به گزارش آتیهآنلاین، اگر فردی به ویروس کرونا مبتلا شود، هم هزینه درمان دارد و هم ممکن است دستمزد روزهای بستری را از دست دهد. علاوه بر این در این دوران قرنطینههای مختلفی هم اعمال شد و برخی از کارها عملا از بین رفت و افرادی بیکار شدند. در همین توضیح ساده، چندین مورد از مسئولیتهای سازمان تأمین اجتماعی خودنمایی میکند و در هر مورد هم حمایتی را از بیمهشدگان دارد؛ از هزینه درمان و بستری رایگان در بیمارستانهای خود تا پرداخت دستمزد روزهای بستری یا حقوق دوران بیکاری. سازمان تأمین اجتماعی در این حدود یک سال سپریشده از ورود ویروس کرونا به ایران، هم با افزایش هزینه درمان و هم افزایش بیکاری و در نتیجه افزایش متقاضیان دریافت بیمه بیکاری و هم افزایش متقاضیان دریافت دستمزد دوران بیماری روبهرو شد که مدیریت آنها در کنار هم به مسئلهای پیچیده تبدیل میشود. «مصطفی سالاری»، مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی، در گفتوگو با روزنامه شرق، از آثار کرونا بر حوزه کاری این سازمان و همچنین کارهای انجامشده در این دوران میگوید.
آشکارترین آثار کرونا بر سلامت مردم و همچنین کار آنها بوده است. میدانیم که افراد زیادی به این ویروس مبتلا و بستری شدند و کارگران زیادی هم کار خود را از دست داند. بخشی از این دو مسئله هزینهزا، مستقیم به فعالیتهای سازمان تأمین اجتماعی مرتبط است. آقای سالاری بهطور خلاصه تأمین اجتماعی در این حدود یک سال چه کرد؟
آثار کرونا بر سازمان تأمین اجتماعی از چند منظر مختلف قابل بررسی است. نخست اینکه کرونا منتهی به بیکاری میشود؛ این بیکاری حداقل دو اثر مستقیم بر تأمین اجتماعی دارد: اولا حقبیمههای وصولی از افراد شاغل منتفی میشود و پس روی درآمد بیمهای ما اثر میگذارد و همان افرادی که بیکار میشوند که حق بیمه میدادند، از آن ایام به بعد بیمه بیکاری دریافت میکنند؛ پس هزینه ما را هم افزایش میدهند. این منظر اصلی بود. منظر دیگری که هست این است که در حوزه درمان تقریبا ۴۵ تا ۴۶ میلیون نفر بیمهشده تأمین اجتماعی و تحت پوشش درمان سازمان ما هستند. هزینه درمان این جمعیت به دلیل شیوع کرونا افزایش پیدا کرد که این موضوع مهم دوم مرتبط با سازمان بوده است. اینها اثرات مستقیمی است که کرونا بر سازمان ما داشته است.
پس آثار این همهگیری در دو حوزه درمان و کار مستقیم با سازمان تأمین اجتماعی مرتبط بود. مدیریت این شرایط چگونه انجام شد و بهطور کلی چه روندی طی شد؟
در سه یا چهار ماه اول، آثار این ویروس و همهگیری شوکدهندهتر بوده و همه دنیا غافلگیر شده بودند. این شوک برای ما هم وجود داشت. مثلا نحوه بیمه بیکاری دادن، اثرش بر میزان بیمه وصولی ما و همه اینها فاقد پیشبینی قبلی بود. در درمان هم ماههای ابتدایی اثرش بیشتر بود و افراد آشنایی کمتری با این بیماری داشتند و بیشتر به مراکز درمانی مراجعه میکردند و آمادگی و شناخت امروز را نداشتند و هزینههای ما ناگهانی بالا رفت. پس این وضعیت هم بر درآمد ما، هم بر هزینه بیمه بیکاری و هم بر هزینه غرامت دستمزد ایام بیماری تأثیر منفی داشت (کسی که بیمه تأمین اجتماعی است، هنگام بیماری مرخصی استعلاجی دارد که ما حقوق آن ایام بیماری را به بیمهشده میپردازیم و کارفرما این حقوق را پرداخت نمیکند). بنابراین هم کاهش درآمد و هم افزایش هزینه درمان داشتیم که اینها اثراتی بود که بر تأمین اجتماعی داشت. حتی دوران سه ماه ابتدایی هم به صورتی نبود که نتوانیم مدیریت کنیم و بر سازمان لطمه اساسی وارد کند و حالا هم به لطف خداوند توازن برقرار است.
