۶۰ درصد سالمندان با بیماری مزمن؛ تنهایی بزرگترین رنج نسل سالمند ایرانی
بر اساس اظهارات رئیس سازمان بهزیستی کشور، ایران رسماً وارد مرحله سالمندی شده و اکنون ۱۴ درصد جمعیت کشور سالمند هستند.

به گزارش آتیهآنلاین، استانهای گیلان و مازندران در صدر سالمندترین استانهای کشور قرار دارند. سرعت رشد جمعیت سالمندان در ایران به حدی بالاست که کشور در فهرست پُرشتابترین کشورها در حرکت به سمت سالمندی قرار گرفته است. طبق پیشبینیها، در سال ۱۴۳۰ خورشیدی بیش از ۳۱ درصد جمعیت ایران سالمند خواهند بود و این وضعیت ایران را در ردیف کشورهای شدیداً سالخورده قرار میدهد؛ مرحلهای که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی گستردهای به دنبال دارد.
مطالعات جدید نشان میدهد ایران در میان پنج کشور نخست جهان از نظر سرعت ورود به مرحله سالمندی قرار دارد. این روند چالشهای جدی را به همراه خواهد داشت. از جمله مهمترین آنها شیوع بیماریهای مزمن در میان سالمندان است؛ بهگونهای که ۶۰ درصد افراد سالمند حداقل یک یا دو بیماری مزمن دارند. در کنار این مسئله، مشکل تنهایی سالمندان به شکل چشمگیری در حال افزایش است. آمارها نشان میدهد حدود ۵۵ درصد سالمندان بهویژه زنان سالمند تنها زندگی میکنند و بیش از ۶۰ درصد آنان تنهایی را بزرگترین رنج خود عنوان کردهاند. این موضوع خطر افسردگی، افت کیفیت زندگی و نیاز به حمایت اجتماعی را بالا میبرد.
اما در کنار چالشها، دوره سالمندی در ایران فرصتهایی نیز ایجاد میکند. با توجه به سن بازنشستگی که بهطور میانگین ۵۲ سال است و امید به زندگی حدود ۷۶ سال، یک فرد سالمند نزدیک به یکسوم عمر خود را پس از بازنشستگی سپری میکند. رئیس سازمان بهزیستی کشور این دوره را «فرصت اقتصاد نقرهای» نامیده است. اقتصاد نقرهای به مجموعه فعالیتها، خدمات و بازارهایی گفته میشود که برای نیازهای سالمندان طراحی شدهاند و میتوانند به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال کمک کنند.
بر اساس این رویکرد، سرعت، ارزانی و گستردگی اشتغالزایی در حوزه خدمات سالمندی بسیار قابلتوجه است. ایجاد مشاغل مرتبط با مراقبت از سالمندان، آموزشهای سالمندی، توانبخشی، ورزش سالمندان و خدمات خانگی میتواند به یکی از مهمترین فرصتهای اقتصادی کشور تبدیل شود. با افزایش جمعیت سالمندان، نیاز به نیروی متخصص در این حوزه به سرعت رشد خواهد کرد.
در مجموع، ایران در آستانه یک تحول جمعیتی بزرگ قرار گرفته است؛ تحولی که اگرچه چالشهای مهمی مانند بیماری، تنهایی، افزایش هزینههای درمان و فشار بر ساختارهای حمایتی ایجاد میکند، اما در صورت برنامهریزی هوشمندانه میتواند به یک ظرفیت اقتصادی بزرگ و پایدار تبدیل شود.
