به گزارش آتیه آنلاین، در میان هیاهو نمایش فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی در جشنواره کن، یک ادعا در خصوص این فیلم در رسانه ها مطرح شد. تحت این عنوان که آزاده مسیحزاده، که هنرجوی فرهادی در موسسهی کارنامه هم بوده؛ چندین سال پیش مستندی در شیراز ساخته با عنوان «دوسر برد، دوسر باخت» که داستان زندگی شخصیت اصلی قصهی فیلم فرهادی است. او که با این فیلم تقدیرنامه «هشتمین جشنواره فیلم کوتاه شیراز» را هم دریافت کرده، به گفته خودش فیلمی که ساخته شده مربوط به سال۹۶ است و به ایده اصلی فیلم سینمایی «قهرمان» شباهت دارد اما فرهادی هیچکجا اسمی از او نیاورده است.
حالا در حالیکه بیش از دو هفته، از اکران فیلم سینمایی «قهرمان» اصغر فرهادی در سینماهای کشور میگذرد همچنان بحث تأثیرپذیری جدی «قهرمان» از «دو سر برد دو سر باخت» در محافل سینمایی مطرح است. تا جایی که روز شنبه انجمن مستندسازان لینک مستند «دوسر برد، دوسر باخت» آزاده مسیحزاده را در یوتیوب منتشر کرد تا بینندگان این مستند خود قضاوت کنند که آیا «قهرمان» فرهادی اقتباسی از مستند مسیحزاده است یا خیر.در این بیانیه آمده است: «ما در انجمن مستندسازان به واسطه درخواست و چارهجویی خانم آزاده مسیحزاده، کارگردان فیلم مستند، دوباره با این مساله پر تکرار در سینمای مستند مواجه شدهایم. این بار صورت مساله چنین است: کارگردان یک فیلم مستند (فیلم دو سر برد، دو سر باخت به کارگردانی آزاده مسیح زاده) مدعی است که فیلم سینمایی مشهور این روزها (قهرمان ساخته اصغر فرهادی) با اثر پذیری جدی از فیلم مستند او ساخته شده و در این مسیر نهتنها حق و حقوق مادی و معنوی او هیچگاه تامین نشده بلکه شاهد برخوردهایی از گونهای دیگر بوده است. این اولین بار نیست که چنین گفتوگوهایی در حوزه سینما به صورت پراکنده در میگیرد. اما غالب چنین جدالهایی در سینمای ایران در نهایت با پادرمیانی و به اصطلاح ریش سفیدی رتق و فتق میشود و متاسفانه اصل ماجرا در غالب موارد به زیر فرش رانده میشود. جامعه هنری ما نیازمند است تا در خصوص منافع و حقوق خود صریح و محترمانه گفتوگو کند و خرد جمعی هنرمندان باید فرصت پیدا کند تا درخصوص مسائل مهم شغلی خود وارد بحث و جدال احسن شود.اما در گام اول لازم است تا همه کسانی که به گفتگو در این حوزه علاقمند هستند بتوانند هر دو فیلم را ببینند تا امکان داوری درباره این ادعا آسان تر باشد.خوشبختانه فیلم داستانی این روزها در سینماهای کشور اکران شده و امکان تماشای آن مهیاست.ما از کارگردان فیلم مستند پرسیدیم آیا امکان دارد تا برای ایجاد آمادگی ورود به گفتگوها، فیلم خود را در فضای مجازی اکران کند؟ایشان اعلام کردند که این فیلم هم اکنون در آدرس https://youtu.be/Y66MElQXutA قابل تماشاست.»
ایده «قهرمان» متعلق به فرهادی است/ از آزاده مسیحزاده شکایت کردیم
روز گذشته نیز کاوه رضوان راد، وکیل اصغر فرهادی در نامهای به برخی حواشی درباره فیلم «قهرمان» پاسخ داد. او نوشته است: «در سال ۹۳-۹۲ و در جریان برگزاری دوره آموزشی فیلمسازی مستند در موسسه کارنامه، آقای فرهادی طبق طرح درسی دورهشان، هنرجویان این دوره را به گروههای دو و یا سه نفره تقسیم کرده و سوژهای را بهعنوان ایده مشترک همه گروهها برای کار کلاسی تعیین میکنند... با معرفی سوژهها توسط آقای فرهادی، گروههای هنرجویان برای ضبط تصاویر به مناطق مختلف کشور عازم میشوند... از جمله سوژههای این دوره، شخصی است که در شیراز، زندانی مهریه بوده و با یافتن کیفی پر از پول و عودت آن به صاحب کیف مورد تکریم قرار میگیرد. این اتفاق در سال ۹۱ رخ داده و بهصورت گسترده در مطبوعات و رسانههای سراسری و محلی انعکاس داشته است، ...با نظر مساعد آقای فرهادی مقرر میشود ایشان (خانم آزاده مسیحزاده) که خود اهل شیراز بوده، نسبت به مصاحبه و تصویربرداری از این فرد اقدام کند. با اتمام دوره کلاسی، این هنرجو کار کلاسی خود را که با ایده و طرح و تحت نظارت و راهنمایی آقای فرهادی ساخته شده بود با عنوان مستند «دو سر برد، دو سر باخت» تدوین نهایی و در چند جشنواره فیلم کوتاه بدون اشاره و ذکر نام آقای اصغر فرهادی به نمایش درمیآورند. ایشان قبل از ساخت فیلم «قهرمان» در حضور دو شاهد در موسسه آموزشی بامداد در تاریخ ۱۵/ ۵/ ۹۸، متنی را به دستخط و امضای خود تهیه کرده و در آن صراحتا اظهار میکنند که ایده و طرح فیلم مستند «دو سر برد، دو سر باخت» متعلق به آقای فرهادی است...دو سال بعد و در تابستان ۱۴۰۰ و درست همزمان با اکران فیلم «قهرمان» در جشنواره کن، خانم مسیحزاده با طرح ادعایی عجیب در شبکههای اجتماعی اعلام داشتند که فیلم «قهرمان» از فیلم مستند ایشان کپی شده است... با وجود این بهدلیل تداوم رفتارهای غیرحرفهای و فضاسازیهای رسانهای اخیر، شکواییهای در شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه تهران ثبت و شکایتی نیز به شورای صیانت از اخلاق حرفهای خانه سینما تقدیم شده است. جزئیات بیشتری از این موضوع در روزهای آتی از سوی تیم حقوقی و رسانهای فیلم «قهرمان» انتشار خواهد یافت.»
