آثار بلندمدت تأدیه دیون دولت به تأمین‌اجتماعی

نگاه ویژه نهاد دولت به موضوع پرداخت بدهی انباشته شده به تأمین‌اجتماعی و به عبارتی تأدیه دیون دولت به این سازمان به‌صورت ویژه در دولت سیزدهم مورد توجه قرار گرفته و مشهود است. ظرف فعالیت حدود سه ساله دولت سیزدهم پرداخت ۱۷۰هزار میلیارد تومان از مطالبات تأمین‌اجتماعی و تصویب پرداخت ۷۰هزار میلیارد تومان دیگر و همچنین برنامه تأدیه ۱۷۰هزار میلیارد تومان دیگر از دیون انباشته دولت به این سازمان در چهارچوب برنامه هفتم توسعه اجرایی شده است.

اهمیت پرداخت بدهی دولت به تأمین‌اجتماعی، تأثیرگذاری این مجموعه اقدامات، تزریق منابع مالی به بزرگ‌ترین نهاد بیمه‌ای و بازنشستگی کشور، کارنامه این سازمان در جذب بیش از ۲میلیون و ۳۰۰‌هزار بیمه‌شده جدید در دوره فعالیت بیش از ۲.۵ساله اخیر و تأثیرگذاری آن بر پایداری بلندمدت تأمین‌اجتماعی در گفت‌وگویی با نرگس اکبرپورروشن، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تشریح شده که در ادامه می‌خوانید.

در این دولت پرداخت ۱۷۰هزار میلیارد تومان از بدهی انباشته شده دولت به تأمین‌اجتماعی محقق و در روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ نیز پرداخت ۷۰‌هزار میلیارد دیگر مصوب شد. همچنین در برنامه هفتم توسعه در سال آینده ۱۷۰هزار میلیارد تومان دیگر در نظر گرفته شده است. این مجموعه اقدامات چه تأثیری در پایداری منابع سازمان و ارائه خدمات به جامعه هدف دارد؟

تردیدی وجود ندارد که رد دیون سازمان تأمین‌اجتماعی توسط دولت به بهبود پایداری سازمان تأمین‌اجتماعی کمک خواهد کرد. ضمن اینکه آثار آن می‌تواند در کوتاه‌مدت هم ظاهر شود. برخلاف اصلاحات دیگری مانند اصلاحات بیمه‌ای (پارامتریک) که مطرح می‌شود، حتی اگر این مهم در حال حاضر اجرا شود، آثار خوب آن در بلندمدت خود را نمایان می‌کند. چنانچه دولت بخواهد تعهدات خود به سازمان تأمین‌اجتماعی را به‌صورت دوره‌ای پرداخت کند، طبیعتاً این موضوع پایداری سازمان را در پی خواهد داشت.

نکته اساسی و مهم این است که هم‌زمان با اینکه دولت به دلیل وظایف حاکمیتی یک‌سری اهداف حمایتی را از طریق تأمین‌اجتماعی دنبال و برخی قوانین را به این صندوق تحمیل کرده، باید در قالب گروه‌های بیمه‌های حمایتی و یا معافیت‌های بیمه‌ای تعهدات خود را سالانه بپردازد تا شکل بدهی پیدا نکند. حالت ایده‌آل این است که دولت در بودجه‌ها این موضوع را لحاظ کند؛ زیرا هرساله کارفرمایان حق‌بیمه خود را پرداخت می‌کنند. بنابراین دولت می‌تواند حق‌بیمه سهم خود را به‌صورت منظم پرداخت کند تا سازمان تأمین‌اجتماعی در نقدینگی کسری نداشته باشد. حتی شاید مازادی هم داشته و صرف سرمایه‌گذاری‌ها شود و برای تعهدات بلندمدت سازمان هزینه شود.

