سیاست اشتباه توزیع غیرهدفمند یارانه

آن‌طور که کارشناسان می‌گویند، قطعاً پرداخت یارانه نقدی می‌تواند بر سطح رفاه جامعه اثر بگذارد، اما لازم است تا به موازات پرداخت‌های نقدی میزان تورم موجود در جامعه نیز کنترل شود. به گفته کارشناسان، یارانه اگر از محل پول واقعی تأمین شود، بر سطح رفاه جامعه اثر مثبتی دارد، در حالی که در ایران مبالغ پرداختی برای یارانه از پول پرفشار تأمین شده که ارتباطی با درآمدهای واقعی دولت ندارد؛ بنابراین این شکل از پرداخت یارانه، خود به اثرات تورمی تبدیل شده است.

به گزارش آتیه آنلاین، مطالعات نشان می‌دهد پرداخت یارانه نقدی در دولت‌های نهم و دهم، در مقطعی توانست بر کاهش میزان فقر در جامعه اثرگذار باشد، اما پس از مدتی به دلیل پیگیری نشدن سیاست‌های مرتبط با یارانه، پرداخت این وجوه اثر خود بر رفاه جامعه را از دست داد. یارانه‌ای که امروز با آن حتی یک شانه تخم‌مرغ هم نمی‌توان خرید، روزگاری منبع درآمد مهمی برای برخی دهک‌های پایین جامعه بود. در این بین، چه عواملی باعث شد تا پرداخت یارانه نقدی دیگر اثر ضدفقر خود را نداشته باشد و پرداخت این مبالغ به مردم، تقریباً بی‌اثر شود؟ آن‌طور که کارشناسان می‌گویند، قطعاً پرداخت یارانه نقدی می‌تواند بر سطح رفاه جامعه اثر بگذارد، اما لازم است تا به موازارت پرداخت‌های نقدی میزان تورم موجود در جامعه نیز کنترل شود. به گفته کارشناسان، یارانه اگر از محل پول واقعی تأمین شود، بر سطح رفاه جامعه اثر مثبتی دارد، در حالی که در ایران مبالغ پرداختی برای یارانه از پول پرفشار تأمین شده که ارتباطی با درآمدهای واقعی دولت ندارد؛ بنابراین این شکل از پرداخت یارانه، خود به اثرات تورمی تبدیل شده است. به اعتقاد کارشناسان، یارانه نقدی را نباید در میان همه اقشار جامعه توزیع کرد بلکه باید به صورت هدفمند، این پول میان دهک‌های کم‌درآمد جامعه توزیع شود. عامل دیگری که از نگاه کارشناسان دور نمانده، نحوه توزیع و حذف دیگر اشکال یارانه است. به اعتقاد آنها، حذف یارانه مواد غذایی در دولت دوازدهم، زمینه ایجاد جهش در نرخ مواد غذایی را ایجاد کرده و به رشد فقر در جامعه دامن زده است؛ در حالی که اگر یارانه‌ها به درستی و به صورت هدفمند در میان دهک‌های پایین جامعه توزیع می‌شد، می‌توانست اثر مثبتی بر سطح رفاه عمومی جامعه داشته باشد.

مطالعات نشان می‌دهد مسئولان ایران با پرداخت یارانه نقدی توانسته‌اند در مقاطعی از زمان، اثر منفی تحریم‌ها بر رفاه جامعه را کنترل کنند. این نکته‌ای است که در مقاله «ایران تحت تحریم» به آن اشاره شده و اتاق بازرگانی ایران نیز اخیراً ترجمه این مقاله را منتشر کرده است. بر اساس آنچه در این مقاله آمده است «تأثیر برنامه اعطای یارانه در سال ۲۰۱۰ توسط دولت دهم با کاهش نرخ فقر در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ به‌رغم تشدید تحریم‌ها قابل مشاهده است. پس از سال ۲۰۱۲ تمام نرخ‌های فقر روند صعودی در پیش گرفتند، در حالی که نرخ فقر مناطق روستایی سریع‌تر از مناطق دیگر رشد می‌کرد. عمیق‌تر شدن بحران اقتصادی پس از کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ، روند صعودی و سریع نرخ‌های فقر سراسر کشور از ۸.۱ درصد در سال ۲۰۱۷ به ۱۲.۱ درصد در سال ۲۰۱۹ را به همراه داشت. افزایش چهار درصدی نرخ فقر به معنای آن است که ۳.۲ میلیون نفر دیگر از مردم ایران در عرض دو سال به زیر خط فقر سقوط کردند.»