گویا جایی اعلام کردید که در این دوران ماهانه دو هزار میلیارد تومان کاهش درآمد تأمین داشتید.
بله و البته این آثار و کاهش درآمد نوسان داشت. اولا ما در ماههای اول اعلام کردیم دو تا دوهزارو ۵۰۰ و ماههای ابتدایی شدیدتر بود و ماههای بعدی چون مردم بالاخره زندگی عادیشان را تقریبا با این بیماری سازگار کردند و به همین ترتیب هم این کاهش درآمد به مرور کمتر شد. ماههای ابتدایی به خاطر شوکی که وارد شده بود، این میزان کاهش درآمد داشتیم.
سازمان تأمین اجتماعی از یک طرف با کاهش درآمد و از طرف دیگر با افزایش هزینهها و فشار هزینه درمان و بیمه بیکاری روبهرو شد. در این فضا و شرایط چه کاری برای مدیریت انجام دادید؟
در بحث بیمه بیکاری، سه ماه اول را در ستاد ملی کرونا توافقی با دولت انجام دادیم و مصوبهای صادر شد که افرادی که بیکاری آنها ناشی از کروناست، دولت هزینه را پرداخت کند. بنابراین در سه ماه اول برای افرادی که این شرایط را داشتند، با همکاری وزارت کار، به نحوی که ثبتنام و احراز هویت را وزارت کار انجام میداد، فهرستی را نهایی میکردیم و تحویل میدادیم به برنامه بودجه که از این طریق بیمه بیکاری آنها واریز شود. پس سه ماه اول روند و بوروکراسی اداری بیشتر داشت، ولی هزینه مستقیمی در بخش بیمه بیکاری نداشتیم؛ هرچند کاهش درآمد در موضوع حق بیمه داشتیم. در ماههای بعدی، یعنی از خرداد به بعد، تلاش شد به افراد جدید جمعیت بیمه بیکاری بگیران که معلوم بود ناشی از کروناست، حق بیمه را ما بپردازیم، ولی ۸۵ درصد هزینه را دولت بدهد که هنوز وصول نکردیم، ولی مصوبه ستاد ملی کروناست. در نتیجه بیمه بیکاری را به این صورت مدیریت کردیم.
در بحث هزینه درمان، افزایش هزینهها به چه صورت پیش رفت و مدیریت شد؟
در بحث هزینه درمان، قطعا هزینه افزایش پیدا کرد و منابع کافی را باید تأمین میکردیم که در مجموع میشود گفت در حوزه درمان ماههای ابتدایی هزینه ما به ظاهر افزایش کمتری داشت؛ زیرا بابت کرونا ما سرویس میدادیم و برایمان هزینه داشت. منتها بعضی از درمانهایی که اورژانسی نیست، مثل بعضی از عملهای جراحی که فرد میتواند آن را شش ماه عقب بیندازد، عقب افتاد و نمیشود گفت کاهش واقعی رخ داده است. در نتیجه فشار هزینه ما در این دوران کم بود و توازن رعایت شد و احتمالا در سال ۱۴۰۰ این عملها انجام خواهد شد.
یک مسئله تازه برای سازمان تأمین اجتماعی در این دوران کرونا، غرامت دستمزد دوران بیماری بود؛ در این حوزه جزئیات چگونه است؟
درباره غرامت دستمزد ایام بیکاری ناشی از کرونا، شاهد رشد زیادی بودیم و مخصوصا از ماه سوم و چهارم که بسیار بالاتر بود و دلیلش هم مشخص است؛ زیرا در حالت عادی هنگامی که بیماری خفیف است، فرد میتواند در محل کار حاضر شود، اما برای فردی که تست کرونایش مثبت است، برای جلوگیری از شیوع در محیط کار یا کارگاه نباید حاضر شود و آمار ما افزایش پیدا کرد و هنوز هم بالاست. در همین دوره سامانهای ایجاد شد که مستقیم به آزمایشگاهها متصل است و اگر تست کرونای فردی مثبت شد، نتیجه برخط برای ما و کارگاه محل کارش ارسال میشود که فرد با تست مثبت در محل کار حاضر نشود.
