به گزارش آتیه آنلاین به نقل از ایسنا، نمایش خیابانی در قیاس با دیگر گونههای هنری این امتیاز را دارد که میتواند بدون واسطه با تماشاگر خود رو به رو بشود. نمایشگر خیابانی قرار نیست در سالن اجرا به انتظار بنشیند. او به دل ماجرا میزند و مخاطب را به سوی خود میخواند. این ویژگی سبب شده در بسیاری از کشورها و نه فقط کشورهای پیشرفته بلکه در پاکستان و افغانستان که همسایگانمان هستند، نمایش خیابانی به عنوان ابزاری آموزشی و آگاهیبخش مورد استفاده قرار بگیرد و در فرهنگسازی به کار بیاید ولی در کشور ما سالهاست این ویژگی تئاتر خیابانی کمرنگ شده و این رشته بیشتر جنبه مناسبتی و جشنوارهای پیدا کرده است.
دوران کرونا اما میتوانست فرصتی باشد برای جبران مافات. این دوران بهترین زمان بود تا با همکاری وزارت بهداشت، نمایشهای خیابانی گوناگونی برای آموزش عموم مردم در برخورد با کرونا و فرهنگسازی در این زمینه اجرا کنیم. اتفاقی که به یک بازی چند سر برد تبدیل میشد. از سویی فرهنگسازی صورت میگرفت و از طرف دیگر زمینهای برای اشتغال و کسب درآمد فعالان این رشته فراهم میکردیم و بخشی از بودجه تئاتر را که قرار است صرف تولید نمایش شود، در این راه هزینه میکردیم ولی از آنجا که ما استاد هدر دادن فرصتها هستیم، در این مقطع هم نشان دادیم همچنان در این زمینه مهارت داریم.
اما آنچه بیش از پیش، پرداختن به تئاتر خیابانی و دغدغههای فعالان آن را ضروری می کند، نامه سرگشاده 280 فعال این رشته از سراسر کشور است که اعتراضات متعددی را نسبت به وضعیت برنامهریزی و همینطور ضعف مدیریت دفتر تئاتر خیابانی در مرکز هنرهای نمایشی مطرح کردهاند.
این نامه روز 29 فروردین ماه منتشر شد و ما به انگیزه انتشار آن با چند تن از امضا کنندگان نامه گپ و گفتی داریم که در ادامه میخوانید:
به خودمان دروغ نگوییم!
ژاله کاظمی، بازیگر و کارگردان تئاتر خیابانی به ایسنا میگوید: تئاتر خیابانی به لحاظ مالی کم بضاعتترین بخش تئاتر است درحالیکه گروههای خیابانی هم مانند دیگر گروهها برای اجرای نمایشهایشان وقت و انرژی میگذارند اما همیشه کمترین بودجه را دریافت میکنند.
او با تاکید بر اینکه تئاتر خیابانی نباید محدود به جشنواره شود بلکه باید بر اجرای عمومی تمرکز کند، میافزاید: واقعا نیازی به این همه جشنواره پروری نبود. میشد به هر شهری متناسب با ظرفیت آن بودجهای برای تولید و اجرای عمومی نمایش خیابانی بدهند. چراکه به اندازه کافی جشنوارههای معتبر در تئاتر خیابانی داریم و نیازی به افزودن جشنوارههای تازه نیست. در این وضعیت دیدهایم چقدر اتفاقاتی غیر حرفهای رخ میدهد مثل اینکه یک نفر با چند اسم گوناگون یک اثر نمایشی را در چندین جشنواره شرکت میدهد تا از همه آنها کمک هزینه بگیرد.
این کارگردان تئاتر خیابانی اضافه میکند: جشنواره پروری، فرصتی است برای مدیران ما که بیلان کاری بدهند و بگویند در دوره خود این تعداد جشنواره در این تعداد استان برگزار کردند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا مسائل خود را از راه گفتگو با مدیران هنری مطرح نمیکنید؟ توضیح میدهد: صدای ما را بریدهاند. متاسفانه مسئولان ما شرایط را میبینند. من به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره انجمن نمایشگران خیابانی خانه تئاتر در جریان مسائل تک تک اعضای انجمن هستم، چگونه ممکن است مسئولان نمایشی ما از وضعیت تئاتر خیابانی بیخبر باشند. آنان ترجیح میدهند خود را به خواب بزنند. اصولا مدیران ما نه تنها در فضای تئاتر که در دیگر حوزهها هم بیشتر به دنبال دریافت حقوق کارمندی خود هستند و دغدغهای برای حل مشکلات تئاتر ندارند.
