در خدمت و خیانت ادبیات عامه‌پسند

ادبیات عامه پسند شامل کتابهای داستانی است که خوانندگان و طرفداران بسیار و البته منتقدان پرشمار دارند. به باور منتقدان، این گونه ادبیات نه چیزی به خوانندگانشان می افزایند و نه به گنجینه ادبی کشوری ورقی اضافه می کنند.  

به گزارش آتیه آنلاین، ادبیات عامه‌پسند که با نامهایی چون ادبیات مردم‌پسند، ادبیات عامه، ادبیات عوامانه، ادبیات توده‌پسند یا ادبیات همه‌خوان نیز شناخته می شود، بخشی از فرهنگ عامه و گونه‌ای از ادبیات است که مخاطبانش توده مردم هستند و بر پایه ذوق و سلیقه و علاقه آنان پدید می‌آید. هدف اصلی این نوع ادبیات سرگرم کردن خواننده است و رو در پدید آوردن آن‌ها موازین هنری و خلاقیت ادبی نقش چندانی ندارد. از این رو، این گونه ادبی منتقدان بسیاری هم دارد، کسانی که معتقدند ادبیات عامه پسند با ارائه لذتی ساده و سطحی، تصویری غیرواقعی و ساده لوحانه از زندگی و روابط انسانها ارائه می کند.

ادبیات کلیشه ای، ضعیف و فاقد ارزش

منتقدان موضع گیری های بسیار تندی درباره ادبیات عامه پسند دارند. آنها معتقدند این ادبیات اثرات مخربی برای مخاطبان به بار می آورد. نظریه‌پردازان و منتقدان در رویکرد نقد ادبی، رمان عامه ‌پسند را با ادعای نگاه تکراری و کلیشه‌ای به موضوع‌ها و ساختار روایی تحلیل و نقد می‌کنند. به باور آنان، رویکرد تکراری، کلیشه‌ای، فاقد زمینه‌های فلسفی، سیاسی و اجتماعی و استانداردسازی شده به موضوع‌هایی مانند عشق، مرگ، انتقام، سرنوشت و غیره در رمان‌های عامه پسند؛ منجر به سرگرم کنندگی و در عین حال عبرت آموزی رمان های عامه پسند می شود زیرا عامه پسند ها با ساده‌سازی مسائل پیچیده و در نهایت سکوت و نگفتن بسیار در موضوع های مهم زندگی در حالی که لذتبخش و اخلاقی‌اند؛ ذهن را از تفکر و اندیشیدن درباره مسائل سرنوشت‌ساز بشری می رهانند. آنها معتقدند این گونه ادبی برای مخاطبان مفید نیست زیرا آنچه‌ به عنوان ادبیات عامه‌پسند شناخته می‌شود کتاب‌هایی است که ارزش ادبی و هنری کمتری دارد و از نظر ساختاری، زبان، تکنیک ادبی و جهان‌بینی دچار ضعف است و در سطح پایینی قرار دارد. نویسندگان این نوع از کتاب‌ها به کندو کاو انسان‌ها نمی‌پردازند، زبان نو ندارند و بیشتر بر ساختارهای سطح پایینی از ادبیات کلاسیک متمرکزند.

ادبیات پرفروش، لذت‌بخش و آموزنده

اما موافقان ادبیات عامه پسند می گویند: ادبیات عامه پسند در هر جامعه ای، چه ایران، چه کشورهای اروپایی و چه آمریکا، وجود دارد. تا زمانی که تقاضا وجود دارد، ادبیات عامه پسند هم عرضه می شود. ادبیات عامه پسند هم مانند دیگر کالاها از نظام سرمایه داری عرضه و تقاضا تبعیت می کند. در جهان امروز و خارج از مرزهای ما این ادبیات عامه پسند نه تنها صفت ناشایستی محسوب نمی شود به دلیل تعدد مخاطبان خود، یکی از جدی ترین مباحثی است که ناشر و نویسنده به موفقیت در آن می بالند. نگاهی گذرا به آمار نسبی در استقبال از چنین کتابهایی نشان می دهد که همواره اولین ها و بیشترین ها در هر کتابفروشی واقعی و حتی مجازی، مختص آنان است و از این بابت محابایی نیست و کسی آن را نفی نمی کند. به راستی چه کسی می تواند منکر این مطلب شود که بیشتر کتابخوان های حرفه ای و حتی استادان ما که پله های مطالعه را به درستی طی کرده اند در اولین گامها، عادت خواندن و لذت بردن را در مسیری غیر از ادبیات عامه پسند گذرانده اند. کیست که مدعی شود از پیداکردن آمال و آرزوهایش در میان داستانهای چنینی لذت نبرده و خود را در امواج سیال خیال غرق نکرده است؟ اگر چنین کسی پیدا می شود محق است اولین سنگ را او براین مقوله پرتاب کند! آیا آنانی که امروز در مطالعه، پا را فراتر از ادبیات ـ تا به عرفان و فلسفه ـ هم گذارده اند هر از گاهی از خواندن و یادآوری آنچه روزی کتابخوانی را با آ ن شروع کرده اند لذت نمی برند؟

