همیشه آرزو داشتم خبرنگار باشم

یک کارگردان سینما گفت: گمان می‌کنم من جزو اندک افرادی در میان فیلمسازان ایران هستم که در طول دوران زندگی همیشه آرزو داشتم خبرنگار باشم و به خاطر سابقه آشنایی، همیشه با خودم می‌گفتم چقدر خوب می‌شود اگر روزی من هم بتوانم فالاچی ایران باشم.

به گزارش آتیه‌آنلاین، ابوالفضل جلیلی کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تدوینگر این روزهای سینما، در ساوه به دنیا آمده است. کارنامه‌اش پر از فیلم‌هایی است که در جشنواره‌های مختلف خارجی جوایز گوناگونی را از آن خود کرده اما جالب است بدانید حدود 15 فیلم به کارگردانی او تا امروز مجوز اکران عمومی را در ایران دریافت نکرده‌اند. او یکی از معدود هنرمندان حاضر کشورمان در عرصه سینماست که جامعه را به معنای واقعی کلمه و نه دستمایه‌ای برای بلوا به پا کردن در آثارش مورد توجه قرار می‌دهد و تمرکزش در فیلم‌هایش بیشتر روی مسائلی مربوط به نوجوان است. گال، رقص خاک، دت یعنی دختر، دان، قصه‌های کیش (یک اپیزودش را او کارگردانی کرده)، دلبران، ابجد، گل یا پوچ و حافظ، بخشی از آثاری است که این سینماگر ایرانی در کارنامه خود دارد. ابوالفضل جلیلی که امسال وارد شصت‌وسومین سال زندگی خودش شده، از جمله فعالان عرصه سینماست که همواره به اهالی رسانه ارتباط نزدیکی داشته و در طول سال‌های فعالیتش همواره حضور به‌ عنوان یک روزنامه‌نگار را از جمله آرزوهایی بیان کرده که از کودکی به دنبالش بوده است. با این کارگردان و نویسنده ایرانی به بهانه هفته روابط‌عمومی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

تا آنجا که می‌دانم شما به اهالی رسانه علاقه‌مند هستید و این علاقه‌مندی را در گفت‌وگوهای مختلف ابراز کرده‌اید. چه دلیلی باعث شده مهر این صنف در دل شما بیفتد؟

گمان می‌کنم من جزو اندک افرادی در میان فیلمسازان ایران هستم که در طول دوران زندگی همیشه آرزو داشتم خبرنگار باشم و حتی فعالیت در این شغل برایم بیشتر از فیلمسازی ارجحیت داشت. خوب به خاطر دارم که در دوران کودکی با اوریانا فالاچی خبرنگار شهیر ایتالیایی آشنا شدم و از همان زمان به بعد مدام با خودم می‌گفتم چقدر خوب می‌شود اگر روزی من هم بتوانم فالاچی ایران باشم. البته این نکته را باید یادآوری کنم که دید من نسبت به فعالیت در رسانه در آن دوران با آنچه امروز از فعالیت رسانه‌ای در کشور ما باب شده، تفاوت‌های بسیاری داشت. از همان دوران کودکی با خودم فکر می‌کردم روزی باید بدل به یک فعال رسانه‌ای شوم که بتواند بدون هیچ مانعی وارد مجلس شود یا به کاخ ریاست‌جمهوری برود و هر پرسشی را در ذهن دارد و گمان می‌کند می‌تواند برای بهتر شدن زندگی مردم کارساز باشد، مطرح کند. البته تا اینجای کار می‌تواند بسیار ایده‌آل به نظر برسد اما از اینجا به بعد اتفاق دیگری هم باید بیفتد که در دوران کنونی بیشتر شبیه به یک رویا می‌ماند، اینکه یک اهل رسانه بتواند بدون هیچ سانسوری پاسخ پرسش‌ها را منتشر کند. 

از نگاه شما آیا امروز کسی می‌تواند ادعا کند که در رسانه‌ای تحت هدایت او یا با حضورش چنین رویه‌ای حکمفرماست؟

البته این مایه تاسف است که در کشور ما هیچگاه بستر پرورش چنین شخصی فراهم نبوده و اگر تصور کنیم چنین شخصی به شکل خودساخته هم پرورش پیدا کرده، در عمل امکان فعالیت‌اش در مملکت ما تقریبا به عددی حدود صفر نزدیک است. 