در این مطلب به این نکته اشاره شده که نرخ‌ فقر در ایران طی ۴۰ سال گذشته، تنها دو بار افزایش یافته است؛ یکی در اواسط دهه ۱۹۸۰ در نتیجه تخریب ناشی از جنگ با عراق و دیگری در اواسط ۱۹۹۰ که برنامه بازسازی دوران پس از جنگ به کسادی انجامید. به اعتقاد نگارنده مطلب، مهمترین دلیل سریع‌تر شدن رشد فقر پس از سال ۲۰۱۲ تشدید تحریم‌ها بود اما دولت دوازدهم از آنجا که مخالف کمک‌های نقدی بود، برای جبران خسارات ناشی از تحریم و افزایش قیمت بنزین، اقدام مؤثری در زمینه پرداخت یارانه انجام نمی‌دهد.

نرخ یارانه‌ای که در دولت محمود احمدی‌نژاد با ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان برای هر نفر تعیین شد، پس از دولت او و در هشت سال دولت حسن روحانی بدون تغییر ثابت ماند و تلاش‌های روحانی برای حذف یارانه نیز به نتیجه مطلوب نرسید. دعوت رئیس‌جمهور وقت برای انصراف از دریافت یارانه بلافاصله پس از روی کار آمدن دولت روحانی، رسماً شکست خورد و به تبع آن، دولت دوازدهم نیز توزیع یارانه را به همان شکل قبل ادامه داد تا این پرداخت‌ها به نقطه کاملاً بی‌اثر فعلی رسید.

پس از همراه نشدن مردم با توزیع هدفمند یارانه، دولت با حذف پرداخت ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی برای خرید برخی اقلام غذایی وارداتی نظیر شکر، گوشت قرمز، کره و برنج، زمینه نرخ رشد این محصولات را فراهم کرد و به تدریج این مواد از سبد غذایی جامعه حذف شد. حاصل تمام این سیاست‌ها، فقیرتر شدن مردم بود و این روزها با نرخ تعیین شده برای یارانه، حتی یک شانه تخم‌مرغ هم نمی‌توان خرید. به راستی ما چگونه می‌توانستیم یارانه‌ها را به نحوی توزیع کنیم که اثرات ضدفقر آن همانند ابتدای دوره پرداخت یارانه حفظ شود؟

کنترل تورم همزمان با پرداخت یارانه

سید مرتضی افقه، عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اهواز در گفت‌وگو با «آتیه‌آنلاین» در این رابطه بیان می‌کند: «اقدامات اقتصادی و یا اجتماعی بخصوص در حوزه‌های رفاهی، حتماً باید با اقدامات تکمیلی همراه باشد تا این اقدامات هم اثر داشته و هم اثرات‌شان تداوم داشته باشد.»

او اضافه می‌کند: «انتظار می‌رفت پرداخت یارانه اثر مثبت بر روی گروه‌های کم‌درآمد داشته باشد. این گروه‌ها که عمدتاً تعداد نفرات خانوارشان بالا بود، با پرداخت یارانه به یکباره میزان درآمدشان نسبت و همچنین با فرض ثبات قیمت‌ها، قدرت خریدشان نیز به یکباره افزایش یافت. البته وضعیت رفاهی آنها نیز با پرداخت یارانه نقدی بهبود پیدا کرد.»

عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اهواز اشاره می‌کند: «اثر مثبت یارانه بر قدرت خرید به شرطی تداوم پیدا می‌کرد که با اقدامات تکمیلی در جهت کنترل تورم همراه می‌بود. همان‌طور که ملاحظه کردید، هم سیاست‌های خود دولت و هم اتفاقات بعدی که در تحریم‌های دوره ترامپ رخ داد، سبب شد تورم‌های وحشتناکی ادامه یابد.»

به گفته او، تورم افزایش سالانه میانگین قیمت‌ها است. در شرایطی که نرخ تورم سال ۱۴۰۰ حدود ۴۰ درصد اعلام می‌شود، اگر تورم امسال را نسبت به سال‌های ۸۹ و ۹۰ حساب کنیم، میزان تورم ۲۰۰ تا ۳۰۰ برابر می‌شود؛ بنابراین بسیار طبیعی است که ۴۵ هزار تومان اولیه یارانه نقدی اثر خود را از دست بدهد و اگر منفی نشده باشد، حتماً به نسبت افزایش قیمت‌ها، دست‌کم صفر شده است.

عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اهواز عنوان می‌کند: «از آنجایی که پرداخت یارانه نقدی با اقدامات تکمیلی در جهت کنترل قیمت‌ها و تورم همراه نبوده، طبیعی است که اثرات اولیه‌اش به سرعت از بین برود.»

او به این پرسش که با امکانات موجود چگونه می‌توانستیم ارزش یارانه در جهت کاهش فقر را حفظ کنیم، اینگونه پاسخ می‌دهد: «با توجه به افزایش تورم‌های سالانه بخصوص در سه سال اخیر (ناشی از تأثیر تحریم‌ها)، هرچقدر یارانه پرداخت می‌شد، اثرات اولیه این پرداخت نقدی نیز خنثی می‌شد.»

افقه ادامه می‌دهد: «من جزو کسانی بودم که در همان ابتدای دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی اعلام کردم برای اینکه فشار کمتری به چند دهک پایین جامعه بیاید، از چهار تا پنج دهک بالا یارانه را قطع کنیم. تبعات اجتماعی قطع یارانه‌ها از دهک‌های بالا چندان زیاد نیست. نهایت آن یک اظهار نارضایتی در رسانه‌ها بود و تبعات چندانی نداشت، اما آثار مثبتی که توزیع یارانه روی طبقات پایین داشت، به لحاظ روانی، اجتماعی و حتی سیاسی به نق زدن‌های احتمالی ناشی از قطع یارانه چهار تا پنج دهک بالا می‌ارزید.»

او تأکید می‌کند: «اکنون اگر قرار است یارانه‌ها را زیاد کنند، بهترین منبع این است که یارانه پنج دهک بالا را قطع و برای پنج دهک پایین بخصوص دهک‌های پایین‌تر پرداخت‌ها را اضافه کنند.» عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اهواز اضافه می‌کند: «برای خنثی نشدن ارقامی که اضافه کردیم، باید دولت به سرعت اقداماتی برای کنترل قیمت‌ها داشته باشد. بهترین راه در کوتاه‌مدت اجرای این سیاست‌های پولی و مالی است. راه بلندمدت این است که موانع کسب‌وکار را بردارند، تولید افزایش یابد، بخصوص در اولین فرصت، تحریم‌ها را زودتر بردارند، زیرا بخش قابل توجهی از افزایش تولید به دلیل نیازهایی است که از خارج تأمین می‌شود. اگر تحریم‌ها برداشته نشود، تورم را داریم و سال به سال قدرت خرید دهک‌های درآمدی متعدد نیز کاهش می‌یابد.»

