به گزارش آتیه آنلاین، کسی که به صورت مستقل تئاتر کار میکند، همیشه دچار مشکل است. پیش از این هم این مشکل وجود داشت، اما پنهان بود. شیوع کرونا این مشکل را عریان کرد. کسی که تئاتری بود و در اسنپ کار میکرد یا جایی فروشندگی میکرد، به روی خودش نمیآورد و تئاتر هم کار میکرد؛ ولی کرونا مجموعهایی از حرفه ها را از بین برد؛ پس امکان نانآوری این دسته هم از بین رفت.
کسی هم که استخدام است، حقوقش را با بقیه تقسیم نمیکند. بنابراین مشکل عدهای، مشکل عدهی دیگر نیست. به همین دلیل به آن شکل واحد که باید مشکل را با هم حل کنیم، نمیرسیم. در این شرایط سالن های خصوصی هم محکوم به شکستند به دلیل این که توان پرداخت اجاره بهای سالنی که در آن اجرایی روی صحنه میرود، ندارند. مانند سالن مستقل تهران که یکی از سالنهای معیار خصوصی بود و به آن افتخار میکردیم؛ چون میتوانست گروه استخدامی داشته باشد، کلاس و ورک شاپهای مختلف داشت و از گروههای دانشجویی حمایت میکرد. اما به هرحال نتوانست در این شرایط دوام بیاورد و کارش را ادامه دهد.
به نظر من همهی ما حتی کسانی که در این سالنها کار نکردهاند، به صورت سمبولیک هم که شده باید برای بازگشایی این تئاتر و همین طور تئاتر نوفل لوشاتو تلاش کنیم. باید بدانیم جایی مثل تئاتر مستقل تهران، اگر واقعا مستقل باشد، ما اهالی تئاتر را نجات میدهد. تئاتر دولتی با تعاریف غلطی که به وجود آمده، نمی تواند ما را در ادامهی حیات هنری کمک کند؛ممکن است لقمه نانی برساند، اما آن هم تاریخ مصرف دارد.
من معتقدم اختلاف در بین ما اهالی تئاتر است ؛یعنی کسانی که وابسته دولتاند و آنها که شغلشان فقط تئاتر است. امیدوارم تئاتریها از این مسئله به سادگی عبور نکنند،کرونا میتواند دوست ما باشد، اگر دوستانی که استخدامی هستند کنار ما بایستند و بخشی از معضلات اساسی را حل کنند.
آرزو میکنم آنقدر جلوی کمپانیهای تئاتری نایستند، این سالنهای خصوصی باید باشند تا بتوانیم کار کنیم چون تا امروز کمکی به تئاتر نشده است. این سالنهای خصوصی مثل هر پدیدهی دیگری رویه خیر و شر دارند، مثل چاقو که میشود از آن استفاده خوب یا بد کرد. به دلیل این که یک نفر با چاقو شخصی را کشته، همه چاقوها را جمع نمیکنند. عده ای به دلیل کارهای تجاری این سالنها با آنها دشمنی کردند،در جریان اجراهای مجازی دوران کرونا هم همین اتفاق افتاد. این اجراها میتوانست شکل بگیرد و خوب کار کند،اما بیاعتمادی به فضای مجازی و عناد با این اجراها باعث شد آنها هم از بین بروند حتی کارهایی که در فضای باز اجرا می شد، هم تعطیل شدند. با وجود این من به آینده تئاتر امیدوارم.
به یقین دوستانی که سالن های خصوصی را باز کردند شجاعت بسیار دارند و نسل بعدی از آنها هم شجاعترند، آنها جواناند و ریسک میکنند. این مسیر حتما به بالندگی میرسد، ولی امیدوارم در طی مسیر مشکلات هم حل شوند. شک نکنید تئاتر دو باره راهش را پیدا میکند،مثل زندگی. ولی امیدوارم عبرت بگیریم و کسانی که با ما از سر جفا رفتار میکنند، یاد بگیرند مملکت بدون نان میشود، ولی بدون فرهنگ نه.
محمودرضا رحیمی، کارگردان و مدرس تئاتر
نظر شما