به گزارش آتیهآنلاین، در ادامه بهار عربی حد فاصل سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ منطقه درعا در ریف جنوبی دمشق به عنوان مرکز ثقل آغاز بحران در داخل شامات انتخاب شد. امروز با گذشت قریب به ۱۰ سال از این بحران و انتشار اسناد آن میتوان از بازیگران و عوامل موثر در این انتخاب رونمایی کرد. مثلث عبری، عربی و غربی منشاء این انتخاب و آغاز یکی از بزرگترین بحرانهای انسانی در طول یک قرن گذشته است. درست در ایامی که درعا به مرکز اعتراضها و تظاهرات گروههای مختلف مبدل شد، رونمایی از پرچم «جیش الحر» و اقدامات پراکنده مسلحانه، نوید تبدیل نافرمانی مدنی به خیزش مسلحانه در سوریه را میداد.
چندی نگذشت که استانهای مختلف سوریه درگیر مخاصمه مسلحانه داخلی میان گروههای به اصطلاح معترض شد و در این میان جبهه النصره و جیش الحر به عنوان مهمترین اهرمهای مسلح در داخل سوریه به جذب و سازماندهی عناصر بومی و مهاجر فعال شدند.
مقابله با محفل رادیکالها
با نگاهی گذرا به تاریخچه این یک دهه درگیری خونین درسوریه به روشنی میتوان به چگونگی شکلگیری داعش و نبرد با سایر گروهها به عنوان آلترناتیو مسلم در صحنه سوریه اشاره داشت. سال سوم درگیری و بحران تروریستی در داخل سوریه سال پر افت و خیزی در صحنه سیاسی و امنیتی به علاوه تحولات نظامی بود. در این سال هسته مرکزی و اعضای رده شاخه القاعده در سوریه که با نام «جبهه النصره» فعالیت میکردند دچار اختلاف و در نهایت باعث ایجاد تنش جدی در سطح اعضای رده و مرکزیت شد. از سوی دیگر جیش الحر در پیشروی و سلسله عملیاتهای خود که با خروج و پیوستن اعضای ارتش همراه بود با چالشی جدی برخورد کرد که در نهایت ساختار این گروهک مسلح با ریزش و انشقاق همراه شد.
در نهایت تولد تشکیلاتی سلولی با ایدئولوژی تکفیری به نام «داعش» توجه جهان را به خود جلب کرده و چیزی نگذشت که سالها به تیتر یک رسانههای جهان تبدیل شد. در همین راستا و با توجه به آمایش عناصر سازمانی سه تشکیلات مذکور در سوریه، استانهای مختلف شامات به محل استقرار و مناطق اشغالی این گروهها تبدیل شد که این اشغال تا به امروز در برخی مناطق ادامه پیدا کرده است.
با ورود نیروهای ارتش سوریه و دخالت مستشاری روسیه به علاوه جبهه مقاومت، مناطق تحت اشغال داعش در سلسله اقداماتی پاکسازی شد. اهداف از قبل تعیین شده آزاد و مناطق پاکسازی شده در نمودار عملیاتی گسترده در بازه زمانی معین تثبیت شد. آزادسازی مناطق اشغالی داعش باعث شد تا این تشکیلات تکفیری با از دست دادن مناطق تحت سیطره خود به حیات پنهان و فعالیت زیرزمینی تشکیلاتی روی آورد. در ادامه مناطق جنوبی و شرقی سوریه به علاوه فلات مرکزی این کشور از تسلط نیروهای مسلح تروریستی القاعده و ارتش آزاد خارج شد که در نهایت تغییر اساسی در سناریوی بازیگران خارجی و عوامل این بحران تروریستی را به دنبال داشت.
در این بین توان کردهای سوریه همچون کردهای اقلیم کردستان عراق به عنوان یک اهرم و بازیگر جدی در زمین این کشور، علاوه بر اینکه باعث توجه برخی بازیگران خارجی شد، خود به شکل منحصر به فرد اقداماتی را در دستور کار قرار داد که جنبههای مختلفی را در ماهیت خود به همراه داشت. در چنین شرایطی آمایش سرزمینی عناصر و گروههای مسلح و معارض در کنار سلسله عملیاتهای ارتش سوریه و جبهه مقاومت باعث شد تا برخی بازیگران و عوامل خارجی با تغییر تاکتیک و سناریوی از قبل برنامهریزی شده دست به تحرک و انتخاب رویکرد سخت زده که ارتش آمریکا در کنار دولت آنکارا از جمله این عوامل به شمار میآیند.
ارتش ترکیه با نقض تمامیت ارضی سوریه و نادیده گرفتن حق حاکمیت از سوی دولت قانونی دمشق مختصات قابل توجهی از سوریه را اشغال کرد و درست در چنین شرایطی نیروهای تحت فرماندهی سنتکام از مرز اردن وارد سوریه شده و منطقه التنف را به عنوان مرکز استقرار، انتخاب کردند.
