بهره‌وری ضامن رسیدن به نتیجه مطلوب

بهره‌وری مفهومی است که در ابعاد مختلف زندگی شخصی و حرفه‌ای مورد نظر قرار می‌گیرد. انسان همواره در پی استفاده هرچه بیشتر از منابع و امکانات موجود است و برای تخصیص درست منابع تلاش می‌کند. امروز نیز دغدغه همه افراد و سازمان‌ها این است که چگونه و با انجام چه کارهایی می‌توانند به بالاترین سطح بهره‌وری دست پیدا کنند. بهره‌وری اما امکانی ساده نیست و آسان به دست نمی‌آید؛ چراکه تحت‌تأثیر فاکتورهای مختلف شدت و ضعف می‌یابد. به همین منظور ضرورت دارد با شناخت و راه‌های درست رسیدن به آن نتیجه مطلوب را دریافت کرد. در این مقال به بررسی مفهوم بهره‌وری و شرایط حصول آن می‌پردازیم.

یکی از مهم‌ترین ارکان رسیدن به یک هدف معین شده، تعریف و شناخت و آگاهی از چیستی آن است. این امر در ساده‌ترین تعبیر به معنای نسبت کار انجام شده به کاری است که باید انجام شود. بهره‌وری معیار توصیف‌کننده‌ای از استفاده صحیح و بهینه عوامل تولید و درجه دستیابی به اهداف است. این مفهوم از علم اقتصاد برآمده و بعدها در ابعاد شخصی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع سطح انتظارات یک فرد از خودش در مواجهه با نتایجی که در زندگی به دست می‌آورد، میزان بهره‌وری او را تعیین می‌کند.

در سطوح سازمانی نیز سطح توقع مدیران سازمانی درباره عملکرد کارکنان است که سویه‌های مختلف بهره‌وری را نمایان می‌کند. بهره‌وری از آن دست مفاهیمی است که در ابتدای امر همگان سطح آرمانی و بالای آن را مورد توجه قرار می‌دهند، اما آنچه در عمل اتفاق می‌افتد، در بیشتر مواقع با اهداف در نظر گرفته شده هم‌خوانی ندارد. این مسئله مربوط به شکنندگی ذات این مفهوم است. بهره‌وری به آسانی توسط عوامل دیگر متأثر می‌شود. اگر یک روز شخص دچار بیماری شود، بهره کاری او در همان یک روز به میزان چشمگیری پایین می‌آید.

حال می‌توان این موضوع را به کل سازمان و بازه زمانی کار تعمیم داد. عوامل مخرب اجازه نمی‌دهند کاری که باید انجام شود، در مسیر درست خود قرار بگیرد. در زندگی شخصی هم این امر صادق است، درگیر روابط نامطلوب شدن، بیماری، اضطراب، شرایط نامناسب اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همه و همه توان این را دارند که فرد را ناکارآمد کنند. از آنجایی که انسان همراه با دغدغه‌های زندگی فردی خود وارد یک سازمان می‌شود، ارگان مورد نظر نیز از شرایط فرد متأثر می‌شود و در نهایت بهره‌وری پایینی را ثبت می‌کند.

درباره چرایی بهره‌وری باید به این نکته توجه داشت که سود به‌عنوان غایت اهداف انسان، ایجاب می‌کند تا در هر کاری به نتیجه با کیفیت بالا برسد. در غیر این صورت آنچه به دست می‌آید ناکارآمد و کژ و بی‌مصرف است. از طرفی بهره‌وری، مانند فرهنگ و نگرشی نسبت به کار و زندگی است و بهبود آن، منجر به بهبود توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه، کاهش تورم، افزایش سطح رفاه عمومی، افزایش سطح اشتغال و غیره می‌شود و تأثیر زیادی در جامعه دارد. نکته مهم این‌که بهره‌وری مطلوب، موجب افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) می‌شود. در نهایت با رسیدن به هدف اصلی بهره‌وری، کاهش هزینه‌های تولید ممکن خواهد شد. از سوی دیگر، بهره‌وری اثر مستقیم در نقش رقابتی فردی و سازمانی دارد. زمانی که بهره‌وری به حد کافی وجود ندارد، نمی‌توان در عرصه‌های رقابتی ظاهر شد. این موضوع رشد و توسعه فردی و سازمانی را متوقف می‌کند، بنابراین باید به بهره‌وری همچون عنصری حیاتی نگریست و برای بهبود آن تلاش کرد.

