دکتر فخری زاده که بود؟
نشریه انگلیسی ساندی تایمز در فروردین ۸۷ با اشاره به اسنادی، که ادعا میشود از یک دستگاه لپتاپ ایرانیها به دست آمده، فخریزاده را افسر سپاه پاسداران و استاد دانشگاه امام حسین تهران و به عنوان «پدر برنامه هستهای نظامی ایران» معرفی کرد و مدعی شد: «سرویسهای اطلاعاتی غرب معتقدند ایران در صدد تولید یک کلاهک هستهای است که مسئولیت این برنامه بر عهده محسن فخریزاده مهابادی، مدرس فیزیک دانشگاه امام حسین تهران، قرار دارد.» البته منبع اصلی این نشریه همان لپتاپ مشهور ایرانی بود که قبلا البرادعی رئیس اسبق آژانس انرژی اتمی، اصالت آن را زیر سوال برده بود. تابناک در سال ۹۴ گفته بود که فخریزاده از جمله افرادی است که نام وی با ادعای دخالت در برنامه هستهای، در فهرست تحریمهای شورای امنیت قرار داده شده و آژانس بر مصاحبه با وی اصرار داشته است.
برنامه ترور
دکتر فخریزاده سالها توسط موساد زیر نظر بود. به نوشته روزنامه هاآرتص رژیم اشغالگر قدس، یک بار دیگر هم برای ترور فخریزاده اقدام کرده بود که البته ناکام ماند. اما در این ترور دو عامل به کار گرفته شده است. به گفته وزیر دفاع ابتدا نیسان آبی پر از مواد منفجره، خود را منفجر کرده (که به قضیه رنگ و بوی انتحاری میدهد) و سپس عامل بعدی اقدام به تیراندازی رگباری میکند که این تیراندازی چنان شدید بوده که یکی از محافظان شهید فخریزاده ۴ تیر خورده بود.
به گفته روزنامه نیویورک تایمز، اسرائیل در این ترور نقش پررنگ و انکار ناپذیری دارد.
این روزنامه نوشته هر چند معلوم نیست که آمریکا چقدر در جریان این عملیات بوده، اما آمریکا و اسرائیل در تبادل اطلاعات راجع به ایران همکاری نزدیک دارند. البته کاخ سفید و سیآیای از ابراز نظر در این مورد خودداری کردهاند، اما در اقدامی توییتری، دونالد ترامپ توییت «یوسی ملمن» روزنامهنگار اسرائیلی را بازنشر کرد که نوشته بود: «بر اساس گزارشها در ایران محسن فخری زاده در دماوند، در شرق تهران ترور شدهاست. موساد سالها به دنبال او بودهاست.»
قطعا پای اسرائیل در میان است
محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان نیز در یک موضعگیری توییتری گفته: «تروریست ها امروز یک دانشمند برجسته ایرانی را به قتل رساندند. نشانه جدی از نقش اسرائیل در ترور وجود دارد.» و البته احتمالا پای مقامات آمریکا هم در میان است. همچنین به نوشته خبرگزاری دانشجو منشه امیر مجری رادیو اسرائیل گفته: «شیوه ترور فخریزاده بسیار شبیه ترورهای قبلی اسرائیل و خرابکاریهای اخیر هستهای در ایران است. بسیار راحت میتوان به نقش اسرائیل در این ترورها پی برد. اسرائیل سابقه بسیاری در اینگونه ترورها در کشورهای مختلف دارد.» سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس در توییترش نوشته: «دشمن عُرضه جنگ مردانه با ایران را ندارد. مرگ اسرائیل نزدیک است. این آخرین دست و پازدنهای قلدران جهان و غارتگران بین المللی است.»
رئیس مجلس شورای اسلامی هم در پیامی ترور نخبه دفاعی کشور و رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع شهید محسن فخری زاده را تسلیت گفت و از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی خواست تا اقدامات لازم را نسبت به شناسایی، دستگیری و اشد مجازات عوامل این حادثه تروریستی به انجام رسانند.
سردار حسین علایی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران هم از ضعف امنیتی ایران و نفوذ اسرائیل انتقاد کرده است.