در این دوره چه حمایتی از بیمهشدگان در زمینه درمان داشتید؟
پوشش ما کاملتر از شرایط عادی بود؛ به لحاظ اینکه اولا هرکسی که به بیمارستان تأمین اجتماعی مراجعه میکرد، در سه ماه اول، حتی اگر بیمهشده ما نبود، رایگان درمان میشد. پس از سه ماه اول هم اگر فردی با پوشش بیمه تأمین اجتماعی به بیمارستان تأمین اجتماعی مراجعه میکرد یا مراجعه کند، طبق قاعده کلی ما صد درصد رایگان است. درخصوص بقیه مراکز درمانی و بیمارستانهای دولتی که در مقطعی تعدادی داروی جدید برای درمان کرونا اعلام شد، جدا از اینکه چقدر اثر داشت یا نداشت، احتیاطا در شورای عالی بیمه مطرح شد که اینها جزء فهرستی بشوند که بیمهها پوشش بدهند که ما با همه این موارد موافقت و ابلاغ کردیم هر چیزی را که وزارت بهداشت بهعنوان متولی درمان کشور برای درمان کرونا مفید میداند، تحت پوشش بیمهها ازجمله بیمه تأمین اجتماعی قرار بگیرد. بیمهشدگان ما در بیمارستانهای غیرملکی ما یا همان وزارت بهداشت برای هزینههای درمان شامل پوشش ۹۰درصدی بودهاند. این پوشش دارو و حتی تختهای موقت ICU را که شرایط استاندارد ICU ندارد، شامل میشود.
درباره آمار مشمولان و متقاضیان هم اعداد مختلفی منتشر میشود؛ اطلاع دارید آمار دقیق چیست و تا چه اندازه در دوران کرونا رشد داشته است؟
بیمه بیکاریبگیران دو بخش است؛ اول مشاغل رسمی، یعنی فرد در کارگاهی کار میکند که لیست بیمه رد میشود و هویت فرد مشخص است که در ماه ابتدایی تقریبا ۷۰۰ هزار نفر تقاضای بیمه بیکاری کردند که از خرداد به بعد این آمار کمتر از ۷۰۰ هزار نفر شد؛ دقیقتر اینکه فرودین ۶۷۸ هزار نفر، اردیبهشت ۶۹۸ هزار نفر که از این ۶۹۸ هزار نفر حدود ۴۵۰ هزار نفرشان واجد شرایط بودند که در سه ماه ابتدا هم ما لیست رد میکردیم برای سازمان برنامه و بودجه که به خزانه تحویل میدادند که مستقیما به حساب مردم واریز کنند. از اول خرداد به بعد که تقریبا این جمعیت ۷۰۰ هزار نفری رو به کاهش بود، طبق روال عادی با نرخ عادی برایشان واریز میکنیم؛ منتها قرار است دولت بعدا بخشی از هزینه را جبران کند.
البته افراد و منابعی تعداد این بیکارشدگان را تا یک میلیونو ۵۰۰ هزار نفر هم اعلام کردند.
ممکن است این ۷۰۰ هزار نفر که مشاغل رسمی دارند، به علاوه مشاغل غیررسمی را که پوشش بیمهای ندارند، اعلام کنند که سازمان تأمین اجتماعی آمار دقیق گروه دوم را ندارد. مرکز آمار اعلام کرده در بهار ۹۹ نسبت به بهار ۹۸ در مشاغل رسمی و غیررسمی یکونیم میلیون شغل کاهش پیدا کرده است و احتمالا آن آمار و اعداد از اینجا میآید. اما درباره آمار مشاغل رسمی دقیقترین آمار تأمین اجتماعی است که خود مردم ثبتنام کردهاند. البته همه این ۷۰۰ هزار نفر را نباید بیکار حساب کنیم؛ به لحاظ اینکه بعضی موقتا محل کارشان تعطیل شده بود و در شهریور ۶۲ درصد از این افراد به کار بازگشتند.
امکان پذیرش و درمان مهاجران مبتلا به کرونا در بیمارستانهای تأمین اجتماعی واقعا وجود داشت؟
در سه ماه اول ما پذیرش کاملا رایگان اتباع خارجی را هم داشتیم؛ منتها در ماههای بعدی به قاعده معمول پوشش بیمهشدگان برگشتیم. اگر اتباع با پروانه کار باشند و کارفرما آنها را بیمه کرده باشد، قطعا در بیمارستانهای سازمان تأمین اجتماعی رایگان و در بیمارستانهای دولتی ۹۰ درصد هزینه تحت حمایت هستند، ولی اگر پوشش بیمهای ندارند مثل روال عادی پذیرش میشوند و دراینباره هیچ مشکل یا مسئلهای وجود نداشته است.
