به گزارش آتیه آنلاین «مست عشق» پروژهای است که سال گذشته با جنجالها و خبرسازیهای فراوان در ترکیه کلید خورد و قرار بود خیلی زود آماده نمایش شود. از آنجا که داستان عشق و دلدادگی شمس و مولانا با بازی شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در نقشهای اصلی فرسنگها دورتر روایت میشد، سهم طرف ایرانی صرفا تصاویر و خبرهای جسته و گریخته از ادامه تولید بود.
ماجراها ادامه داشت تا اینکه سر و کله کرونا پیدا شد اما از آنجا که قرار بود «مست عشق» مدتی پیش از آمدن ویروس به پایان رسیده باشد، انتظار میرفت خبر نهایی شدن تولید و آماده شدن فیلم برای نمایش منتشر شود. تا اینکه در روزهای اخیر سهراب پورناظری، سازنده موسیقی متن «مست عشق» از نیمهکاره ماندن پروژه خبر داد؛ فیلمی که پیشتر گفته شده بود با گرفتن چند صحنه باقیمانده تابستان امسال برای اکران در ایران و ترکیه آماده میشود.
اندکی بعد نوبت به سرمایهگذار ترک رسید که از آماده شدن «مست عشق» در قالب یک فیلم سینمایی و یک مجموعه تلویزیونی و پخش جهانی آن در آذرماه همزمان با هفته جهانی مولانا خبر داد. حسن فتحی در واکنش به خبر نمایش این فیلم، پنجشنبه اول آبان گفت: این خبر به هیچ وجه صحت ندارد زیرا حدود ۸ سکانس از سکانسهای مهم این فیلم هنوز فیلمبرداری نشده است. کارگردان «مست عشق» اختلاف مالی و شیوع کرونا را از دلایل اصلی تاخیر دانست و گفت که دخل و تصرف در تدوین و امور فنی فیلم بدون اطلاع و هماهنگی و اجازه کارگردان و تهیهکننده و سرمایهگذار ایرانی واجد پیگرد قانونی است.
پس از انتشار این خبر، مهران برومند تهیه کننده ایرانی با انتشار بیانیهای، ضمن قدردانی از زحمات گروه ایرانی و ترک، توضیحاتی درباره روند فیلمبرداری این اثر ارائه و تاکید کرد هرگونه اختلاف حقوقی نباید باعث شود مرتکب عمل غیرحرفهای دیگری چون گروگانگیری تصاویر و توقف بخش تدوین و تدوین بدون نظارت و نظر کارگردان و نمایش شویم. وی در این بیانیه نوشته است: با توجه به حاشیه های به وجود آمده درمورد پروژه مست عشق موارد زیر را به عنوان تهیه کننده اثر جهت آگاهی افکار عمومی متذکر می شوم: پروژه سینمایی مست عشق حاصل تلاش و هنرمندی گروهی از بهترین هنرمندان دو کشور ایران و ترکیه از نویسنده و کارگردان گرفته تا بازیگران و عوامل هنری و تکنیکی است که علاوه بر وظایف حرفهای بخشی از روح وجان خود را درگیر پروژه کردهاند و در نتیجه حاصل این زحمات خلق یک اثر فاخر و تصاویری درخشان به گواه همه کسانی است که مقداری از راشهای اثر را دیدهاند. من به عنوان تهیهکننده از عملکرد همه این عزیزان به خصوص کارگردان و نویسنده محترم اثر که حدود دوسال پا به پای گروه تهیه و سرمایهگذار در متن کار بودهاند با تمام وجود دفاع کرده و سپاسگزار و قدردان زحماتشان هستم.
فرهاد توحیدی هم که نویسنده فیلمنامه «مست عشق» است، به میدان آمد و با تایید کردن وجود تنش میان دو طرف به ایسنا گفت: «کار بازیگران ایرانی تمام شده و هشت سکانس مانده مربوط به بازیگران ترکیهای است. سرمایهگذار ترک فقط یکچهارم در پروژه سهم دارد و شگفتانگیز است که مدعی اکران جهانی فیلم و تدوین سریال از آن میشود. متاسفانه همه راشها در اختیار طرف ترک است من برای پایمال نشدن زحمات همکارانمان از وزارت امور خارجه هم درخواست کمک دارم.»
هنوز یک روز از استمداد توحیدی از وزارت امور خارجه نگذشته بود که روابط عمومی سرمایهگذار ترک «مست عشق» بار دیگر پاسخی مفصل برای ادعاهای کارگردان و نویسنده آماده کرد. در بخشی از این پاسخ چنین آمده است: «اگر آقای فتحی صاحب و سازنده اثر است، چرا در این ۱۰ ماه سراغی از سرنوشت آن نگرفته است؟ فیلمبرداری برای هشت هفته برنامهریزی شده و قرار بود فیلم دی ۹۸ (دو ماه پیش از شیوع کرونا) آماده نمایش شود اما مرحله فیلمبرداری ۱۶ هفته طول کشید.»
ترکها با اشاره به اینکه کارگردان برای یک فیلم ۹۰ دقیقهای حدود ۷۰ ساعت فیلمبرداری کرده و تازه هشت سکانس مهم را هم هنوز نگرفته اعلام کردند: سرمایهگذار ایرانی بخش تدوینشده از سریال شش قسمتی را دیدند و از پیشرفت کار راضی بودند. پس خبر شایعه و کذب نیست و ما بر اساس بار سنگین مالی پروژه با همکاری بهترین عوامل فنی و احترام به اصالت فیلمنامه تدوین را به سرانجام رساندیم. همه مجوزها در ترکیه امضا و گرفته شده و از این نظر مشکل حقوقی وجود ندارد.»