اما اینکه بدهی‌های دولت به تأمین‌اجتماعی پرداخت شود گام و دستاورد مثبتی است؛ به دلیل اینکه حتی اگر به شکل سهام شرکت‌ها هم باشد روند مطلوبی را به دنبال خواهد داشت، زیرا ماهیت تعهدات بیمه‌ای صندوق‌های بیمه‌ای بلندمدت است. بنابراین معتقدیم با توجه به بیمه‌پردازی افراد، تعهدات آن‌ها در آینده شکل می‌گیرد و بهتر است صندوق‌های بیمه‌گر اندوخته کافی برای دوران پرداخت تعهدات در قبال بیمه‌شدگان داشته باشند. به همین دلیل سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها شکل می‌گیرد که مازاد درآمد را سرمایه‌گذاری کرده تا در آینده آن را وصول کنند.

از آنجا که با انتقال سهام از ابتدا توسط سازمان، سرمایه‌گذاری صورت نمی‌گیرد باید به این موضوع دقت کرد که شرکت‌های واگذار شده سودده باشند و با مأموریت‌های تأمین‌اجتماعی به عنوان یک نهاد اجتماعی با اهداف مشخص شده هماهنگ و نقدشوندگی مناسبی داشته باشند. این موضوعات باید خصوصیات مرسوم و مناسب یک صندوق بازنشستگی و بیمه‌ای را شامل شوند.

با توجه به اینکه بدهی‌های دولت به سازمان تأمین‌اجتماعی افزایش یافته بود و فشار بر صندوق وارد می‌آورد، در مجموع این حرکت مثبت ارزیابی می‌شود. امیدواریم سهام واگذار شده با سوددهی لازم بتواند بخشی از مخارج سازمان در حوزه تعهدی نسبت به بیمه‌شدگان را تأمین کند.

روند روبه‌رشد بیمه‌شدگان جدید در تأمین‌اجتماعی و افزایش۲میلیون و ۳۰۰‌هزار نفر به جمع افراد بیمه‌شده اصلی این سازمان در دوره ۲.۵ساله مدیریت جدید این نهاد بیمه‌ای و جذب گروه‌های مختلف به جمع تحت‌پوشش بزرگ‌ترین سازمان بیمه‌گر کشور چه اثراتی در پایداری بلندمدت این صندوق دارد؟

یکی از شاخص‌هایی که نشان می‌دهد از نظر جمعیتی یک صندوق بیمه اجتماعی پایدار است یا خیر،‌ نسبت پشتیبانی صندوق است؛ چراکه نشان می‌دهد به ازای هر بیمه‌شده چه تعداد مستمری‌بگیر از آن صندوق مستمری دریافت می‌کند. هزینه‌های مربوط به یک سازمان بیمه‌ای نظیر تأمین‌اجتماعی فقط پرداخت مستمری به بازنشستگان و مستمری‌بگیران نیست و هزینه‌های دیگری همچون درمان و تعهدات مختلف را به دنبال دارد. در واقع این‌گونه نیست که بگوییم فرضاً نسبت پشتیبانی اگر عدد چهار باشد این سازمان مشکلی نخواهد داشت.

البته چون هزینه‌های دیگری هم در حوزه تعهدات سازمان وجود دارد، باید با احتیاط در مورد آن بحث کرد. به هر حال به هر میزان ضریب پشتیبانی بیشتر باشد وضعیت پایداری و ماندگاری صندوق بهتر خواهد بود و نشان‌دهنده این موضوع است که متوسط تعداد بیمه‌شدگان نسبت به مستمری‌بگیران بالاتر و صندوق پایدارتر است. معتقدیم اگر متوسط سنی بیمه‌شدگان جوان‌تر باشد بیمه‌پردازی و ایجاد سنوات آن‌ها بیشتر است و تعداد سال‌های بیمه‌پردازی آن‌ها روند افزایشی دارد که در این صورت کیفیت کار بهتر خواهد شد.

