحی و فولکلوریک در شهرها و روستاهای مختلف نمی کنند  . حالا دیگر مدتهاست این هنرمندان دریافته‌اند که برای فعالیت در عرصه هنر هیچ حامی و پشتیبانی ندارند.

سوزاندن تقدیرنامه‌ها!

پیمان بزرگ‌نیا نوازنده و پژوهشگر موسیقی نواحی ایران ضمن انتقاد از برخی سیاست‌های وزارت ارشاد در حوزه موسیقی نواحی و گلایه از عملکرد مجموعه‌های حمایتی این بخش از هنرمندان موسیقی اقوام طی ایام کرونایی گفت: طی سال‌های متولی همواره شعار متولیان فرهنگی به ویژه مدیران موسیقی و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران حمایت از موسیقی فاخر اقوام ایران زمین بوده و ما اهالی موسیقی نواحی ایران هم «به صورت ویژه» عملکردشان را طی سالیان اخیر دیدیم. وی افزود: متاسفانه به دلیل همین نوع عملکرد طی روزهای اخیر تماس‌هایی داشتم که بر اساس آن اکنون نزدیک به ۴۰ نفر از پیشکسوتان و پژوهشگران و حتی هنرمندان جوان موسیقی مناطق مختلف ایران که زندگی خویش را صرف اشاعه و ترویج موسیقی مناطق خود کرده‌اند، تصمیم دارند طی حرکتی نمادین اعتراض خود را نسبت به بی توجهی مسولان ارشاد و عدم حمایت بخش دولتی، تمام تقدیرنامه‌ها یا لوح‌های خود را که از هر جشنواره‌ای طی سالیان گذشته دریافت کرده‌اند، آتش بزنند. بنده به نیابت برخی از این عزیزان اینک مسائلی را خطاب به مسئولان موسیقی کشور گوشزد می‌کنم.

این پژوهشگر بیان کرد: همیشه در سخنرانی‌ها و شعارهای هر مدیری وعده‌های به هنرمندان موسیقی نواحی ایران داده می‌شد و تأکید همه هم حمایت ویژه از موسیقی نواحی ایران بود! حال پرسش من این است؛ واقعاً چه حمایتی شد؟ اینکه هر وقت عزیزی از اهالی موسیقی نواحی دار فانی را وداع گفت، مسابقه بین متولیان موسیقی جهت تسلیت گفتن باشد؟ آیا این مدیران عزیز فلان هنرمند درگذشته را قبل از فوت می‌شناختند؟ آیا دوستان می‌دانند اغلب پیشکسوتان موسیقی نواحی همیشه با شرکت در محافل و جشن‌های عروسی امرار معاش می‌کردند؟ آیا از مدتی که ویروس کرونا همه گیر شده و دورهمی‌ها تعطیل شده کسی از حال این هنرمندان خبر دارد؟ شاید دوستان در جواب به ماجرای «هنر کارت» و آن دو وعده کمک یک میلیون و پانصد هزار تومانی اشاره کنند که من در پاسخ به این واکنش احتمالی به نکته‌ای اشاره می‌کنم؛ اینکه آیا خودِ دوستان مدیر با این مخارج سنگین می‌توانند ۲۰ روز دوام بیاورند؟

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان اینکه هنرمندان مناطق مختلف ایران هنرمندانی با شرافت هستند که هر وقت به آن‌ها نیاز دارند در رویدادهای مختلف موسیقی حضور پیدا می‌کنند، تصریح کرد: بسیاری از برنامه‌ها و رویدادهای رنگارنگ مرتبط با وزارت میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، شهرداری‌ها و مجموعه‌های دیگر همواره از حضور هنرمندان موسیقی مناطق ایران استفاده می‌کنند. اما حالا که شرایط این عزیزان در بدترین وضعیت اقتصادی هستند چرا فرد یا نهادی از این هنرمندان دلجویی نمی‌کند؟ اصلاً می‌توان گفت در حال حاضر نه صنفی وجود دارد و نه اداره یا ارگانی که خود را در برابر هنرمندان مسئول بداند. خیلی‌ها هم می‌گویند که هنرمندان نواحی مستمری می‌گیرند. در حالی که شاید باورتان نشود این مستمری به قدری ناچیز و شرم‌آور است که برای برخی‌ها هم این مستمری قطع شده است.

کد خبر: 16195

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 2 =