دفاع هنرجوی فرهادی از «قهرمان»
همچنین شیلان سعدی از هنرجوهای اصغر فرهادی که با آزاده مسیحزاده همدوره بوده در صفحه اینستاگرامش در دفاع از اصغر فرهادی پستی منتشر کرده و نوشته است:«سال ٩٣، تازە از ورکشاپ کشف بیان شخصی آرنە برو (دنیش فیلم اسکول) برگشتە بودم. این دورە بشدت من را به سینمای مستند علاقمند کردە بود.همان موقع یکی از دوستانم تماس گرفت کە آقای فرهادی می خواهد دورە کارگردانی مستند در موسسە کارنامە برگزار کند. من هم مشتاق برای انجام مصاحبە ثبت نام کردم. موسسه کارنامە پر از فیلمسازان جوان و موفقی بود کە با تجربەهای زیاد و عشق به یادگیری از آقای فرهادی حاضر شدە بودند. ایشان همراه با خانم اسکندرفر با تک تک ما صحبت کردند و سوال هایی از ما پرسیدند. یادم هست من فیلم کوتاە داستانی کە در مورد ختنە زنان ساختە بودم را به عنوان نمونه ارائه کردە بودم. اولین حرف آقای فرهادی این بود کە فیلمت را تا آخر ندیدم، خیلی غمگین انگیز بود. خلاصە بعد از چند روز استرس از کارنامە زنگ زدند کە جزو انتخاب شده ها هستم. از بین داوطلبین تنها ١۴ نفر انتخاب شدە بودیم. مشخص بود پروسەی انتخاب سخت، و البته آگاهانە بوده، چون بە غیر از تنوع حرفە و تجارب، هرکدام ما از نواحی مختلف ایران بودیم.
همان جلسە اول پس از معارفە، آقای فرهادی بە هرکداممان بریدە روزنامە ای داد و درمورد ایدە و دغدغەاش صحبت کرد. بریده ها اخباری در مورد اشیاء گمشده و افرادی بود که اشیاء قیمتی پیدا کرده بودند. قرار شد بصورت گروهی در مورد سوژه ها مستندی تهیه کنیم. یکی از کاراکترهای مورد نظر آقای فرهادی سنندجی بود و چون من هم کوردم، جزو گروهی سە نفرە بودم که می بایست در مورد این کاراکتر مستندی تهیه می کردیم. در آخر کلاس، آزادە مسیح زادە کە تنها ماندە بود بە من گفت عاشق سفر بە کردستان است و بە گروە ما ملحق شد. اما این گروە چهارنفرە زیاد دوام نیاورد و بعد از چند جلسە او از ما جداشد و تصمیم گرفت تنهایی کاری آماده کند. درنهایت همە ما ماهها درگیر سوژەهایمان بودیم و یکی از بچەهای گروە راف کاتی از مجموعه راشهای همه گروه ها آمادە کرد. درنهایت فیلم کە قرار بود بر اساس ایدە آقای فرهادی و تحت عنوان کار گروهی پخش شود بە سرانجام نرسید و همە با تمام سختی و هزینە هایی کە کردە بودیم توافق کردیم راش ها جایی پخش نشوند. بە غیر از آزادە کە اصرار داشت از برایند کارش فیلمی آماده و پخش کند و البته بر اساس ایده آقای فرهادی و یکی از سوژه های پیشنهادی ایشان.من از اتفاقات و جزییاتی کە سر کار بقیە گروه ها افتادە خبر ندارم ولی با وجود سرسختی سوژەی ما و اختلاف های فکری مان کە در پروسە ساخت داشتیم یکی از بهترین تجربەهای من در سینمای مستند بود. آقای فرهادی بسیار معلم با اخلاق و پرانرژی بودند. کلاس های ما روزهای جمعە برگزار می شد، ایشان تا آخر وقت در کلاس می ماند و صبورانە ما را راهنمایی می کرد و بە حرفهای تک تک ما گوش می داد.این متن را نوشتم تا با بیان شرحی مختصر از آن دوره شاید حقایق کمی نمایان شوند، چون نمی توانستم در برابر ادعای هم دوره ایم آزادە ساکت و بی تفاوت باشم. ادعای کە کاملا بی اساس است.»
با وجود اینکه هنوز مبهم است که واقعا ساخته مسیحزاده به فیلم فرهادی شبیه است یا خیر اما این مستند می تواند بهانهای برای پیگیری این موضوع مهم باشد که بارها در سینمای ایران رخ داده اما در آخر بدون رسیدگی جدی رها شده است.
نظر شما