کاظمی که معلم مدرسه است، ادامه میدهد: اگر آدمی بخواهد کاری انجام بدهد، حتما راهش را پیدا میکند همچنانکه یک معلم وقتی قرار باشد چیزی را به دانشآموز یاد بدهد، راههای مختلفی را برای آموزش پیدا میکند.
این بازیگر تئاتر ابراز تاسف میکند: روزهای خوش تئاتر هم مسئولان به فکر نبودند. وای به امروز که روز بحران است! بیتعارف بگویم، مسئولان دلسوزی در تئاتر خیابانی نداریم. بچههای ما نه اجرایی دارند، نه درآمدی و نه امیدی.
او خاطرنشان میکند: هرگز از راه تئاتر خیابانی زندگی نکردهام و نان تئاتر به خانه نبردهام چون شغل دیگری دارم ولی شرایط دشوار همکارانم را میبینم. همچنانکه میبینم در این سالها هیچ اراده و برنامه جدی برای پیشرفت تئاتر و بویژه تئاتر خیابانی نداشتهایم. خوب است خودمان را بیدار کنیم و به خود دروغ نگوییم. مدیران ما دغدغهای در این زمینه ندارند که اگر میداشتند، دستشان باز بود.
کاظمی ادامه میدهد: چرا باید به مرحله انتشار بیانیه برسیم؟ بحث تغییر مدیریت نیست مساله این است که باید دنبال انرژیهای تازه باشیم. مدیر فعلی دفتر تئاتر خیابانی 8 سال است که این مسئولیت را بر عهده دارد. در شرایطی که حتی رییس جمهوری و نمایندگان مجلس هم 4 سال یک بار تغییر میکنند، چرا نباید به افکار، ایدهها و انرژیهای تازه در تئاتر خیابانی فرصت بروز بدهیم!؟
برنامهریزیهای یک شبه، نشانگر اتفاقاتی ناخوشایند است
حیدر رضایی که در دهلران فعال است، دیگر فعال تئاتر خیابانی است که درددلهای خود را این چنین مطرح میکند: ما جزو بنیاگذاران تئاتر بیابانی بودیم. میگویم تئاتر بیابانی چون واقعا در بیابان کار کردیم. در دهلران تا چند سال پیش اگر 5 دقیقه نمایش خیابانی اجرا میکردید، با توهین و ناسزا رو به رو میشدید و دیوانه خطابتان میکردند ولی ما پایمردی کردیم و کار کردیم. در مکانهایی مانند مکانهای گردشگری و ... اجرا کردیم و فضا را طوری تغییر دادیم که حالا جشنواره نمایش خیابانی برگزار میشود. ولی مساله اینجاست که در نمایش خیابانی مافیایی شکل گرفته و امکان فعالیت از بسیاری از فعالان این رشته در سراسر کشور را گرفته است. بحث من شخصی نیست موضوع این است که معیشت بسیاری از فعالان نمایش خیابانی از این راه میگذرد ولی به تعداد زیادی از آنان فرصت کار داده نشده است.
او اضافه میکند: به عنوان مثال قرار است همایشی خیابانی برگزار شود. چرا ناگهان چند روز مانده به برگزاری فراخوان میدهند، اگر قرار است کاری به شکل درست و اصولی انجام شود، دستکم یک ماه پیش از برگزاری برنامه، در مکان مشخصی مانند سایت ایران تئاتر فراخوان را اعلام کنند که همه نمایشگران خیابانی در جریان قرار بگیرند ولی این گونه برنامهریزی یک شبه، نشانگر اتفاقاتی ناخوشایند است.
رضایی ادامه میدهد: رزومه بسیاری از ما در تئاتر خیابانی مشخص است. جایزههای من به اسباببازیهای فرزندانم تبدیل شدهاند چگونه ممکن است در این همه سال یک نوبت اجرا نگرفته باشم!؟ بحث اجرا در تهران نیست. ما حتی در شهرهای خودمان هم امکان اجرا نداریم و این شرایط بسیار دلسرد کننده است.
هیچ برنامه منسجمی نداریم
اما مصطفی بوعذار که در خوزستان فعال است، با حسرت میگوید: در یک سال گذشته تئاتر خیابانی برخلاف تئاتر داخل سالن، میتوانست تولید و اجرا داشته باشد ولی متاسفانه ما هیچ برنامه منسجمی برای تولید نمایش خیابانی حتی نمایشهایی که جنبه آگاهیبخشی و فرهنگسازی درباره کرونا داشته باشند، نداشتیم.
او ادامه میدهد: مشکل اصلی ما این است که در مرکز هنرهای نمایشی ریل گذاری درستی برای تئاتر خیابانی در سراسر کشور نداریم. حال آنکه این شاخه از تئاتر به مدت دو دهه در حال رشد و پیشرفت بود ولی متاسفانه متوقف شد.
