از گزینه «ویلچر دارم» تا واقعیت تلخ نادیدهگرفتهشدن
دسترسی برابر به خدمات شهری، حقی است که برای بسیاری از شهروندان بدیهی به نظر میرسد؛ اما برای افراد دارای معلولیت، همین حق ساده گاهی به رؤیایی دستنیافتنی تبدیل میشود. در حالیکه فناوری و اپلیکیشنهای هوشمند وعده زندگی آسانتر میدهند، واقعیت برای بسیاری از کاربران دارای معلولیت در ایران چیز دیگری است.

به گزارش آتیهآنلاین، «سحر ترازی»، هنرمند و بازیگر تئاتر که از ویلچر استفاده میکند، از تجربههای روزمره و گاه تلخ خود در استفاده از تاکسیهای اینترنتی میگوید. روایت او تنها داستان یک نفر نیست؛ بلکه بازتاب تجربه مشترک هزاران شهروند دارای معلولیت در شهرهای بزرگ است.
بیتوجهی رانندگان به کاربران دارای ویلچر
ترازی میگوید از هر دو اپلیکیشن اسنپ و تپسی استفاده میکند و در پروفایل خود علاوه بر نام خانوادگی، عبارت «همراه با ویلچر» را نوشته است. به گفته او، این برنامهها مدتی است گزینههایی مانند «ویلچر دارم»، «نابینا» یا «ناشنوا» را اضافه کردهاند، اما در عمل، بیشتر رانندگان آن را نادیده میگیرند.
او توضیح میدهد: «بعد از اینکه راننده سفر را قبول میکند، خودم تماس میگیرم و میگویم ویلچر دارم تا وقت تلف نشود. بیشترشان میگویند جا ندارند یا ماشین دوگانهسوز است. حتی وقتی توضیح میدهم ویلچرم کوچک و سبک است، باز هم قبول نمیکنند».
ترازی میگوید گاهی برای پیدا کردن یک ماشین تا دو ساعت منتظر میماند: «یکبار در روز بارانی، دو ساعت و نیم منتظر ماندم اما هیچکس قبول نکرد. آخر سر دوستم مجبور شد بیاید دنبالم.»
او از تجربهای دیگر میگوید: «شبی در پردیس شهرزاد اجرا داشتم. بعد از اجرا ۴۰ دقیقه منتظر ماندم تا بالاخره رانندهای با پژو ۴۰۵ سفر را قبول کرد. وقتی رسید و مرا دید، با لحن توهینآمیزی گفت: “این گند و کثافت را کجا بذارم؟” شوکه شدم. گفتم این حرف درست نیست، اما با اکراه ویلچر را گذاشت. بعد از سفر با پشتیبانی تماس گرفتم، گفتند پیگیری میکنند اما نتیجهای ندیدم.»
سامانه معلولان هم ناکارآمد است
به گزارش شرق، ترازی در کنار این مشکلات، از ضعف سامانه حملونقل ویژه معلولان هم انتقاد دارد: «باید دو روز زودتر تماس بگیری تا شاید ماشین رزرو شود. معمولاً هم ساعت دلخواهت را نمیدهند. مثلاً میگویم ساعت چهار میخواهم، میگویند دوازده میتوانیم بیاییم. گاهی دو یا سه ساعت زودتر یا دیرتر میرسند.» او میگوید رانندگان آن سامانه نیز اغلب بداخلاقاند و سرویسدهیشان شبیه سرویس مدرسه است؛ یعنی چند نفر را با هم سوار میکنند و هرکدام را به نوبت پیاده میسازند.
به گفته او، چنین شرایطی برای فردی که شاغل است یا برنامه زمانی مشخص دارد، عملاً غیرقابلاعتماد است. «من نمیتوانم کارم را با ساعت نامنظم سرویسها تنظیم کنم. اگر بخواهم مستقل باشم، باید از تاکسیهای اینترنتی استفاده کنم، اما آنجا هم شرایط مساعد نیست.»
نیاز به ناوگان ویژه و آموزش رانندگان
ترازی معتقد است که با وجود اضافهشدن گزینه «ویلچر دارم»، هنوز گام مؤثری برای دسترسی واقعی افراد دارای معلولیت برداشته نشده است: «اسنپ و تپسی باید ناوگانی از خودروهای مناسبسازیشده برای ما داشته باشند تا رانندهها از قبل بدانند مسافر ویلچر دارد. دیگر لازم نیست هر بار تماس بگیری و توضیح بدهی.»
او پیشنهاد میدهد رانندگان این شرکتها آموزشهای لازم را برای رفتار محترمانه با افراد دارای معلولیت بگذرانند و شرکتها تخفیفهای حمایتی در نظر بگیرند: «هزینه سفرها خیلی بالاست. مسیر تهرانپارس تا نوفللوشاتو گاهی بیش از ۳۰۰ هزار تومان میشود، درحالیکه باید مدت زیادی هم منتظر بمانی. حداقل انتظار داریم برخورد محترمانهای ببینیم.»
ترازی میگوید تجربههای تلخ باعث شده هر بار پیش از گرفتن تاکسی، استرس زیادی داشته باشد: «نمیدانم رانندهای پیدا میشود یا نه و اگر بیاید، چطور برخورد خواهد کرد. بااینحال، رانندههای محترم هم دیدهام که با رفتار انسانیشان دلگرمم کردهاند. اما واقعیت این است که تعدادشان کم است و هنوز تا رسیدن به شهر قابلدسترسی برای همه راه زیادی داریم.»





