حملونقل ریلی؛ فرصتی دوباره برای بازسازی سیاستهای اقتصادی اروپا
اتحادیه اروپا در پی ایجاد شبکه ریلی سریعالسیر برای دستیابی به اهداف اقلیمی بلندپروازانه است، اما برای موفقیت، نیازمند برنامهریزی استراتژیک و حمایت از صنایع داخلی است.

در ابتدای ماه نوامبر، کمیسر حمل و نقل اتحادیه اروپا، «آپوستولوس تزیتیکوستاس»، با افتخار برنامهای عملیاتی یک شبکه ریلی سریعالسیر برای اتصال شهرهای بزرگ اروپا را معرفی کرد. تنها چند روز قبل از این معرفی، قطارهای چینی برای اولینبار مجوز حملونقل مسافر در اتحادیه اروپا را دریافت کرده بودند. این دو رویداد که به فاصله کمی از یکدیگر رخ دادند، یک تناقض بزرگ در سیاستهای اروپا را نمایان میکند: اهداف بلندپروازانه در زمینه تغییر اقلیم درحالیکه تعلل در حمایت و ترویج صنایع مرتبط با این اهداف همچنان ادامه دارد.
هدفهای حملونقل اتحادیه اروپا در زمینه ریلی بسیار بلندپروازانه است: دو برابر کردن ظرفیت قطارهای سریعالسیر تا سال 2030 و سه برابر کردن آن تا 2050، با هدف به حاشیه بردن سفرهای هوایی برای مسافتهای کوتاه و متوسط. این برنامه در زمینه اقتصادی فرصتهای عظیمی را به همراه دارد. برای مثال گسترش شبکه ریلی سریعالسیر به سرمایهگذاری 550 میلیارد یورویی تا سال 2050 نیاز دارد و همچنین باید سالانه برای خرید ناوگان جدید از اتحادیه حدود 46 میلیارد یورو هزینه شود. بهعلاوه پیادهسازی «سیستم مدیریت ترافیک ریلی اروپا» (ERTMS) تا سال 2050 هزینهای بالغ بر 190 میلیارد یورو خواهد داشت.
در کنار این سرمایهگذاریهای عظیم، اتحادیه اروپا از مزیتهای ویژهای برای پیشگامی در این تحول برخوردار است. صنعت حملونقل ریلی اروپا یک صنعت پیشرفته با موقعیتی برجسته در سطح جهانی است: بیش از 650 هزار نفر در این صنعت مشغول به کار هستند و صنعت حملونقل ریلی سالانه 45.8 میلیارد یورو درآمد ایجاد میکنند. مزیت دیگر انتقال مهارتهای کارگران اروپایی از صنعت خودروسازی بحرانزده، به صنعت ریلی است. بهطور کلی، زیرساختهای حملونقل ریلی فراهم است اما آنچه هنوز در دسترس نیست، چشمانداز استراتژیک برای استفاده بهینه از این ظرفیتها است.
چالشها و رویکردهای جدید
اعلامیه شرکت راهآهن اتریشی «وستبان» مبنی بر استفاده از قطارهای چینی بهعنوان یکی از اولین اپراتورهای اتحادیه اروپا، انتقادهای فوری اتحادیههای کارگری و انجمن صنعت ریلی اروپا را به همراه داشت. این انتقادها به چالش اساسی اشاره دارند: آیا اروپا میخواهد دوباره همان اشتباهات را تکرار کند که در صنعتهایی همچون پنلهای خورشیدی، باتریها و خودروهای الکتریکی مرتکب شد و بازارهای کلیدی را به رقبا واگذار کند یا آنکه بالاخره از موقعیت تکنولوژیک خود برای شکلدهی به یک سیاست صنعتی جدید استفاده خواهد کرد؟
در همین راستا، شورای وزرای حملونقل اتحادیه اروپا در اوایل دسامبر فرصتی برای گفتوگو درباره استراتژی اقتصادی برای بخش ریلی فراهم کرد. این نشست گامی مهم، اما دیرهنگام بود. اتحادیه اروپا بهمدت دههها از برنامهریزی صنعتی فعال اجتناب کرده و ترجیح داده است اهداف سیاسی را تعیین کند و قوانین رقابتی و کمکهای دولتی را درحالی اعمال کند که باقی مسائل را به نیروهای بازار واگذار کرده است. اما اکنون این رویکرد به وضوح شکست خورده و اروپا در تکنولوژیهای آینده نسبت به رقبای بزرگی همچون چین عقب مانده است.
استراتژی صنعت ریلی اروپا: سه اصل اساسی
برای بهرهبرداری از این فرصتها، اتحادیه اروپا باید رویکرد جدیدی در سیاستگذاری اتخاذ کند. برنامه عملیاتی قطارهای سریعالسیر که در نوامبر اعلام شد، همچنان به تفکر قدیمی وابسته است: هدفهای بلندپروازانه تعیین میشود و امید است که بازار خود به خود آنها را تحقق بخشد. این برنامه باید با یک استراتژی اقتصادی برای صنعت ریلی که بر سه اصل محوری بنا شده تکمیل شود. نخست تأمین مالی برای پوشش شکاف سرمایهگذاری، بودجه تسهیلات حملونقل در چارچوب مالی چندسال آینده به ارزش 100 میلیارد یورو است. این امر نه تنها بهدلیل نیاز به سرمایهگذاری بیشتر، بلکه بهدلیل پایان یافتن بودجه NextGenerationEU پس از سال 2026 ضروری است. دوم تغییر سیاست صنعتی است تا معیارهای اجتماعی، زیستمحیطی و محلی بهطور سیستماتیک در فرایندهای خرید عمومی مورد نیاز اروپا اعمال شود. علاوه بر این، از صنعت ریلی باید بهعنوان اهرمی برای پیشبرد سایر صنایع حیاتی در زمینه اقلیمی استفاده شود. سوم حاکمیت و امنیت فناوری مورد نیاز است. تایید قطارهای چینی در اروپا سوالات فوری درباره امنیت زیرساختهای حیاتی را بهوجود آورده است. وسایل نقلیه ریلی باید با بالاترین استانداردهای ایمنی سازگار باشند و از مداخله از راه دور کشورها یا بازیگران خارجی مصون بمانند.
اکنون اروپا در یک چهارراه قرار دارد. میتواند همچنان سیاست بازار آزاد را دنبال کند و فرصتهای ایجاد ارزش، شغل و رهبری فناوری را از دست بدهد یا این لحظه تاریخی را غنیمت بشمارد و حملونقل ریلی را به کانون یک سیاست اقتصادی جدید تبدیل کند. فناوریها موجود هستند، پتانسیل اقتصادی بینهایت است و نیاز به اقدام روشن و ضروری است.





