جنس تنهایی‌ یک روزنامه‌نگارِ سالمند

سالمندی بنا به تعریف سازمان جهانی بهداشت، بخشی از روند طبیعی زندگی انسان و عبور از مرز شصت سالگی است و برای تمام افرادی که از حوادث و اتفاقات زندگی جان سالم به در برده‌اند و جوانی و میانسالی را پشت سر گذاشته‌اند، این دوران تحقق پیدا می‌کند، روز خبرنگار فرصتی فراهم آورد که «حس تنهایی یک سالمند» را از دریچه نگاه روزنامه‌نگاران پیشکسوت روایت کنیم.

به گزارش آتیه‌آنلاین،  چگونگی ورود و عبور متعادل و دلخواه از این دوران به شرایط متعددی بستگی دارد و فعالیت اجتماعی یکی از عوامل مهم در حفظ امید به زندگی، سرزندگی و شادابی سالمندان دارد. محرومیت از فعالیت اجتماعی سالمندان را نسبت به افسردگی مستعد می‌کند و سبب افزایش احساس تنهایی در آن‌ها می‌شود، شواهد و نتایج برخی پژوهش‌ها نشان می دهد که ۲۰ تا ۴۰ درصد از افراد مسن دچار احساس تنهایی هستند و پنج تا هفت درصد نیز احساس تنهایی دایمی یا شدید را گزارش می‌کنند. در مجموع با توجه به اینکه  ۲۵  تا ۵۰ درصد کل جمعیت بالای ۶۰ سال دارد، این حس را برحسب سن و جنس تجربه می‌کنند.

روز خبرنگار فرصتی فراهم آورد که «حس تنهایی یک سالمند» را از دریچه نگاه روزنامه‌نگاران پیشکسوتی که عمر طولانی خویش را در راستای ایفای رسالت حرفه‌ای سپری کرده‌اند را روایت کنیم که دریابیم تنهایی‌ای  که یک روزنامه‌نگار تجربه می‌کند از چه جنسی است به این امید که این بار ما گوش شنوایی برای حرف‌های از دل برآمده  و دردهای ناگفته‌شان باشیم.

نگاهی از جنس ترحم به سالمند

هوشنگ اعلم، سردبیر ماهنامه «آزما» پیشتر در بیان «حس تنهایی» سالمند در معنای عام و روزنامه نگار به طور خاص و ابعاد این موضوع به آتیه‌آنلاین گفته بود: اجازه دهید قبل از پاسخ به پرسش شما این نکته را بگویم که انسان به طور کلی تنهاست واین تنهایی مربوط  به دیروز و امروز نیست هرچند که موجودی اجتماعی است و این اجتماعی بودن ظاهرا به معنای تنها نبودن انسان است و متاسفانه همین تنها نبودن ظاهری هم در دنیای امروز و در عصر سلطه تکنولوژی به شدت رنگ باخته  اما انسان از بدو خلقتش متوجه تنهایی‌اش شده و به خاطر ترس از تنهایی نیروها و توتم‌هایی را خلق کرده تا احساس تنهایی نکند.

وی ادامه داد: عده ای این نیروی پشتیبان و یاری رسان را در ماه و خورشید و ستارگان تجسم بخشیده‌اند و عده ای شکل هایی از سنگ و چوب ساخته اند و آن‌ها را نیروی یاری دهنده دانسته‌اند و یک عده هم این یاوران را در شکل‌های دیگر مجسم کرده‌اند و به طور کلی آیین‌های مختلف بوجود آمده‌اند تا انسان احساس تنهایی نکند.

اعلم در پاسخ به اینکه «آیا محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی باعث احساس تنهایی و افسردگی می شود»،   افزود:  بله، حرفتان تا حدی درست است و به همان دلیل اجتماعی بودن انسان  وقتی کسی فعالیت های اجتماعی‌اش قطع شود دچار احساس یاس، افسردگی و تنهایی آزار دهنده می‌شود به خصوص اگر روزنامه نگار باشد که پیوسته با مردم و جامعه در ارتباط است، ضمن اینکه آدم‌ها وقتی به سالخوردگی می‌رسند روابط اجتماعی شان کم و کمتر می شود که آن هم به دلیل مرزبندی‌ها و باورهای فرهنگی است و خود این مساله در ایجاد حس تنهایی و دلسردی از زندگی بسیار موثر است  به خصوص در جوامعی مثل جامعه ما که نگاه جوان‌ها به سالخوردگان بیشتر از سر ترحم است تا احترام و فکر می‌کنند آدمی که پیر می‌شود دیگر به درد هیچ کاری نمی‌خورد و در واقع سالخوردگان را زنده زنده دفن می‌کنند و همه این‌ها باعث یاس و دلمردگی می‌شود.