آیا شما همه اهالی رسانه را در یک دسته و طبقه قرار می‌دهید یا بین فعالان این عرصه تفاوت قائل می‌شوید؟

در کشور ما فعالان رسانه‌ای را می‌توان به دو دسته اصلی تقسیم‌بندی کرد؛ گروهی که نورچشمی مسئولان هستند، در همه سفرهای داخلی و خارجی با آنها همراه‌ هستند، دست‌ به‌ دست از این ‌و آن هدیه می‌گیرند و به آنها سرویس‌های مختلفی داده می‌شود. دسته دوم فعالان در حوزه رسانه کسانی هستند که در اصطلاح به آنها آدم‌های مستقل گفته می‌شود. این دسته از فعالان حوزه رسانه هیچ‌وقت از امنیت شغلی برخوردار نیستند و دم‌به‌دم با مشکلات مالی و اضطراب و تنش حاصل از آن درگیری دارند. من به‌ عنوان کسی از ابتدای زندگی به فعالیت در حوزه رسانه علاقه داشته‌ام، همواره به دسته دوم و کسانی که در این حوزه کار می‌کنند، احترام می‌گذارم و اگر در توانم باشد از این دسته حمایت خواهم کرد. البته این را هم باید بگویم که در این ایام با داغ شدن بازار فضای مجازی در ایران و البته کل دنیا، کافی است یکی از چهره‌های فعال در عرصه رسانه‌ای خدایی ناکرده دچار مشکلی شود یا از دنیا برود. آن موقع است که همه شروع می‌کنند به انتشار پست‌هایی با نام او و تسلیت گفتن به یکدیگر به خاطر از دست دادن چنین شخصیتی. از نگاه من، این شیوه در عمل هیچ سودی ندارد و فکر می‌کنم خیلی بهتر است تا این عزیزان میان ما هستند کاری کنیم و گامی برای بهتر شدن حال آنها برداریم. 

با توجه به اینکه در بخشی از پاسخ به پرسش قبلی از داغ شدن بازار فضای مجازی یاد کردید، آیا فکر می‌کنید با رشد این فضا امروز مجالی برای فعالیت جدی اهالی رسانه برای اطلاع‌رسانی و ارائه محتوای صادقانه به معنای واقعی کلمه باقی مانده است؟

امروز گروهی می‌گویند با رشد شبکه‌های مجازی کار فعالان عرصه رسانه تحت‌الشعاع قرار گرفته است. برخلاف این باور، من معتقدم در این شرایط هم اهالی رسانه هستند که می‌توانند محتوای باکیفیت تولید کنند و فرق میان یک آدم متخصص در این حوزه با کسانی که از این تخصص سردرنمی‌آورند، مشخص شود. البته با اینکه اکنون فضای مجازی به‌ عنوان یک رقیب به میدان وارد شده و دارد با رسانه‌های حرفه‌ای گلاویز می‌شود، موافقم و به دوستان رسانه‌ای توصیه می‌کنم با تولید محتوای متفاوت و البته باکیفیت نگذارند فعالیت آنها در حاشیه قرار گیرد. در این مجال خوب است قدردان دوستانی که دارند در فضای رسانه کار می‌کنند و اخبار مختلف حوزه فرهنگ و هنر را پیش گوش و چشم مردم و مخاطبان قرار می‌دهند، باشم و بگویم بسیاری از کسانی که دارند در عرصه فرهنگ و هنر کار می‌کنند، مدیون آنها هستند. این نکته را هم باید یادآوری کنم که فعالان رسانه‌ای مستقل که به حزب و جریان و نهاد و شخصی وصل نیستند، همچنین روزنامه‌نگاری که به ‌جایی متصل نیست و هدیه دریافت نمی‌کند، زندگی خیلی سختی خواهد داشت. تنش و ترس از فردا حکایت حال این گروه است و من را واقعا ناراحت می‌کند. امیدوارم این اوضاع تغییر کند و حال‌ و روز اهالی واقعی رسانه بسامان شود. در کشور ما گاهی محدودیت‌های اجتماعی و بی‌سوادی عمیقی که گاه در بین افراد جامعه جریان و وجود دارد، کار برای اطلاع‌رسانی دقیق و صادقانه بسیار مشکل کرده اما اهالی رسانه همواره نشان داده‌اند که در مسیر خبررسانی حرفه‌ای همواره کوشیده‌اند و تلاش کرده‌اند تا طیف‌های مختلف جامعه ایران را به‌ عنوان مخاطبان واقعی خود در نظر گیرند. 

به باور شما در دوران کنونی و با توجه به اینکه حجم اخبار منتشرشده در فضای مجازی و البته فضای رسمی در مقایسه با مثلا 10 سال قبل به ‌هیچ‌ عنوان قابل‌مقایسه نیست، وظیفه اهالی رسانه در روزگار حاضر چیست؟