اثر مثبت؛ اما مشروط به پرداخت یارانه

هادی حق‌شناس، کارشناس اقتصادی نیز در گفت‌وگو با «آتیه‌آنلاین» درباره اثر پرداخت یارانه برای کاهش اثرات منفی تحریم‌ها عنوان می‌کند: «پرداخت یارانه‌ها حتماً می‌تواند بر روی کاهش آثار منفی تحریم‌ها اثرگذار باشد، اما مهم این است که بدانیم منبع پرداخت یارانه‌ها چیست؟ وقتی دولت دچار کسری بودجه است و درآمدهای دولتی تحقق پیدا نمی‌کند، منشاء پرداخت یارانه‌ها پول پرقدرت می‌شود و حتی اسناد خزانه به فروش می‌رود و به منبع پرداخت یارانه تبدیل می‌شود؛ در نتیجه این پرداخت‌ها تبدیل به تورم خواهد شد.»

او ادامه می‌دهد: «این تورم مالیات تورمی است. در واقع مردم با افزایش تورم به یک نوعی به دولت مالیات پرداخت می‌کنند که بعد دولت همان منابع را دوباره بین مردم توزیع می‌کند. به عبارت ساده‌تر، پرداخت یارانه‌ها برای از بین بردن عوارض تحریم مطلوب است، اما اگر پول؛ منبع واقعی نباشد، عوارض تحریم‌ها را چند برابر خواهد کرد. یکی از دلایلی که امروز قدرت خرید مردم کم شده یا خط فقر افزایش یافته و یا جمعیت جامعه هدفی که باید به آنها کمک شود، بیشتر شده، این است که درآمدهای دولت در این سال‌های تحریم کاهشی بوده است.»

حق‌شناس می‌گوید: «به‌رغم اینکه درآمدهای دولت کاهشی بوده، اما هزینه‌های جاری دولت افزایشی بوده است. منشاء تأمین هزینه‌های جاری هم پول واقعی نبوده است. منظور از پول واقعی درآمد حاصل از مالیات، فروش نفت یا سود شرکت‌های دولتی است، در حالی که منابع مالی یارانه‌ها در خوشبینانه‌ترین حالت از فروش اسناد خزانه و در بدترین حالت با چاپ پول یا استفاده از پول پرقدرت تأمین شده است.»

او درباره اثر توزیع هدفمند یارانه‌ها و تخصیص آن به دهک‌های کم‌درآمد بیان می‌کند: «یقیناً توزیع یارانه به افراد کم‌درآمد در بهبود سطح رفاه آنها مؤثر است. یکی از اشکالات پرداخت یارانه این بود که پول هم به داراها و هم به ندارها پرداخت شد. در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد مردم یارانه دریافت می‌کنند، در حالی که عدالت این بود که کسانی که آسیب بیشتری دیده‌اند، یارانه دریافت کنند.»

این کارشناس اقتصادی اضافه می‌کند: «به عبارت ساده‌تر ۵۰ هزار تومان اثر بیشتری در زندگی خانواری دارد که هیچ نوع درآمدی ندارد، در مقایسه با خانواری که بالای ۵ تا ۱۰ میلیون تومان درآمد دارد. ۵۰ هزار تومان برای فردی که درآمد دارند، عددی نیست، اما برای خانواری که هیچ منبع درآمدی ندارد، رقم ۵۰ هزار تومان گاهی اوقات یک مبلغ حیاتی است.» او یادآور می‌شود: «در شرایط کاهش درآمدهای دولت، باید شکل پرداخت یارانه عوض می‌شد و به سمت هدفمند شدن پیش می‌رفت. چیزی که امروز جامعه به آن نیاز دارد و فکر می‌کنم قالب مردم هم رضایت بدهند، این است که چند دهک پایین درآمدی، مورد حمایت دولت واقع شوند.»

حق‌شناس درباره دلیل عدم استقبال دولت قبل از توزیع هدفمند یارانه‌ها می‌گوید: «از آنجا که تفکیک دهک‌های درآمدی کار بسیار سختی است، دولت قبل این سیاست را در پیش نگرفت.»