افزایش تعداد افراد بیمه‌شده حرکت سازنده‌ای در راستای تحقق برنامه‌های سازمان در جهت رشد منابع و پایداری تأمین‌اجتماعی است. زیرا سال‌های زیادی است رشد مستمری‌بگیران بر تعداد افراد بیمه‌شده پیشی گرفته و حدود سه یا چهار درصد بوده، اما تعداد بیمه‌پردازان این نهاد بیمه‌گر به زیر یک درصد در برخی از سال‌ها رسیده بود. با توجه به همه‌گیری بیماری کرونا در سال‌های گذشته، بحران این ویروس باعث شد که صنایع و بنگاه‌ها از نظر نیروی انسانی دچار ریزش شوند و آمار بیمه‌پردازان روند کاهشی پیدا کند. در حال حاضر بخشی از این افراد به بازار کار برگشته و احتمال تعدیل این نرخ وجود دارد.

دستاوردهای اجرای طرح بیمه فراگیر خانواده ایرانی در قبال بیمه زنان خانه‌دار و دانشجویان باعث می‌شود که تعداد افراد بیمه‌پرداز در سازمان تأمین‌اجتماعی بالا برود. نسبت پشتیبانی و افزایش تعداد بیمه‌شدگان برای یک صندوق مفید است و رشد تعداد بیمه‌پردازان را نسبت به مستمری‌بگیران کنترل می‌کند. البته موضوع مهم این است که باید آن را متناسب کنیم. زمانی که رشد مستمری‌بگیران بالاست باید تعداد بیمه‌شدگان را افزایش دهیم.

یک نکته کلیدی به این اشاره دارد که همه این اقدامات قرار است در نهایت افرادی را تحت‌پوشش سازمان تأمین‌اجتماعی قرار دهد تا از این سازمان مستمری دریافت کنند و در واقع تعهد ایجاد می‌کنند. پس باید توجه داشت که ابتدا این افراد، بیمه‌شده باکیفیتی باشند یعنی متوسط سنی آن‌ها بالا نبوده و اشتغال به‌کار داشته باشند، زیرا شاغل بودن آنان تأکید بر پایداری بیمه‌پردازی است. این به سیاست‌های تأمین‌اجتماعی مرتبط نیست بلکه به فضای بازار کار و اقتصاد کلان کشور بازمی‌گردد.

زمانی که اقتصاد قابلیت ایجاد شغل باکیفیت نداشته باشد طبیعی است که سازمان تأمین‌اجتماعی با اعمال هرگونه سیاست و راهبری، به علت نبود یا کمبود افراد شاغل امکان جذب نیروی کار شاغل و دریافت حق‌بیمه را نخواهد داشت. بنابراین بهبود فضای کسب‌وکار و اقتصاد در جذب بیمه‌شدگان جدید توسط سازمان تأمین‌اجتماعی و پایداری سازمانی به واسطه پرداخت مستمر حق‌بیمه توسط شاغلان در فضای با ثبات اقتصادی بازار کار مؤثر است. در این وضعیت تأمین‌اجتماعی عمدتاً به سمت جذب و پوشش بیمه‌ای گروه‌های شاغل تمایل پیدا می‌کند.

اگر بگوییم که بیمه اجباری تأمین‌اجتماعی به این معناست که شاغلان اجباری یا بیمه صاحبان حِرف و مشاغل آزاد را تحت‌پوشش قرار دهد، افراد مذکور با گروه بیمه‌شدگان تا حدودی تفاوت خواهند داشت؛ چون گروه شاغل و غیرشاغل را شامل می‌شود و نوع مستمری آنان متفاوت خواهد بود. در این وضعیت نوع بازنشستگی برای زنان خانه‌دار فرق دارد. بنابراین در مورد تعهدات نسبت به نوع افراد و گروه‌های بیمه‌شده تأمین‌اجتماعی تفکیک خاصی وجود ندارد و این سازمان باید تمام تعهدات و پرداخت‌ها را در قبال جامعه تحت‌پوشش انجام دهد. پس ضرورت دارد سازمان تأمین‌اجتماعی در جریان راهبری این نهاد بزرگ بیمه‌ای، نیم نگاهی به تعهدات پرداختی خود نیز داشته باشد.

کد خبر: 69934

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 2 =