نبود امنیت شغلی و تنهایی روزنامه‌نگار

اعلم در پاسخ به علل و عوامل احساس تنهایی یک  روزنامه نگار  عنوان کرد: عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی،   فرهنگی و  البته برخی مسایل شخصی  ممکن است روزنامه نگار را به کنج عزلت و تنهایی بکشانند، وقتی روزنامه نگار امنیت شغلی نداشته باشد یا وقتی روزنامه نگار می بیند در حالی که در جوامع پیش رفته روزنامه نگار جزو طبقات آلیت و برتر جامعه است و در سرزمین ما  ارزشی برای حرفه او قایل  نمی شوند  و به دلایلی که تقصیرش به گردن او و دیگر همکارانش نیست از روزنامه روگردان شده اند و دایم سرشان توی گوشی موبایل است  و فقط برای شیشه پاک کردن روزنامه می خرند لابد که دچار دلسرد ویاس تنهایی بیمار گونه می شود  درست مثل کسی که در وسط اقیانوس به یک تخته پاره آویزان است و دور تا دورش کوسه های آدم خوار پرسه می زنند.

روزنامه نگار محکوم به روزنامه نگاری است

وی با تشبیه روزنامه‌نگار به پرومته، در بیان سختکوشی آنان  گفت: روزنامه نگار واقعی شبیه قهرمان در زنجیر در معرض لاشخورهایی است که گوشت تنش را تکه تکه می کنند و می و خورند و او باز و باز و...  و این گونه است که روزنامه نگار محکوم به روزنامه نگاری است و تا وقتی که ارتباطش با مردم قطع نشده دچار یاس و احساس تنهایی حاد  نمی شود و از پا نخواهد افتاد.

اعلم افزود: ما باوری داریم که می‌گوید روزنامه‌نگار پشت میز کارش می‌میرد حتی اگر جامعه و اطرافیان هم بخواهند حس از کار افتادگی را به آنها القا کنند نباید تسلیم شوند به این دلیل که روزنامه نگارند و روزنامه نگاری بازنشستگی ندارد و ومن در عجبم  از برخی دوستان روزنامه نگار هم نسلم که گاهی می گویند ما دیگه نباید کار کنیم!

وی تصریح کرد: با این حال فرض شما را که متاسفانه چندان هم فرض نیست ودارد به واقعیت تبدیل می شود رد نمی کنم و در حالی که معتقدم روزنامه نگار به دلیل ویژگی های شخصیتی اش که جستجو گر و کنجکاو است و می خواهد  در پس و پشت واقعیت ها، حقیقت را کشف کند و به مخاطب بدهد و به شدن فکر می کند نه فقط به چگونه بودن واقعیت ها و ایده آل گراست نمی تواند دست از تلاش حرفه ای اش بردارد.

اعلم گفت: یک روزنامه نگار حتی اگر نتواند بنویسد می‌تواند بگوید؛ اگرچه همیشه عواملی وجود دارد که می تواند یک روزنامه نگار را از پا بیندازد و او را به نا امیدی، دلسردی،   افسردگی و انزوا بکشاند.

روزنامه نگار در این سرزمین دیده نمی‌شود

سردبیر ماهنامه آزما گفت: در خیلی از کشورها جدا از دولت ها که وظایفی در حمایت از روزنامه نگاران برای خویش تعریف کرده اند انجمن‌های خاصی نیز وجود دارند که تلاش می کنند روزنامه نگاران در انزوا و یاس نمانند تا عمرشان به سر برسد  آنها به روزنامه نگار و اهل اندیشه به عنوان سرمایه های ارزشمند اجتماعی نگاه می کنند که با نوع نگاه و رویکرد موجود  در کشور ما بسیار فاصله دارد.

