به گزارش آتیهآنلاین، شبکه خبری المیادین در خبری با استناد به منابع محلی در سوریه عنوان کرد آمریکا به منظور بهانه تراشی برای بقای خود در خاک سوریه و حمله به مواضع ارتش این کشور، زندانیان داعشی را به خط مرزی میان عراق و سوریه منتقل کرده است.
این شبکه با اشاره به اقدام نیروهای نظامی ارتش آمریکا در سرفرماندهی غرب آسیا (سنتکام) عنوان کرد که نظامیان آمریکا زندانیان داعشی را با استفاده از بالگرد در چند مرحله از زندانهای استان «الحکسه» (شمال شرق) به خط مرزی با عراق منتقل کردهاند. این بالگردها روزانه در چند مرحله زندانیان داعشی را از زندانهای «غویران» و «الصناعه» در شمال شرق سوریه به پایگاههای آمریکا در عراق منتقل میکنند که این مسئله خود به تنهایی واکنشهای مختلفی را در رسانههای منطقه و غرب به دنبال داشته است.
در همین راستا خبرگزاری رویترز هم در گزارشی با بیان اینکه زندانیان داعش که تحت مسئولیت نیروهای نظامی ایالات متحده در مجموعه ورزشی «غویران» عراق گردآوری شدهاند اکثراً از ملیت عراقی برخوردار هستند در گزارش خود آورده است که برخی منابع خبری این خبرگزاری در سوریه در گزارشی از تجمیع عناصر تروریستی داعش در مجموعه غویران و تسلیح آنها از سوی نیروهای آمریکایی خبر دادهاند.
از سوی دیگر خبرگزاری العراقیه در بغداد با اشاره به خبر اعزام تروریستهای داعشی که در اسارت نیروهای آمریکایی در سوریه بودند، از اعزام بیش از ۱۰۰ عنصر تکفیری تشکیلات داعش به مناطق مرزی سوریه و عراق با هدف عملیاتهای پراکنده در خصوص مواضع ارتش سوریه خبر داد. برخی تحلیلگران مسائل امنیتی معتقدند این اقدام در شرایطی در روزهای پایانی دولت ترامپ از سوی نیروهای سنتکام در دستور کار قرار گرفته است که واشنگتن بهانهای برای حضور در سوریه ندارد. این در حالی است که پس از اقدام تروریستی ایالات متحده در عراق در خصوص ترور شهید سلیمانی و ابومهدی مهندس نمودار فعالیت نظامی و عملیاتی نیروهای آمریکا در عراق با چالشی جدی رو به رو شده است.
نمودار فعالیت نیروهای سنتکام در عراق پس از ترور شهید سلیمانی و ابو مهدی المهندس بیانگر میزان تنش در این کشور بوده و بر همین اساس هرگونه تحرک عملیاتی از سوی ارتش آمریکا در این کشور پتانسیل خلق یک بحران تمام عیار را دارا میباشد. به اعتقاد اغلب ناظران مسائل بینالمللی در حوزه عراق، اخبار مربوط به تعویق انتخابات زودهنگام و موکول شدن آن به ایام پس از سپتامبر سال ۲۰۲۱ نیز در زمره مهندسی واشنگتن برای مدیریت صحنه عراق به عنوان پاشنه آشیل خاورمیانه ارزیابی میشود.
به عبارت سادهتر کاخ سفید و پنتاگون برای مدیریت اوضاع در عراق و سوریه و همچنین رهایی از فشار لابیهای اسرائیل در واشنگتن دست به اجرای چند سناریو همزمان با اهداف مستقل زده که در این میان میتوان به هدیه تازه ترامپ به تلآویو در خصوص افزودن رژیم صهیونیستی به حوزه فعالیت «سنتکام»، اعزام قریب به ۱۰۰ عنصر تروریستی داعش به مرزهای مشترک عراق و سوریه و همچنین تعویق انتخابات زودهنگام در عراق اشاره داشت.
حیات نصفه و نیمه داعش
پس از پاکسازی کامل عراق و سوریه و نابودی خلافت داعش در جغرافیا و زمینِ آشکار شام و عراق پدیدهای قابل پیشبینی در روند مبارزه با تروریسم تکفیری خلق شد. این پدیده به عبارتی حیات زیرزمینی و انتقال یک تشکیلات تروریستی تکفیری از حوزه آشکار به حوزه پنهان است. آنچه مرکز بررسیهای ضدتروریسم اروپا در گزارش سالیانه خود از وضعیت داعش در خاورمیانه اعلام کرده حاکی از این بود که نه تنها فعالیت این گروه سیر نزولی نداشته، بلکه این تشکیلات تروریستی توانسته است در سوریه برخی اقدامات لکهای و پراکنده در سراسر جغرافیای این کشور داشته باشد. همچنین در عراق به دلیل حضور سنتی القاعده که قریب به دو دهه از آن میگذرد و حضور کادرهای رده بالای داعش در این کشور میتوان رشد روزافزون فعالیتهای زیرزمینی و پنهان این تشکیلات تروریستی را دور از واقعیت ندانست و تا حدودی گزارش مرکز ضد تروریسم اروپا را با واقعیتهای میدانی، نزدیک ارزیابی کرد.