در مقابل ارتش سوریه و نیروهای مقاومتِ حاضر در شام با همکاری ارتش روسیه توانستند بخش قابل توجهی از سوریه را آزاد و پاکسازی کنند. از طرفی در کنار اقدامات عملیاتی طرح آشتی ملی نیز در دستورکار قرار گرفت و در نهایت بخش قابل توجهی از عناصر مسلح و تروریستی با دو انتخاب مواجه شدند. گزینه اول تحویل سلاح و بازگشت به دامان وطن و ملت سوریه و دومین گزینه انتقال از مناطق محل استقرار به استان ادلب بود. انتقال و تجمیع نیروهای مسلح در ادلب باعث شد تا این استان به تنها مرکز استقرار و پاکسازی نشده در سوریه تبدیل شود و این در حالی است که حفاظت از محیط پیرامون این استان با ارتش ترکیه بوده که با نام «مناطق کاهش تنش» شناخته شده و در داخل این استان، مدیریت اوضاع در دست شاخه القاعده در سوریه است.
اما با ادامه پیروزی و آزادسازی مناطق گوناگون یکی از ترفندهای اعمال شده برای ضربه به دولت و حاکمیت قانونی سوریه طرح مسئله استفاده از سلاح های کشتار جمعی و بازگشایی پرونده نسلکشی در نهادهای بینالمللی است. اقدامی که با همکاری کلاهسفیدها و طراحی سرویسهای اطلاعاتی غربی در کنار همراهی هستههای القاعده و ارتش آزاد در چند مرحله و در مناطق مختلف سوریه از جمله غوطه، ریف ادلب و درعا به آزمایش درآمد.
خنثیسازی یک دسیسه
در تمامی این اقدامات، سرویس اطلاعاتی روسیه و دستگاه امنیتی سوریه توانستند قبل از این اقدام با انتشار اسنادی ماهیت آنرا افشا کرده و در برخی موارد دیگر با کشف مواد و مهمات مربوطه از یک فاجعه جلوگیری کنند. اما حالا برای چندمین بار این اقدام از سوی تروریستها برای ضربه به وجهه دولت و ملت سوریه در دستور کار قرار گرفته است.
در همین راستا نایب رئیس مرکز آشتی روسیه در سوریه (حمیمیم) اعلام کرد که تروریستهای تکفیری در سوریه قصد دارند با شبیهسازی حمله شیمیایی در این شهر مقامات نظام سوریه را به ارتکاب آن متهم کنند خبرگزاری اسپوتنیک با انتشار گزارشی با اشاره به اظهارات رئیس مرکز آشتی سوریه نوشت، ویاچسلاو سیتنیک، معاون رئیس مرکز آشتی و هماهنگی روسیه در سوریه در نشست مطبوعاتی اعلام کرده که براساس اطلاعات موجود، تروریستها قصد دارند یک حمله شیمیایی و پیامدهای ناشی از آنرا در میان غیرنظامیان شبیهسازی کرده و دولت سوریه را به استفاده از سلاح شیمیایی علیه شهروندان سوری متهم کنند. این مقام روسی تاکید کرد که تروریستها کانتینرهای حاوی مواد سمی را که احتمالاً شامل گاز کلر هم میشود در چندین کامیون به شهرک ترمانین منتقل کردهاند.
ویاچسلاو سیتنیک در ادامه خاطر نشان کرد که تروریستها با همکاری «کلاهسفیدها» که به تازگی با تجهیزات حرفهای تصویربرداری به منطقه اعزام شدهاند، با هدف تحریک جامعه بینالمللی علیه دولت سوریه آماده بمباران مناطق مسکونی در ادلب و فعالیتهای تروریستی در حومه شرقی ادلب میشوند.
این ترفند با وجود اینکه در همه موارد از سوی ساختار امنیتی حاضر در سوریه شناسایی و خنثی شد اما باز هم برای امتحانِ ایجاد ضربه در دستور کار قرار گرفته است. برخی کارشناسان مسائل سوریه معتقدند این قبیل اقدامات از سوی تروریستها بیانگر استیصال و ناتوانی آنها به علاوه حامیان خارجی و عوامل موثر در بحران تروریستی شامات است. به اعتقاد برخی ناظران مسائل بینالملل وضعیت فعلی در سوریه نوید آغاز فصل جدیدی در مناسبات امنیتی در شام را میدهد. فصلی که در آن همه عوامل و بازیگران غیرسوری اعم از واشنگتن، لندن، اَمان، آنکارا و اتحاد ریاض- ابوظبی در برابر خواسته دولت قانونی دمشق و ملت سوریه سر تسلیم فرود میآوردند و این بدان معنی است که ژئوپولوتیک منطقه خاورمیانه دستخوش تغیرات و تحولاتی اساسی است.
گزارش: اردشیر حبیبی
نظر شما