سال ۱۳۹۳ با در نظر گرفتن کاهش نرخ باروری به زیر سطح جانشینی در سرشماری سال ۱۳۹۰ (۱.۸ فرزند برای هر زن در دوره باروری) سیاستهای جمعیتی جدید از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد. بر اساس بند «یک» سیاست جدید، نرخ باروری باید افزایش یابد تا به سطح جایگزینی باروری یعنی (۲.۱ فرزند برای هر زن در دوره باروی) و حتی بیش از آن برسد. در راستای سیاستهای جدید از سال ۱۳۹۳ تاکنون، چندین طرح و لایحه تصویب شد اما هیچکدام اثربخشی لازم را نداشت، نرخ باروری نه تنها رشد نکرد بلکه کاهش نیز داشت و به ۱.۷ فرزند رسید. اکنون پرسش این است چرا قوانین افزایش باروری موفق نبودند؟ با توجه به تجربه سایر کشورهایی که با این مشکل مواجه بودهاند، قانونگذاری برای رشد جمعیت چگونه باید باشد که اثربخشی لازم را داشته باشد؟ برای پاسخ به این سؤالات، اولین طرح قانونی که در این ارتباط مجلس مطرح شد را مورد بررسی قرار میدهیم. این مقاله با نقد و بررسی آثار و پیامدهای این طرح و میزان اثربخشی آن و نیز با مطالعه تطبیقی و تجربیات جهانی، الزامات و راهبردهای اساسی برای کارایی و اثربخشی قانونگذاری را مطرح میکند.