جانشین سابق وزارت دفاع در یادداشتی در سایت جماران نوشته: «صرفنظر از اهداف اسرائیل از انجام اینگونه ترورها، باید دید چه ضعفی در ساختار و ساز و کارهای دستگاههای امنیتی ایران وجود دارد که علیرغم محتمل بودن ترور افرادی مانند شهید فخری زاده و پیشبینی محافظ برای آنها باز هم عملیات اسرائیل موفق می شود. از سوی دیگر این ترور نشان میدهد که واکنش های عملیاتی و دیپلماتیک ایران در برابر این ترورها بازدارنده نبوده است.»
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی هم در رشته توییتی نوشته است که از سال ۱۳۸۴ زمینه نفوذ اسرائیل فراهم شد: «خیلی سربسته باید گفت که ریشه ماجرا در مجموعه اتفاقاتی است که بعد از سال ۸۴ رخ داد. شاید برخی تعجب کنند، ولی معتقدم که این نفوذ اطلاعاتی دقیقا با فساد همریشه است.»
همچنین ساعاتی بعد از عملیات ترور جمعی از دانشجویان و طلاب و اقشار مردمی در اعتراض به ترور ناجوانمردانه شهید محسن فخریزاده دانشمند هستهای و رئیس سازمان علمی پژوهشی وزارت دفاع در اقدامی خودجوش مقابل دفتر شورای عالی امنیت ملی در میدان پاستور تجمع کردند. این دانشجویان در این تجمع با سردادن شعارهایی خواستار انتقام از عوامل ابن جنایت شدند. البته جمعه شب رسانههای اسرائیلی مدعی شدند ایران در حال آماده شدن برای حمله به پایگاههای منطقهای و کشتی های جنگی «آمریکا» در خلیج فارس است. این یعنی هدف این ترور شعلهور کردن تخاصم ایران و آمریکاست.
مرور برنامههای سران مخالف با ایران در هفته گذشته
مرور اتفاقات هفتهای که گذشت، نشان میدهد ظاهرا وضعیت برای چنین روزی تدارک دیده شده بود. اول آذر مایک پمپئو در سفری ناگهانی وارد قطر شد. فردای آن روز (دوم آذر) فیصل بن فرحان ، وزیر امور خارجه عربستان در حاشیه نشست جی-۲۰ گفت که کشورش همیشه حامی عادیسازی کامل روابط با اسرائیل بوده است. همچنین سنتکام همان روز خبر داد که بمبافکنهای بی-۵۲ آمریکا در منطقه مستقر شدهاند. اما بمب خبری فردای آن روز (سوم آذر) منتشر شد. زمانی که شبکه رادیویی کان و رادیوی ارتش رژیم صهیونیستی، روز دوشنبه از دیدار «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم با «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی به همراه «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا و «یوسی کوهن» رئیس موساد خبر دادند. خبری که نه تنها هیچگاه به صورت جدی تکذیب نشد، بلکه فردای آن روز رسانهها خبر دادند که این دیدار برای اولین بار هم نبوده است.
به نوشته تحلیلگر سایت اسپوتنیک، «برخی ناظران باور دارند که این سفر که به عنوان سفر خداحافظی پمپئو نیز از آن عنوان شده به این دلیل است که پمپئو خواسته به مقامات عربستان سعودی و اسرائیل اطلاع دهد که شرایط بزودی تغییر خواهد کرد و هر کاری نیاز باشد خودشان باید انجام دهند و به امید ترامپ نباشند چون فعلا ترامپ فقط روی سوراخ های زمین گلف تمرکز کرده است. طبیعتا تنها راهکاری که برای مقامات اسرائیلی و سعودی، باقی میماند این است که خود دست به کار شوند و شری به پا کنند تا بر اثر آن منطقه را به آتش بکشند و آمریکای بایدن نتواند به آن راحتی که برخی تصور میکنند به سمت و سوی مصالحه با ایران قدم بردارد.»
در نهایت هم امروز «جروزالم پست» خبر داد که عربستان هم در ازای عادیسازی لیستی از تجهیزات نظامی شامل جنگندههای اف۳۵، موشکهای پیشرفته، سامانههای فعال برای حفاظت از خودروهای نظامی، تیربارهای دفاع موشکی، رادار پیشرفته و همچنین پهپادهای پیشرفته و سلاح دریایی آماده کرده است.