یک سرچشمه انگیزشی
بهره‌وری در هر دو سطح خرد و کلان یک هدف تلقی می‌شود. در سطح فردی این مسئله عامل انگیزش برای خود فرد است و باعث می‌شود تلاش خود را درست و به‌موقع به کار گیرد و اهداف شخصی زندگی خود را به منصه ظهور درآورد. موفق شدن و منزلت اجتماعی نیز پارامترهایی هستند که انگیزه‌های فرد را برای رسیدن به بهره بالاتر تقویت می‌کنند.
در سطح کلان بهره‌وری یک هدف مشترک است و افراد زیادی حول آن جمع می‌شوند. در این عرصه بیشتر گروه‌ها، کارخانه‌ها، سازمان‌ها و انواع نهادها جای می‌گیرند. تولید نیاز به حرکت جمعی و هماهنگ دارد. بدون آن نمی‌توان به نتیجه مطلوب رسید و البته برای این کار لازم است تا تمام ارکان تولید اعم از کارگران و مدیران و همه نیروها در یک مسیر و با یک هدف و با تمام نیروی خود تلاش کنند. نبودن هرکدام از این عوامل در شرایط ایدئال خود باعث می‌شود افت بهره‌وری اتفاق بیفتد و سازمان با چالش درگیر شود.
حال اگر جهان تئوریک را رها کنیم و پای به جهان بیرون بگذاریم، متوجه می‌شویم که در دنیای واقعی نتایج آن‌قدرها دلخواه و درست نیستند. تحقیقات و داده‌های آماری در کشورهای مختلف نشان می‌دهند که میزان بهره‌وری همواره با لغزش‌ها و خطاهای زیادی کاهش پیدا می‌کند. از این‌رو یکی از دغدغه‌های اصلی مدیران ارشد در سازمان‌های کوچک و بزرگ افزایش بهره‌وری است. نگاهی به یکی از این آمارها نشان می‌دهد که در بریتانیا تنها ۲۱درصد از کارکنان بازدهی کامل دارند. این میزان با توجه به عوامل مختلفی مثل ساعت کاری، محیط کار، میزان دستمزد، شرایط بازنشستگی و اوقات فراغت کم و زیاد می‌شود. در جوامع توسعه‌نیافته که این عوامل در اشل‌های پایینی قرار دارند، بهره‌وری نیروی کار نیز به شدت اندک و تولید با مشکل مواجه است.

راهکارها و روش‌ها
یکی از راهکارهایی که امروز مدیران و سهام‌داران بزرگ به کار می‌برند، آموزش بهره‌وری به نیروی کار است. همچنین بهبود شرایط شغلی برای کارمندان زمینه‌ساز اصلاح سیستم کاری می‌شود. در کسب‌وکارهای امروزی شاهد این هستیم که مدیران بیشتر مراقب سلامت روان افراد هستند و سعی می‌کنند سازمان را برای آن‌ها محلی امن و راحت قرار دهند. برای این منظور استفاده از تکنولوژی‌های روز در محیط کاری را مد نظر قرار می‌دهند و برای آن هزینه جداگانه‌ای می‌پردازند. بسیاری از کارکنان امروزی حاضر نیستند در شرایط ناگوار کار کنند و مطالبات خود را در همه زمینه‌ها از کارفرمایان طلب می‌کنند. همچنین استفاده از پاداش نیروی کار را به انجام بهتر کار ترغیب می‌کند. هم‌اندیشی مورد دیگری است که صاحبان نهادها به آن توجه می‌کنند. آن‌ها در تلاش‌اند تا محیط کار را به جایی تبدیل کنند که در آن همدلی و امنیت‌خاطر و آرامش برقرار باشد. وجود استرس در میان کارکنان بهره‌وری را به شدت پایین می‌آورد. در همین زمینه روانشناسان صنعتی و سازمانی خدمات زیادی را به سازمان‌ها ارائه می‌کنند. در نهایت می‌توان گفت مفهوم بهره‌وری از ملزومات زندگی مدرن است و در هیچ سطحی نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود. گسترش دانش و آگاهی در این حوزه از اقدامات مثبتی است که انجام گرفته و برای هر فرد یا سازمانی که می‌خواهد در این جهان پرآشوب بقای خود را تضمین کند، واجب است تا آن را به کار بندد.

کد خبر: 70459

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 1 =