اما آنچه امروز برای کارشناسان و تحلیلگران مسلم است استفاده ابزاری جامعه اطلاعاتی غرب و محور عبری-عربی از اهرمی تروریستی با نام داعش با هدف پیشبرد سیاستهای خود در عراق و سوریه و حتی در سطحی کلانتر یعنی خاورمیانه است. سرویسهای اطلاعاتیِ هادی و حاضر در بحران تروریستی تکفیری که حیات آنها از ریشه مثلث عبری-عربی-غربی نشأت گرفته است، با هدف انقطاع محور مقاومت و تحمیل هزینه به تهران و همچنین آغاز فصل جدیدی از استعمار و استثمار خاورمیانه در بازههای مختلف سیاسی و امنیتی با استفاده از این ابزار به دنبال تحقق اهداف از پیش تعیین شده خود بودند. به همین جهت این اولینبار در سابقه رسانهها نیست که اخبار مربوط به همکاری اعضاء این مثلث با داعش و سایر تکفیریها توجه تحلیلگران و فعالان حوزه بینالملل را به خود جلب میکند.
اما حالا خبر مربوط به اعزام قریب به ۱۰۰ عنصر مسلح داعش و حمایت آنها در لجستیک و ترابری از سوی نیروهای واشنگتن بیانگر فصل جدیدی از تحولات در خاورمیانه و همچنین بهرهبرداری مجدد آشکار از این عناصر است. در روزهایی که جهان شاهد حضور نیروهای ارتش و گارد برای انتقال قدرت در کاخ سفید است، فعالیت آمریکا در حوزه راهبردی و جغرافیای تامین منافع یعنی خاورمیانه روند عادی خود را طی میکند. سناریوی خلق بحران که سال ۲۰۱۱ از سوی آنها در سوریه کلید خورد نه تنها با شکست رو به رو شده است، بلکه شکلگیری مقاومت سراسری در غرب آسیا از جمله محصولات این سیاست به شمار میرود. از سوی دیگر اقدام تروریستی و نسنجیده واشنگتن در ترور فرماندهی نیروهای مقاومت منطقه در بغداد چالش های جدیدی را پیش پای غرب نهاد که یکی از آنها انفعال در حوزه عراق است.
سنتکام بعلاوه تلآویو
حالا در روزهایی که تلآویو از هدیه آمریکایی عادیسازی با صهیونیستها از سوی دولت ترامپ مسرور است همزمان به تهدیدهای پیش رو نیز مینگرد. در همین راستا مشاوران ترامپ در کاخ سفید با اتخاذ تصمیمی برای حفظ بقا و تامین امنیت پیرامونی رژیم صهیونیستی در کنار پروژه عادیسازی، مسئله افزودن رژیم صهیونیستی به حوزه فعالیت «سنتکام» را در دستور کار قرا دادند.
این در حالی است که علاوه بر حضور اسرائیل در حوزه عملیاتی و آمایشی سنتکام، اهرم نامتقارن برای نبرد و بالانس نیرو در عراق و سوریه، ترویستهای داعشی انتخاب شدهاند. این مساله بیانگر میزان اهمیت و جایگاه عناصر تکفیری آموزش دیده غرب در سیاستهای واشنگتن و راهبرد امنیتی غرب در قبال غرب آسیا است. موضوعی که امروزه نه تنها مسئولیت امنیت پیرامونی و توجه ساختار امنیتی دولتهای حاضر در محور مقاومت را برعهده آنها میگذارد، بلکه نوید رشد روزافزون ناامنی و افزایش شدت درگیری در کشورهای مذکور از سوی تروریسم تکفیری را میدهد.
در آخر باید خاطرنشان کرد که ساختار امنیتی غرب خواستار عراق ناامن و سوریه جنگ زده با آمار آوارگان میلیونی است. بر همین اساس واشنگتن از ایجاد یک ساختار سیاسی قدرتمند و واحد در عراق همواره جلوگیری کرده و امروز نیز برای پیشبرد اهداف خود تعویق انتخابات را در راستای سیاستهای خود ارزیابی میکند. در نتیجه آنچه مورد توجه است، نبود هیچگونه تفاوت میان جمهوریخواهان و دمکراتها در کاخ سفید است. به گفته «هنری کیسینجر»، هدف همه دولتهای مستقر در کاخ سفید، تامین منافع واشنگتن و ملت آمریکا بوده و برند دمکرات و جمهوریخواه تنها تفاوت در شکل اجرای سیاست در راستای تامین این منافع خواهد بود.
گزارش: اردشیر حبیبی
نظر شما