در خدمت و خیانت ادبیات عامه‌پسند

چکارشان دارید؟

شاید بهترین افرادی که محق باشند تا در خصوص ادبیات عامه پسند و منافع و مضار آن سخن بگویند، خود داستان نویسان باشند. در این خصوص منصور یاقوتی، نویسنده، می گوید: رمان عامه‌پسند بخشی از ژانر رمان است که در همه جای دنیا علاقه‌مندان خود را دارد. طیفی از خوانندگان این کتاب‌ها، کسانی هستند که هنوز با ادبیات آشنا نشده‌اند و طیف دیگر به این نوع رمان خیلی علاقه‌مند هستند. رمان‌ عامه‌پسند تا جایی که خواننده را به ادبیات عادت بدهد، تاثیرگذار است و عملکرد مثبتی دارد؛ نباید ترسید که این ادبیات روی مخاطب تاثیر منفی بگذارد. ادبیات عامه‌پسند نمی‌تواند برای همیشه ماندگار و موثر باشد، زمانی که خواننده با آثار جدی آشنا شود، ژانر عامه‌پسند را کنار می‌زند و دیگر رغبت نمی‌کند این آثار را بخواند و به‌نظرش سست و مبتذل می‌آید. البته در این بین عده‌ای هستند که همیشه می‌خواهند این نوع رمان را بخوانند و به این سطح از ذوق ادبی قناعت می‌کنند و پیش نمی‌روند. رمان‌های عامه‌پسند همیشه تعدادی خواننده دارند اما رمان‌هایی نیستند که تاثیر جدی‌ای بر تفکر و زندگی خواننده بگذارند، زیرا چیزی ندارند و فقط به لحاظ تکنیک نویسندگی فراز و فرود بسیاری دارند و خواننده را کنجکاو می‌کنند تا داستان را پیش ببرد، اما چیزی به خواننده نمی‌دهند و باعث ارتقای ذهن او نمی‌شوند و زمانی هم که خواننده با ادبیات جدی آشنا شود، آن‌ها را کنار می‌زند.

محمدرضا گودرزی، نویسنده و مدرس داستان‌نویسی، با بیان این‌که نویسنده‌های عامه‌پسند جزئی از بدنه ادبیات را تشکیل می‌دهند، می‌گوید: من دید منفی‌ای به این نوع کتاب‌ها ندارم، زیرا خواننده تعیین‌کننده است. رمان‌های عامه‌پسند بسیار ساده‌دلانه و نه ساده هستند؛ راحت‌ نوشتن دلیل بر ضعف کار نیست. بعد هم چه‌کارشان دارید، بگذارید بنویسند. این همه مسائل اقتصادی و بحران و دزدی وجود دارد، حالا یک‌ نفر بیاید از طریق کتاب پول دربیاورد، چه اشکالی دارد؟

ناتاشا امیری، نویسنده، معتقد است: به ‌نظرم بودن کتاب‌های عامه‌پسند بهتر از نبودن‌شان است. بودن‌شان نه‌تنها ضرری ندارد بلکه می‌تواند مفید هم باشد. من نمی‌خواهم کتاب‌های عامه‌پسند را بکوبم، بالاخره این‌ها مخاطب دارند. مردم هم دنبال چنین چیزی هستند، از اندیشه جدید گریزانند، می‌خواهند با خواندن داستان از بحران‌هایی که وجود دارد، دور شوند و داستان برای‌شان تسکینی باشد.   در سینما هم همین‌طور است و مردم دوست دارند سرگرم شوند.

کد خبر: 31651

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 1 =