مریم زارع، قصهگوی برتر استان یزد در گفتوگو با آتیه آنلاین، در توضیح فعالیتهای خود در حوزه قصه گویی، گفت: من در سال ۹۹ در «جشنواره چله قصه گویی» که در شهرم یزد برگزار شد، توانستم برای اولین تجربه حضورم در قصه گویی، رتبه اول را کسب کنم؛ به این شکل که در نیمه اول آن سال، دو دوره کارگاه قصه گویی گذراندم و در شهریور ماه همان سال قصه ای گفتم و به خاطر آن، در جشنواره رتبه اول را آوردم.
وی افزود: بعد از آن در «جشنواره قصه گویی شهدا» شرکت کردم که در آن هم به عنوان برگزیده قصه گویی انتخاب شدم اما آن جشنواره رتبه بندی خاصی نداشت.
این قصه گوی یزدی ادامه داد: در سال جاری هم در «جشنواره ملی و بین المللی قصه گویی» شرکت کرده ام که در بخش ملی و در مرحله استانی، رتبه دوم را به دست آوردم و در مرحله منطقه ای توانستم برگزیده استانی شوم. الان هم آماده هستم تا در اواخر آذر ماه امسال، در مرحله پایانی یا ملی شرکت کنم و کارم را به یاری خدا به نحو احسن به پایان برسانم.
وی گفت: از دید من قصه گویی می تواند شغل باشد، شغلی که میتوان هم از آن کسب درآمد کرد و هم از آن بسیار آموخت. قصه گویی شاید مورد توجه بعضی از افراد واقع نشود اما میتوان با همین شغل به گونه ای غیرمستقیم با روایت داستانهای دیگران، به انسان هایی که نیاز به درمان دارند کمک کرد. نام این کار «قصه درمانی» است.
زارع در خصوص مشکلات مسیر قصهگو شدنش گفت: این مسیر همیشه برای من هموار نبوده، گهگاهی سنگی جلو پایم افتاده یا فشار دستانی سعی داشته اند مرا سرکوب کنند و کارم را کم اهمیت جلوه دهند. اما هیچ وقت ننشسته ام تا کسانی که دلشان می خواهد مرا سرکوب کنند یا جلو پایم دیوار بسازند. به هر حال امکان ندارد کاری را بخواهی انجام دهی و بدون مشکل باشد. اما نباید بید بود و با این بادها لرزید!
وی درباره دریافت حمایت از دیگران و نهادها گفت: بیشتر حمایتهایی که دریافت کرده ام لفظی بوده و البته این بسیار مهم است که کسانی باشند که کارت را ارج بنهند و به علایقت احترام بگذارند و بگویند تو میتوانی و لایق موفقیتی. چرا که سرعت تو را با حرف هایشان دو چندان می کنند. البته این هم مهم است که خود فرد بهترین و بزرگترین حامی خودش باشد، خسته نشود و پا به پای خودش بیاید و دائم هر چیزی را زشت و یا ناممکن نداند.
قصهگوی برتر استان یزد تاکید کرد: اگر استاد بزرگوارم، آقای مهدی آرایی که کارشناس کانون پرورش فکری استان یزد و قصه گو و داور بین المللی قصه گویی هستند، اینچنین خالصانه به من آموزش قصه گویی نمیداد و زیر پر و بالم را نمیگرفت، شاید من اینجا نبودم و یا به سختی به جایگاه الانم می رسیدم. خداوند عمر با عزت به ایشان عنایت کند.
وی افزود: غیر از حمایتهای روحی، قصه گویی مسیری نیست که نیاز مالی داشته باشد و متقاضی می تواند با عضو شدن در کتابخانه ها، هر آنچه که می خواهد کتاب مطالعه کند و با کمترین هزینه، اطلاعاتش را بالا ببرد.
زارع ادامه داد: از موسسه سروش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که این دو نقش بسیار مهم را برای من بر عهده داشتند و هم حمایت معنوی کردند و هم منابع مورد نیازم را برای مطالعه در اختیارم گذاشتند، بسیار ممنونم.
رسالت من حفظ اصالتم است
قصهگوی برتر استان یزد در خصوص فعالیتهایش در فضای مجازی گفت: در حالی که خیلی ها به دنبال کسب پول و شهرت از فضای مجازی هستند، من وقتم را در آنجا برای توضیح دادن ضرب المثل ها و اصطلاحات یزدی صرف میکنم. زیرا فکر می کنم هر کسی باید برای خودش در این دنیا رسالتی داشته باشد و رسالت من معرفی شهر دوست داشتنی ام است.
وی در توضیح علاقه خود به یزد گفت: من عاشق فرهنگ یزد، لهجه مان، اصطلاحات و ضرب المثل ها و به صورت کلی، عاشق هر چیزی هستم که به یزدمان مربوط می شود. من در فضای فرهنگی یزد بزرگ شده ام. الان هم در این فضا تنفس میکنم. احساس من این است که من در فضای فرهنگی یزد زنده ام و این فضا حال مرا خوب می کند. می خواهم بگویم فقط من نیستم که در یزد زندگی میکنم بلکه یزد هم در من زندگی می کند و اگر هم من یزد را ترک کنم، یزد مرا ترک نخواهد کرد.
زارع تاکید کرد: دوست دارم در حد توانم باعث شوم تا هر آنچه مربوط به یزد است به فراموشی سپرده نشود. من توانم کم است و کم رنگ هستم اما همین مقدار که می توانم تلاش میکنم.
وی با ابراز خرسندی از این که استقبال مردم از ادبیات عامه و فرهنگ فلکلور یزد خوب بوده است، گفت: من سعی میکنم قصه های عامیانه یزدی را جمع آوری و نقل کنم، چرا که اگر قصه ها و ادبیات عامه نقل و ثبت و ضبط نشوند، فراموش می شوند و به خاطره ها می پیوندند.
این قصه گوی یزدی ادامه داد: من فکر می کنم ما موظفیم اصالت خودمان را حفظ کنیم و با قصه گویی به نوعی حفظ اصالت می شود. اگر به چند کشور آسیایی که ما همه محصولاتشان را با جان و دل می خریم دقت کنیم می بینیم که چقدر به اصالت خودشان پایبند هستند، چرا ما نخواهیم مانند آنها به اصالتمان توجه کنیم؟
وی تصریح کرد: من دوست ندارم لهجه مان بمیرد. لهجه یزدی چکیده چند هزار سال زندگی مردم یزد را در خودش دارد. این لهجه ای است که والدین من و اجدادم با آن صحبت کرده اند. من هم تا به آخر کنارش میمانم و با زنده بودنش زندگی می کنم. این رسالت من است.
زارع افزود: حال من با فرهنگ و هنر و لهجه یزدی بسیار خوب است و میخواهم حال دیگران را هم با این فرهنگ اصیل و دوست داشتنی خوب کنم. امیدوارم در این مسیر همراهان جدی پیدا کنم. متاسفانه در نسل جدید بسیاری دوست دارند با لهجه معیار که به لهجه تهرانی معروف است، صحبت کنند. بیچاره تهرانی ها که نگذاشتند لهجه شان مختص خودشان باشد!
قصهگوی برتر استان یزد ابراز امیدواری کرد روزی تمام مردم ایران با لهجه های زیبا و با اصالت خودشان صحبت کنند و حرف زدن با لهجه و گویش و زبان مادری کسر شان کسی نباشد.
نظر شما