این فعال تئاتر خیابانی با ابراز تاسف از اینکه هیچ برنامهای برای آموزش جوانان تازهکار نداریم، اضافه میکند: هیچ معلوم نیست این نوآموزان در تهران و دیگر شهرها چگونه باید آموزش بینند. نه کلاس و کارگاهی داریم و نه کتابهای پژوهشی درست و درمانی منتشر کردهایم.
بوعذار تاکید میکند: میشد بهترین استفاده را در دوران کرونا داشته باشیم و با تولید نمایشهایی که جنبه آموزشی داشتند، به فرهنگسازی در زمینه کرونا بپردازیم چراکه تئاتر خیابانی بیواسطهترین هنر است و میتواند نقش بسیار پررنگی در آگاهیبخشی به عموم مردم داشته باشد ولی همه این فرصتها را از دست دادیم.
او با ابراز تاسف از اینکه بسیاری از مدیران فرهنگی درک درستی از وضعیت عمومی جامعه ندارند، میافزاید: آنها بیشتر به فکر آمار و ارقام و بیلان کاری هستند و دغدغه فرهنگ ندارند.
بوعذار تاکید میکند: تئاتر خیابانی در دنیا تعطیلی شدنی نیست و در بسیاری از مراکز عمومی همچون پارکها، ایستگاههای مترو، مکانهای گردشگری، اردوها و پادگانها و ... اجرا میشود ولی در کشور ما بدبختانه به جشنوارهها محدود شده و از رسالت اصلی خود که ارتباط هرچه نزدیکتر با عموم مردم است، دور شده است.
او که دبیری همایش ملی راهیان نور را در خوزستان بر عهده دارد، در پایان میگوید: جایگاه تئاتر خیابانی نه از سوی مدیران رعایت میشود و نه هنرمندان در حالیکه کار تئاتر خیابانی به مراتب سختتر از تئاتر صحنهای است.
پول نمیخواهیم، عدالت هنری را رعایت کنید!
سید سوران حسینی دیگر نمایشگر خیابانی که در کردستان فعالیت میکند، هم میگوید: وضعیت تئاتر خیابانی قبل و بعد از کرونا تفاوت چندانی نکرده است. هرچند در دوره کرونا جشنوارهها محدودتر و درآمد نمایشگران خیابانی کمتر شد.
او که در دوران کرونا ناچار شده مدال طلای خود را که جایزه او از جشنواره عراق بوده بفروشد، ادامه میدهد: حتی یک مسئول نپرسید چرا مدالت را فروختی!؟ بعد از کرونا یک نفر از سوی مرکز هنرهای نمایشی به عنوان مسئول رسیدگی به خسارتها معرفی شد ولی نه عملکردی دیدیم و نه نتیجهای.
حسینی که خود را هنرمندی مستقل میداند، تاکید میکند: ما از وزارت ارشاد پولی نمیخواهیم ولی عدالت هنری را در اجراها، جشنوارهها و بودجههای تولید رعایت کنند. این انتقاد هست که چرا گروههای تئاتر در استانها کمتر از گروههای پایتخت امکان کار پیدا میکنند. بچههای شهرستان تا کی باید نادیده گرفته شوند؟
این کارگردان تئاتر خیابانی با تاکید بر جایگاه مهم این شاخه در فرهنگسازی خاطرنشان میکند: تئاتر خیابانی ارزانترین و مهمترین وسیله برای آموزش فرهنگی است که دنیا برای آن سرمایه گذاری میکند. میشد در همین مقطع کرونایی بیشترین همکاری را وزارت بهداشت داشته باشیم و نمایشهایی آموزشی اجرا کنیم ولی ما همه چیز را مناسبتی و جشنوارهای کردهایم و اصل موضوع را فراموش کردهایم.
حسینی با اشاره به یکی دیگر از تفاوتهای تئاتر خیابانی و تئاتر صحنهای ادامه میدهد: ما گیشه نداریم و اجراهای خیابانی با حمایت دولت صورت میگیرد ولی وقتی بخش دولتی خیلی سرسری با بودجه ما برخورد میکند، معلوم است که گروه نمایشی هم کاری با کیفیتی پایین میسازد و همه اینها سبب شده تعریف نادرستی از تئاتر خیابانی ارایه دهیم اما اگر حمایت صحیحی انجام شود، گروه اجرایی هم اجرای با کیفیتی ارایه میدهد و طبیعتا مخاطب هم بیشتر استقبال میکند.
او در پایان ابراز امیدواری می کند که هنرمندان با وجود اختلافنظرها کنار یکدیگر بایستند و تئاتر خیابانی را به جایگاه درست خود برسانند.
نظر شما