البته ذکر این نکته ضروری است که در ابتدای هفته نشریه تایمز اسرائیل مدعی هدف قرار دادن تاسیسات هستهای ایران شده بود به این دلیل که ایران واکنش جدی نشان نخواهد داد.
واکنش ایران چه باید باشد
البته اغلب تحلیلهای سیاسی نشان میدهد که این ترور همانگونه که ذکر شد، در ترس بازگشت بایدن به برجام و رشته شدن همه پنبههای دشمنان منطقهای این توافق (یعنی عربستان و اسرائیل) صورت گرفته است. از همین رو بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند پاسخ ایران باید بسیار ظریف و حسابشده باشد. اما به هر حال نمیتوان ماجرای سفر پمپئو به منطقه و ملاقات نخستوزیر و رئیس سازمان اطلاعات اسرائیل با ولیعهد عربستان را نادیده گرفت و نباید فراموش کرد که وزیر خارجه آمریکا سال گذشته هم در آستانه ترور سردار شهید قاسم سلیمانی انجام شد.
ترور شهید سلیمانی، منجر به حمله ایران به پایگاه عینالاسد در عراق شد. حملهای که به تعبیر مقام معظم رهبری، نه انتقام سخت، که یک سیلی به ایالات متحده محسوب میشد. اما باید صبر کرد تا تصمیم مقامات کشورمان برای پاسخ درخور به این ترور ناجوانمردانه روشن شود. از جهت سرعت کار در زمان تنظیم گزارش واکنشها اغلب در توییتر اتفاق افتاده است.
رضا نصری حقوقدان معتقد است اولین پاسخ سیاسی به ترور شهید محسن فخری زاده میتواند بکارگیری تمام توان و ابزار دیپلماتیک (از جمله تریبون شورای امنیت) برای آغاز یک کارزار بینالمللی علیه برنامه سلاح هستهای اسرائیل باشد. این ترور شایسته است سرآغاز رسوایی و پایان دکترین وقیحانه «ابهام استراتژیک» قرار گیرد. در صورت اثبات نقشآفرینی، ضروری است ترور دکتر فخری زاده نقطه آغاز کارزار حقوقی برای قرار دادن مجدد «سازمان مجاهدین خلق» در فهرست سازمانهای تروریستی باشد. مهمترین استدلال این گروه برای خروج از فهرست سازمانهای تروریستی اروپا و آمریکا اثبات «دست کشیدن از خشونت» بوده است!
علی علیزاده، فعال سیاسی مقیم لندن در توییتر خود نوشت: « اینکه به ترور رذیلانه حاج قاسم چه پاسخی دهیم، در دعوای توییتری ارزشی و لیبرال تعیین نشد. اینکه انتقام شهید فخری زاده را چگونه از رژیم اشغالگر بگیریم هم در دعوای من و تو تعیین نمیشود. وظیفه ما نمایش خشم و اتحاد یکپارچه ملیست. با نمایش این همه تضاد و اختلاف نتانیاهو را شادتر نکنیم.»
ابوالفضل عمویی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم در توئیتی نوشت: «ترور داشمندان هستهای باعث عقبگرد برنامه اتمی ایران نمیشود. دانش هستهای بومی است و با اراده ملی در واکنش به این ترورها توسعه خواهد یافت. مقابلهبهمثل یک حق است.»
حسین امیر عبداللهیان، دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بین الملل در توئیتی نوشت: «ترور دانشمند ایرانی که سهم مهمی در توسعه مرزهای دانش کشور داشت، نشانگر تلاش محور آمریکایی-صهیونیستی برای تداوم ضربه زدن به پیشرفت علم و فناوری در جمهوری اسلامی ایران است. دشمنان دست از توطئه بر نمیدارند. اعتماد به دشمن، خوش باوری است.»
روزنامه کیهان هم در واکنش به این رور تیتر صفحه اول خود را به این موضوع اختصاص داده و نوشته است: «چشم در برابر چشم، صهیونیستها منتظر باشند»
نظر شما