کمکم به دوران گذار از همهگیری و دوران پساکرونا نزدیک میشویم. همچنان که شما اشاره کردید، پس از کرونا میزان مراجعه به بیمارستانها برای جراحیهای عقبافتاده افزایش چشمگیری خواهد داشت. دراینباره و در حالت کلی، چه برنامهای برای دوران پساکرونا دارید؟
در حوزه درمانی، بهطور کلی داریم پوششمان را توسعه میدهیم. کارهایی را از ماهها پیش آغاز کردیم و تا یک ماه آینده ۵۵۱ تخت به ظرفیت بیمارستانهایمان اضافه میکنیم. در شهرستانهایی که بیمارستانهای تأمین اجتماعی نیست، اعلام کردیم که تمام هزینه درمان بیمهشدگان را در بیمارستانهای دولتی بر عهده میگیریم و برای آن تأمین اعتبار کردهایم. قبلا برای موادی که در بدن بیمار قرار میگیرد، مثل پروتزهای زانو یا حلزون گوش، هزینه پایینترین برند را در نظر میگرفتیم، اما الان همه برندها را بدون توجه به هزینهاش، تحت پوشش داریم و صد درصد هزینه را هم میدهیم که در بیمارستانهای دولتی مصرف بشود. ضمنا اینها طرحی کلی است و الزاما درباره دوران کرونا یا پساکرونا نیست. وسایل کمکپزشکی مثل عینک، عصا، ویلچر و... حدود ۳۰۰ قلم است که سازمان تأمین اجتماعی هزینه آن را میدهد که قبلا تعرفهای که در نظر داشتیم با بازار تفاوت داشت، اما حالا ۱۰ برابر کردیم که با قیمت بازار منطبق باشد و بیمهشده متحمل پرداخت هزینه نشود. در کرونا هواساز و سیستم همه بیمارستانهای سازمان تأمین اجتماعی را بهروز کردیم که بعضیها هنوز تکمیل نشده و در گام آخر است و همینطور سیستم اکسیژنساز را در همه کشور استاندارد کردیم که برای این به صورت خیلی فوری تأمین اعتبار کردیم و انجام شد.
یک بحث مهم دیگر، نظام متمرکز تأمین اجتماعی است که میتواند تحولی بزرگ برای جامعه باشد. چقدر ممکن است این موضوع عملی شود؟
درباره نظام متمرکز باید بگویم که محدود به سازمان تأمین اجتماعی نیست و یک سیاستگذاری کلی حاکمیت است که درباره افرادی بدون پوشش بیمه بازنشستگی، بیمه بیکاری، بیمه ازکارافتادگی و بیمه درمان است که چگونه پوششی فراگیر برای ملت ایران ایجاد کنیم. با رعایت مباحث کارشناسی، معتقدم امکانپذیر است؛ البته نباید به سمتی حرکت کنیم که افرادی که میتوانند هزینه بیمه خودشان را بدهند، دولت هزینه آنها را متقبل شود. ولی متقابلا افرادی که نمیتوانند پرداخت کنند، دولت باید عهدهدار پرداخت شود. در هر صورت باید بوروکراسی اصلاح شود؛ به این صورت که افراد ناتوان در پرداخت هزینه بیمه، بهراحتی تحت پوشش باشند و همینطور افرادی که درآمد دارند اما توانایی پرداخت همه هزینه حق بیمه را ندارند، با سوبسید یا یارانهای از دولت از پوشش بیمهای کامل برخوردار باشند. گروه سوم هم افرادی هستند که توانایی پرداخت هیچ بخشی از هزینه بیمه را ندارند که دولت عهدهدار تأمین اینها میشود. اینکه برای این سه گروه به خلط نیفتیم و بار دولت سنگین بشود و بعدها نتواند حق بیمه خود را بدهد و این نظام پایدار شود، بحث مهمی است. دراینباره تحقیقاتی از طرف مؤسسه ملی پژوهش و سازمان تأمین اجتماعی انجام شده و پیشنهادهایی هم به مراجع ذیربط ملی دادیم که دارند روی موضوع کار میکنند و امیدواریم تعهدی مناسب با منابع مالی به صورت پایدار تعریف شود.
نظر شما