وقتی دانشجویان ریشههای بحران مسکن را ترسیم کردند
دانشجویان در یک کارگاه مشارکتی با عبور از نگاه صرفاً اقتصادی، ریشههای ساختاری بحران مسکن را واکاوی کردند و راه برونرفت را در پیوند پژوهش با مشارکت اجتماعی و عدالت فضایی جستند.

حلقه مطالعاتی «گرهگاه» در دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران، اخیراً کارگاهی با عنوان «پیوند پژوهش، سازماندهی و عدالت مسکن» برگزار کرد که در آن تلاش شد با عبور از فرمهای کلاسیک آموزشی، فضایی برای دیالوگ و مسئلهیابی جمعی فراهم شود. در بخش دوم این رویداد که به کار عملی اختصاص داشت، شرکتکنندگان با تشکیل حلقههای گفتوگو، نقشهای از عوامل مؤثر بر وضعیت مسکن در ایران ترسیم کردند و پیشنهادهایی برای بهبود شرایط دادند.
عبور از تئوری به عمل؛ تمرینِ با هم اندیشیدن
این رویداد دو بخش اصلی داشت؛ در بخش نخست، آزاده ثبوت پژوهشگر اجتماعی و استاد دانشگاه با ارائه مباحث نظری و مرور تجارب جهانی مانند «آزمایشگاه شهری بیروت»، بستری برای درک «اقتصاد سیاسی فضا» فراهم کرد. اما نقطه عطف این کارگاه، بخش دوم آن بود؛ جایی که شرکتکنندگان از موقعیت شنونده خارج شدند و با تقسیم به گروههای کاری، تلاش کردند تا آموختههای خود را در بستر واقعیتهای ایران به کار ببندند. در این فرایند مشارکتی، گروهها مأموریت یافتند تا به دور از کلیگویی، بررسی دقیقی از وضعیت مسکن انجام دهند و به این پرسش پاسخ دهند که چرا مسکن در ایران به چالشی پیچیده تبدیل شده است.
خروجی کارگروهها: چالش مسکن، نتیجه عوامل اقتصادی و اجتماعی
در جریان بحثهای گروهی، شرکتکنندگان با ترسیم شبکهای از عوامل بر روی کاغذ، به این جمعبندی رسیدند که عوامل مختلفی مانند تورم و کمبود عرضه در چالش مسکن نقش دارند، اما ریشههای عمیقتری نیز وجود دارد. خروجی نمودارهای ترسیم شده توسط گروهها نشان میداد که عواملی مانند کالاییشدن زمین و تمرکز سرمایه در بخش مسکن، میتواند بر دسترسی به مسکن تأثیرگذار باشد. بر اساس تحلیلهای ارائه شده در این کارگاه، پیوند میان سرمایهگذاریهای بزرگ و بازار مسکن، باعث شده تا مسکن گاهی بیش از نیازهای اجتماعی، به ابزار حفظ ارزش دارایی بدل شود. شرکتکنندگان در این همفکری جمعی تأکید داشتند که وجود خانههای خالی میتواند نشاندهنده نیاز به تعادل بیشتر در بازار باشد.
روایت تبعیض: از اهواز تا سواحل مکران
یکی از مهمترین خروجیهای این نشست، شناسایی مصادیق عینی نابرابری فضایی توسط شرکتکنندگان بود. در بحثهای گروهی، دانشجویان با بررسی وضعیت شهرها، به الگویی اشاره کردند که میتوان آن را «سلسلهمراتب دسترسی به زمین» نامید. آنها در تحلیلهای خود نشان دادند که چگونه در اهواز، توسعه شهرکها برای برخی گروهها اولویت دارد، درحالیکه محلات بومی ممکن است کمتر مورد توجه قرار گیرند. همچنین در مورد سواحل مکران و جزیره هرمز، گروهها به فرایند «توریستیسازی» اشاره کردند که میتواند بر زندگی بومیان تأثیر بگذارد. ممنوعیت مالکیت برای برخی مهاجران و پهنهبندیهای مختلف نیز از دیگر لایههای چالش بود که شرکتکنندگان در این کارگاه بررسی کردند.
نقد مدیریت شهری: شهر به مثابه فضای زندگی
در ادامه واکاوی عوامل، گروههای کاری به نقش وابستگی شهرداریها به درآمدهای ناپایدار پرداختند. تحلیل جمعی شرکتکنندگان حاکی از آن بود که سیاستهایی مانند تراکمفروشی میتواند بر قیمتها و دسترسی تأثیر بگذارد. از سوی دیگر، دولت با ابزارهای تنظیمگر میتواند نقش بیشتری در تعادل بازار ایفا کند. پیامد این سیاستها، همانطور که در بحثها مطرح شد، پدیدههایی مثل تغییر کاربری در بافتهای تاریخی است که میتواند به نیازهای ساکنان محلی پاسخ دهد یا چالشهایی ایجاد کند.
راهکارهای پیشنهادی: تقویت جامعه در برابر چالشها
بخش پایانی کارگاه به ایدهپردازی برای بهبود وضعیت اختصاص داشت. گروهها در پاسخ به این سوال که «چه باید کرد؟»، راهکارهایی را پیشنهاد دادند که محور اصلی آن «تقویت مشارکت جامعه» بود. ایده تشکیل سازمانهای مردمنهاد و اتحادیههای مستأجران به عنوان یک راهکار برای افزایش همبستگی و بهبود شرایط مطرح شد. شرکتکنندگان استدلال کردند که با تشکلیابی، امکان گفتوگو برای حقوق ساکنان افزایش مییابد.
بازگشت به قانون و عدالت مالیاتی
علاوه بر نهادسازی، خرد جمعی حاضران بر لزوم استفاده از سیاستهای حمایتی تأکید داشت. پیشنهاداتی مثل احیای قانون زمین شهری برای مدیریت بهتر منابع، اجرای مالیاتهای مناسب بر سرمایههای بزرگ و اخذ مالیات از خانههای خالی، از جمله راهکارهای اقتصادی بود که از دل بحثهای گروهی بیرون آمد. همچنین در حوزه قوانین اجاره، شرکتکنندگان خواستار استفاده از ظرفیتهای حمایتی قانون روابط موجر و مستأجر (مصوب ۱۳۶۲) و شفافسازی حق کمیسیون املاک شدند تا مسکن به عنوان سرپناهی امن برای زندگی بهتر مدیریت شود.






