به گزارش آتیه آنلاین، بیست و پنجمین شماره مجله طنز و جدی مکتوب سه نقطه وارد بازار نشر شد. سهنقطه مجله ای است برای خندندگان و خندانندگان، سه نقطه بنا دارد طنز را جدی ببیند و جدی بنویسد و در همه جا به خصوص جاهایی که ممکن است در پی کشف رگه ها و لایه های نادیده و ناشنیده طنز باشد...
در اول دفتر این شماره مطلبی با عنوان «شمال، ممال و بعضی چیزها که هست» از امید مهدی نژاد، در کرسی آزادنویسی «پول به زبان ساده یا چیز دوم به معنای چه چیز است» از مریم نظام دوست، «بعضی چیزها درباره کله پاچه» نوشته سید اکبر میرجعفری، «ابوالبقاء بباف، بقاء بیاب» از سید اکبر موسوی و «واریانس آن شش نفر و نصفی» مهدی شریفی «دون دیه گو چیز دیگری بود» یاسین کیانی را می خوانیم.
در قسمت نیم خط «شمال مرا چه کسی جابجا کرد؟» و «باور کنید شمال چیزهایی غیر از جوج، دریا جنگل و کمپ هم دارد» و در پرونده این شماره با عنوان شمال ممال محال است یادمان برود «کته کبابی، بی عرفان و مداقه و ادا» نوشته مریم حسن نژاد، «مرغابی های بی شعور در دامان طبیعت» فاطمه فهیمی، «کاکل بلال و زغال روشن و بطری آب معدنی» مریم نظام دوست، «چرا هرجا می روید می رقصید؟» رضا سعیدی ورنوسفادرانی، «این جانوران شمال رونده» فاطمه خسروانی، «شمال، بغل، زباله، فرهنگ سازی» علی آینه ور، «سیرترشی ماهیتا نمی تواند نامحسوس باشد» محمد صمدی، «اپاختر، سیخ و پیرمرد هزم شکن» سید محمد صاحبی و «این همه شور و حال چون توانم که از یاد برد» میلاد ملاعبدالوهاب آمده است.
در بخش درباره طنز «در جستجوی مکانی برای اجرا» نوشته محمود فرجامی را می خوانیم.
همچنین اسماعیل امینی در کارگاه طنز این شماره سه نقطه در مطلبی با عنوان «طنزنویسی و آرمان گرایی؛ گریز از اندیشه قالبی» نوشته است: نگاه نافذ طنزنویس در ورای آنچه به نظر عادی است تضادها و تناقض ها را می بیند و با بیان هنری آنها دیگران را به این نوع نگاه دعوت می کند.
در آثار طنزنویسانی که نگاهشان مبتنی بر نظام اندیشه ای است تبعیت از موج های خبری و هیجانی روزمره راهنمای اصلی نیست این گروه اگر هم ظرفیت های امواج خبری و هیجانی بهره ببرند تنها برای جلب نظر مخاطبان و در حد چاشنی مطلب است و بنیان اندیشه ایشان با این سو آن سو رفتن موج ها متزلزل نمی شود.
طنزنویسی در اساس گونه ای از آرمان گرایی است زیرا نگاه انتقادی به واقعیت که پایه و مایه اصلی طنز است حاصل ناخرسندی از وضعیت موجود و گرایش به یک نوع وضعیت مطلوب است.
این وضعیت مطلوب با آن که در سخنان و تبلیغات و داعیه های رسمی و ظاهری هم بیان می شود اما در عمل و در واقعیت از آن چندان نشانی نیست. طنزپرداز با بیان این فاصله ای که میان سخن و عمل است و با کنار هم قراردادن آشکار و نهان همگان را به تماشای این تضادهای خنده دار دعوت می کند...
طنز همواره با خنده و انتقاد و نقض حریم ها/خط قرمزها همراه است، اگر چه هیچ یک از اینها در طنزنویسی هدف نیست. هدف طنز رویارویی با فریب و گونه های مختلف آن برای رهایی انسان است از آن چه شایسته اون نیست و برای رسیدن جامعه به وضعیت مطلوب انسانی، از اینجاست که اهمیت اندیشه و نظام فکری برای طنزنویسی آشکار می شود، طنزنویس براساس کدام پشتوانه فکری به انتقاد از وضع موجود انسان می پردازد؟ و چه تصوری از وضع مطلوب و شایسته انسان دارد؟...
اگر در نوشته طنز به خبرهای روز و نشانه های رسانه ای و حالات و سخنان کسانی که در صدر خبرها هستند اشاره ای می شود، در نهایت نه برای تبعیت از موج های خبری و گم شدن در میان این امواج است؛ بلکه این شیوه فقط برای ایجاد جاذبه و جلب نظر مخاطبان به کار می آید.
از میان کلماتی که در نوشته های طنزآمیز (مقصودم تمام گونه های شوخ طبعی است اعم از فکاهه و هجو و هزل و طنز) به کار می رود، می توانیم در یاییم که طنزنویس چه تصوری از شرایط مطلوب انسانی و اجتماعی دارد...
در بخش تهرانشهر «قر گردن هردمبیل در میدان حسن آباد طهران» ابراهیم افشار، «کماکان همایونی در تهران کجا بوده یا هستند؟»، امیررضا مهریزی، «تهران نمونه واقعی چند صدایی» جلال سمیعی و در دو نقطه «رابطه ها از پس سه نقطه ها» سحر نحوی و «لطفا و بوالدین احسانا» فاطمه چاوشی آمده است.
بیست و پنجمین شماره مجله طنز سه نقطه در ۲۰۳ صفحه چاپ شده است.
نظر شما