افزایش نرخ مواد غذایی

به اعتقاد کارشناسان، پرداخت یارانه نقدی به همراه اقدامات تکمیلی نظیر کنترل تورم می‌تواند بر رفاه و قدرت خرید مردم اثرگذار باشد؛ اما یارانه نقدی که هر ماه به حساب شهروندان واریز می‌شود، تنها یارانه دریافتی از سوی دولت نیست. احسان سلطانی، کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با «آتیه‌نو» به اشکال دیگری از یارانه‌ها اشاره می‌کند. او می‌گوید: «زمانی که تصمیم‌سازان دلار ۴ هزار و ۲۰۰ به نهاده‌های دامی و مواد غذایی می‌دادند، این سیاست باعث شد قیمت مواد غذایی در سال ۹۷ تا اوایل ۹۹ کنترل شود و مایحتاج مردم گران نشود.»

سلطانی ادامه می‌دهد: «شما فکر می‌کنید چرا قیمت مرغ، تخم‌مرغ، شکر، کره و برنج بالا نرفت و روی مردم فشار نبود؟ چون ما ارز ترجیحی (۴ هزار و ۲۰۰ تومانی) برای واردات آنها می‌دادیم.» او می‌گوید: «این روزها یارانه نقدی بی‌ارزش شده است. اگر بخواهیم اثر یارانه نقدی را حفظ کنیم، باید یکسری اقدامات انجام دهیم؛ در حالی که مسئولان برای اینکه مردم ناراضی نشوند، به همه مردم یارانه دادند.» این کارشناس اقتصادی بیان می‌کند: «ما باید به ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت یارانه پرداخت می‌کردیم. باید یارانه روی ۳۰ درصد جمعیتی که در دهک‌های پایین هستند، متمرکز می‌شد. همچنین باید این کار را پنج سال قبل انجام می‌دادیم که یارانه را باید به دهک‌های پایین بدهیم.»

او می‌گوید: «در حال حاضر ارزش یارانه‌ها به شدت پایین آمده است و اعدادی که به عنوان یارانه پرداخت می‌شود، مردم را راضی نمی‌کند. دلیل آن این است که تا اوایل سال ۹۹ یارانه‌ها خوب داده می‌شد. ما دلار ۴ هزار و ۲۰۰ به مواد غذایی می‌دادیم. به همین دلیل مردم فشار تحریم‌ها را در سبد غذایی خود احساس نمی‌کردند. حالا این یارانه را قطع کردند و گفتند پرداخت آن فایده‌ای ندارد. حاصل این سیاست، بالا رفتن تورم مواد غذایی بود؛ در حالی که این یارانه فایده داشت و با قطع آن، قیمت همه مواد بالا رفت.»

به گفته سلطانی، در سال ۷۳ که ارز گران شد، بخش خصوصی واقعی ارز مورد نیاز کشور را تأمین می‌کرد و صادرات توسط این بخش انجام می‌شد. دولت وقت، ارز صادراتی صادرکنندگان را دریافت می‌کرد و قیمت‌گذاری دلار را برعهده گرفته بود. در عوض به صادرکنندگان جایزه و تخفیف می‌داد تا به شکلی صادرکننده راضی شود. حاصل این رفتار هم تأمین ارز مورد نیاز کشور بود. او عنوان می‌کند: «اکنون ۸۰ درصد صادرات ایران ما حاصل صادرات مواد خام و اولیه است. دولت می‌توانست برای کنترل شرایط و کاهش اثر تحریم‌ها همان سیاست‌های سال ۷۳ را در پیش گیرد. در نظر داشته باشید که ما در جنگ اقتصادی هستیم. به جای اینکه شرایط جنگی را در نظر بگیریم، گفتیم که بگذاریم بازار هرچه می‌خواهد قیمت‌ تعیین کند و حاصل آن هرج‌ومرجی شد که امروز شاهد آن هستیم.»

کد خبر: 30683

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 0 =