در این مجال خوب است که به نگاه فداکارانه اهالی واقعی رسانه‌ها در ایران اشاره‌ای داشته باشم. آنان مدام در تلاشند تا کاری کنند تا زندگی مردمان‌شان هر روز از روز گذشته بهتر شود. طرح سوالات اساسی و پیگیری مطالبات جدی مردم از جمله کارهایی است که در این روزگار تنها از سوی رسانه‌های واقعی دنبال می‌شود و کسانی که ادعای روشنفکری و دغدغه‌مندی آن را دارند باید از این رسانه‌ها ممنون و سپاسگزار باشند. البته متاسفانه امروز بنگاه‌هایی با نام جعلی رسانه هم مشغول فعالیت هستند که در حقیقت خودشان را زیر بلیت احزاب، جناح‌ها یا اشخاص برده‌ و از نگاه برخی از دغدغه‌مندان حوزه رسانی مایه بدنامی این صنف شده‌اند، اما همواره در طول تاریخ کم نبوده‌اند اشخاص نامحترمی که با حضورشان در میان طبقات و گروه‌های مختلف باعث شده‌اند علیه آن گروه یا طبقه حرف و حدیث‌هایی پیش بیاید، اما من معتقدم هر انسانی در هر فضا و عرصه‌ای باید کاری را که عقلش می‌گوید درست است انجام دهد و بیم بدنامی به‌واسطه کار دیگری را نداشته باشد. از وقتی برخی از رسانه‌ها در کشور ما به‌ عنوان تریبونی برای احزاب و جناح‌های سیاسی معرفی شدند، گاهی برخی شروع به کتمان حقیقت کردند و این کتمان از نگاه عده‌ای به نام همه اهالی رسانه نوشته شد، در حالی ‌که چنین برداشتی به‌زعم من واقعا اشتباه است.

از نگاه ابوالفضل جلیلی آیا اهالی رسانه در روزگار کنونی می‌توانند در بهتر شدن زندگی مردم اثرگذار باشند؟

همان‌طور که ممکن است برخی از اهالی هنر آثار بی‌ارزش و غیرقابل قبولی را تولید کنند، برخی از اهالی رسانه هم ممکن است از نظر کیفی و البته وجدانی در زمینه فعالیت خودشان به نیکی گام برندارند. در این فرصت باید به تاثیرگذاری اهالی رسانه به ‌طور کلی اشاره کرد. هم کس که به خوبی در این زمینه کار می‌کند و هم آن کسی که در این مسیر قدم‌های دوست نداشتی برمی‌دارد، هر دو در یک ویژگی با هم اشتراک دارند که آن تاثیرگذاری است. به همین خاطر هم هست که در ابتدای سخنانم توضیح دادم صنف رسانه دو دسته اصلی قلم به مزد و مستقل دارد. البته به این دو دسته می‌توان آدم‌هایی صادق و البته ساده و همین طور آدم‌های نان به نرخ روز خود و چشم به راه وزش باد را هم اشاره کرد. 

شما تفاوت میان اهالی رسانه را متاثر از رسانه‌هایی که این افراد در آن مشغول به ‌کار هستند می‌دانید یا برآمده از عناصر و ویژگی‌های وجودی خودشان؟

در این بخش از گفت‌وگو باید به تفاوت برخی رسانه‌ها و نه اهالی رسانه، با هم اشاره کنم. در برخی از رسانه‌ها تلاش می‌شود تا با همه محدودیت‌های موجود تا حد ممکن به حقیقت پی ببرند و تا آنجایی که میسر است حجاب‌ها را کنار بزنند تا به اصل مطلب دست پیدا کنند. به همین خاطر هم هست که گزارش‌های برخی از اهالی رسانه می‌تواند با وجود گسترش روزافزون فضای مجازی در کشورمان جریان‌سازی کند و اتفاقات مهمی را رقم بزند. در چنین گزارش‌هایی معمولا به نظرات یک نفر یا یک جریان خاص بسنده نمی‌شود و کسی که دارد آن مطلب را آماده می‌کند از چند نظرگاه به آن می‌نگرد تا بتوانند محصولی را پیش چشم مخاطب قرار دهد که از نگاه او هم منصفانه و البته نزدیک به حقیقت جلوه کند. در مقابل برخی از رسانه‌ها در این روزگار از پیش نتیجه خودشان را درباره افراد و اتفاقات گرفته و به همین خاطر هم حتی در گزینش آدم‌هایی که بناست نظرات آنها را برای آماده کردن گزارش، بپرسند، فیلترگذاری می‌کنند. این قبیل افراد اگر در میانه راه با نظری مخالف دیدگاه خود روبه‌رو شوند به خودشان اجازه می‌دهند که حتی سخنان برخی از افرادی که با آنها درباره سوژه مورد نظر گفت‌وگو کرده‌اند، سانسور کنند و گاهی روی نام این آدم‌ها خط قرمز بکشند. همه این کارها هم تنها با یک هدف انجام می‌شود؛ رسیدن به نتیجه‌ای که مدیر رسانه یا بالادستی‌های او دوست دارند. به همین خاطر به گمان من بخش عمده‌ای از کج‌روی یا لااقل عقیم بودن اهلی رسانه را باید در ذات رسانه‌ای که آنها در آن مشغول به کار هستند، جست‌وجو کنید و در وهله بعد به ابعاد شخصی آن فرد برسید. 

کد خبر: 1343

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 4 =