با اینکه سرمایهگذار ترک ابراز امیدواری کرده «مست عشق» پیش از اکران جهانی ابتدا در ایران به نمایش درآید اما باید منتظر ماند و دید سرنوشت یکی از جنجالیترین پروژههای مشترک سالهای اخیر سینمای ایران به کجا میرسد؛ فیلمی که خیلیها با توجه به حضور همزمان حسینی و پیروزفر و همبازی شدن این دو ستاره با چهرههای جذاب سینمای ترکیه امیدوار بودند نام شمس و مولانا در این دو کشور بلندآوازهتر کند.
شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، ابراهیم چلیکول، هانده ارچل، سلما ارگچ، بنسو سورال، بوران کوزوم و حسام منظور بازیگران مست عشق هستند. تهیه کننده فیلم مهران برومند است، فیلمنامه آن را حسن فتحی و فرهاد توحیدی نوشتهاند. این فیلم محصول مشترک سینمای ایران و ترکیه است و سرمایهگذاران آن شرکت سیماریا (simarya film production) و شرکت ای. ان. جی (ENG yepim medya) هستند.
داستان فیلم همزمان با دوران زندگی مولانا (شاعر عارف ایرانی قرن ششم) و شمس تبریزی (مراد او) اتفاق میافتد. داستان ماجرای آشنایی جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا (مولوی و رومی) با محمد بن علی بن ملکداد تبریزی ملقب به شمسالدین یا شمس تبریزی که شاید بتوان آن را رازآلودترین داستان در تاریخ ادبیات ایران دانست. ماجرای دیدار مفلسی که اهل سفر بود با شیخ شهر و تغییر یکباره شیخ به عارفی که سماع میکرد و با آنچه شاگردانش پیش از این از او میشناختند، بسیار متفاوت بود. داستانی که سینه به سینه و دهان به دهان قرنهاست نقل محافل ادبی و همچنین کوی و برزن ایران و ترکیه است. میگویند شمس تبریزی در ۲۶ جمادیالثانی ۶۴۲ به قونیه رسید. با مولوی ملاقات کرد و با شخصیت نیرومند و نفس گرمی که داشت مولانا را دگرگون کرد.
در خصوص نحوه آشنایی شمس با مولانا روایت است که روزی مولانا در کنار حوض مشغول تحصیل و خواندن کتابهایی قطور و مهم در خصوص عرفان بود که شمس از راه رسید و تمام کتابهای او را در آب انداخت. این کار مولانا را بسیار ناراحت میکند و به او میگوید چرا کتابهایم را در آب ریختی زیرا این کتابها برای من بسیار ارزشمند بودند و برخی از آنها کتابهایی بود که از پدرم برایم مانده بود. شمس به مولانا میگوید این کتابها چه بود که میخواندی؟ مولانا در جواب شمس میگوید این کتابها قیل و قال بود. شمس کتابها را از آب درمیآورد در حالی که تمامی کتابها خشک بودند، مولانا با تعجب میپرسد چطور کتابها خشک هستند؟ شمس در جواب او میگوید آنچه تو خواندی قیل و قال بود آنچه من انجام دادم ذوق و حال بود.
تا پیش از دیدار شمس تبریزی، مولوی از عالمان و فقیهان و اهل مدرسه بود و در آن زمان به تدریس علوم دینی مشغول بود، و در چهار مدرسهٔ معتبر تدریس میکرد و علما در رکابش پیاده راه میرفتند، اما با دیدار شمس تبریزی، مولوی لباس عوض کرد، درس و وعظ را یکسو نهاد و اهل وجد و سماع و شاعری شد. برای مردم قونیه مخصوصاا پیروان مولانا تغییر احوال او و رابطه میان او و شمس تبریزی تحمل ناکردنی بود. عوام و خواص به خشم آمدند، مریدان شوریدند، و همه کمر به کین او بستند تا اینکه شمس تبریزی بعد از شانزده ماه در ۲۱ شوال ۶۴۳ بیخبر قونیه را ترک کرد. مولانا در غم و اندوه فرورفت. سرانجام نامهای از شمس تبریزی رسید و معلوم شد که او در شام است. مولانا فرزند خود سلطان ولد را با بیست نفر از یاران برای بازگرداندن او فرستاد. شمس تبریزی در ۶۴۴ با استقبال باشکوه به قونیه بازگشت. محفل مولوی غرق شور و شادی و وجد و سماع شد. اما شادمانیها دیری نپایید. باز آتش کینه و تعصب بالا گرفت و رنجها و آزارها به شمس تبریزی رسید. او با همه عشق و علاقهای که به صحبت مولانا داشت تصمیم به ترک قونیه گرفت. به روایت معروفتر از آنجا گریخت، اما سرانجام به دسیسه پسر ناخلف مولانا کشته شد و پس از آن مولانا باقی عمر را در غم و اندوه گذراند. «نهال تجدد» در کتاب «عارف جان سوخته» روایتی جذاب از دیدار و ماجراهایش به دست میدهد که برای اطلاع کامل مخاطبان میتوانند این کتاب را مطالعه کنند.
نظر شما