به گزارش آتیه آنلاین، بازار شبکه نمایش خانگی داغتر از همیشه است، در حال حاضر سریالهای «قورباغه»، «می خواهم زنده بمانم»، «سیاوش»، «ملکه گدایان» و «خوب، بد، جلف؛ رادیو اکتیو» در حال توزیع در شبکه نمایش خانگی هستند و این شبکه روز به روز مخاطبانش را افرایش می دهد. با وجود اینکه افزایش مخاطب نیاز به توجه بیشتر به محتوای این سریالها را یادآور میکند، اما سریالهای ایرانی که این روزها در پلتفرمهای نمایش خانگی در حال پخش اند، سرشار از خشونت های غیرمعمول و سیاه هستند، که این موضوع به عامل نگرانکنندهای تبدیل شده است.
در میان سریال های در حال پخش اگرچه آغاز همه آن ها همراه با خشونت بود، اما در این میان سریالهای «قورباغه» و «میخواهم زنده بمانم» از نظر خشونت از دیگر فیلم ها پیشی گرفته اند و خشونت به عنوان بخش جدانشدنی از محتوای داستان این فیلم ها شده است.
از آنجایی که نمایش خانگی و همینطور تلویزیون برخلاف سینما درون خانههای ما قرار دارد، باید بیشتر مراقب تولید محتوا و نمایش آثاری بود که مروج خشونت است. اگرچه برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی دارای ردهبندی سنی هستند، اما جدا از اینکه در یک نمایش خانگی نمی توان بچهها را از جلوی تلویزیون دور کرد، تماشای این حجم از خشونت حتی برای سنین بالای ۱۸ سال نیز امکان تأثیرات منفی دارد.
علیرضا پورصباغ کارشناس و منتقد سینما با انتقاد از خشونت سریال «قورباغه» میگوید: «سریال قورباغه یکی از خشنترین سریالهای تاریخ تولیدات نمایشی است که مشخص نیست این میزان از خشونت و نشان دادن مکرر آن، چگونه مجوز نمایش گرفته است؟ در سکانسی از این سریال نوری (نوید محمد زاده) هدفون را روی سر خواهرش میگذارد و با دو نفر دیگر از همراهانش اقدام به قتل پدرش میکند و دخترک خردسال از آینه خودرویی که داخل آن سوار است، نحوه کشته شدن پدرش را تماشا میکند. سازنده کاملا حرفهای با جزئیات خشونت را بزک میکند. چنین صحنه ملتهبی توسط کمپانیهای هالیوودی هم ممیزی میشود، من از سانسور دفاع نمیکنم و نمیخواهم از این عبارت استفاده کنم، اما ممیزی، یعنی ممانعت از القاء ناهنجاریهایی که با جامعه ما نسبتی ندارد. پمپاژ تصاویری اینچنین خشن، هیچ سنخیتی با فرهنگ عامه ایرانی ما ندارد.»
محمدتقی فهیم نیز میگوید: «در سریال «قورباغه» به جز تیراندازی و قتل، فریادها و صداها، برخوردها و فضاسازی ها هم نوعی خشونت را القاء میکند. خشونت فقط کشت و کشتار نیست. این کارها همه چیزش خشن است. در پایان قسمت اول سریال چند نفر کشته میشوند و سریال با صحنههایی به شدت خشن و بی نتیجه تمام میشود؛ به ظاهر میخواهد ایجاد تعلیق کند تا مخاطب برای تماشای قسمت بعد ترغیب شود اما عملا جز بحران و تاثیری نامطلوب بر مخاطب چیزی باقی نمیگذارد. هیچ ذهنیتی به مخاطب نمیدهد تا بفهمد این آدمها کدامشان اشتباه کردند و کدامشان مسیر درست یا غلطی را رفتهاند. در کشورهای خارجی سالها در این زمینه فرهنگ سازی شده و برای خانوادهها هم جا افتاده که هر اثری مناسب یک گروه سنی است، اما چون در کشور ما این موضوع جا نیفتاده است، هنرمندان موظف هستند تا در این زمینه دقت بیشتری کنند.»
در واقع به نظر می رسد در شرایطی متأثر از کرونا و مشکلات معیشتی که مخاطب بیش از هر زمان دیگری فضایی آرام و بدون تنش را طلب می کند، بهتر آن است که فیلمها کمی ملایمتر و با رگههای کمتری از خشونت و خشم ساخته شوند.
نظر شما