وی با تاکید بر ضرورت تدوین سازوکاری در حمایت از روزنامه‌نگاران سالمند گفت: اولا باید ساز و کاری وجود داشته باشد که بتوان ازتوانایی های او بهره برد و به این ترتیب حس فعال بودن و مفید بودن را در وجودش بیدار نگه داشت و اگر ساز و کار حمایتی وجود ندارد حداقل  باید به گونه ای با او رفتار شود که بداند قدرش شناخته شده است که متاسفانه اینجا برای روزنامه نگار در حال کار هم ارزشی قایل نیستند چه رسد  روزنامه‌نگاری که از کار افتاده باشد.

اعلم تصریح کرد: روزنامه‌نگار باید ارج و بزرگی اش حفظ شود و در زمان از کارافتادگی این احترام را احساس کند و البته نه به این شیوه و رویکرد که مثلا در روز خبرنگار یکسال اینترنت مجانی به خبرنگاران می دهند و ماشاالله تعداد خبرنگارنماها و روزنامه نگاران خلق الساعه آنقدر زیاد است که دیگر جایی برای روزنامه نگار واقعی که به گوشه انزوا پناه برده اند  وجود ندارد.

روزنامه نگار خودش چاره جوی مشکلات و دردهایش باشد

این روزنامه نگار پیشکسوت چاره‌اندیشی خود روزنامه‌نگاران در این زمینه را موثر خواند و افزود: فضای غیرحمایتی موجود باید تغییرکند و خود روزنامه‌نگاران باید چاره‌ای بیندیشند که البته با نهایت ابراز تاسف باید به این حقیقت تلخ اعتراف کنم که متاسفانه در شرایط بد کنونی خیلی از روزنامه نگاران چشم دیدن همدیگر را  هم ندارند!

وی تاکیدکرد: خود روزنامه نگاران باید به فکر یاری رساندن به همکاران که به هر حال و به هر دلیل بازنشستگی و یا هر دلیل دیگری منزوی شده اند باشند و آنان را از نظر معنوی و روحی و حتی در صورت لزوم نیاز مورد حمایت قرار دهند و نباید منتظر اقدامات دستگاه های دولتی بود که البته وظیفه اصلی به عهده آن هاست ولی زیاد نباید امیدوار بود.  

روزنامه نگار احساس تنهایی نمی‌کند

عبدالحمید کرمی، صاحب امتیاز هفته نامه پیک ایلام با اشاره به اینکه «سالمندی واحساس تنهایی» از موضوعات بسیارمهم در جوامع مختلف است در تبیین این موضوع تفاوت در نوع دیدگاه جوامع نسبت به انسان در بروز این احساس موثر دانست و افزود: هرجامعه ای باتوجه نوع دیدگاه فکری که به انسان به معنای عام دارند سالمندی و احساس تنهایی ناشی از آن را نیز تجربه می کنند؛ بنابراین باید تعریف انسان در مکاتب مختلف مدنظرقرارگیرد.

وی افزود: در جوامع غربی که اغلب نگاه و اندیشه فردگرایی و سرمایه داری حاکمیت دارد انسان را ابزاری جهت دستیابی به منافع شخصی و فردی در نظرمی گیرند و یا در جوامع سوسیالیستی که به مسایل کل جامعه توجه دارد، دو نوع انسان ودو برداشت متفاوت درباره ی آن حاصل می شود، درحالی که درنگاه اسلامی به فرد و جامعه در رابطه با انسان اهمیت داده می شود.

روزنامه نگار پیشکسوت گنجینه تجربه است

کرمی ادامه داد: با این مقدمه می توان به این نتیجه دست یافت که مقام انسان دردین اسلام جایگاه ویژه ای دارد که دنیا و آخرت درآن دیده شده است، بنابراین انسان معتقد در جایگاه  روزنامه نگار پیشکسوت نباید احساس تنهایی کند چراکه تکیه گاه محکم و پشتوانه ارزشمندی دراختیاراوست و سیرزندگی اش درهیچ مقطعی درزندگی به پوچی وبی هویتی نمی رسد و بالارفتن سن او را به گنجینه ای از تجارب ارزشمند تبدیل می کند که می تواند ضمن تداوم رسالت حرفه‌ای خویش در جایگاه مشاوری آگاه،  قابل اعتماد و باتدبیر نیز ایفای نقش کند.

روزنامه نگار هرگز احساس پوچی و تنهایی نمی کند

این مدیر مسوول هفته نامه‌ محلی تاکید کرد: در جامعه اسلامی حس تنهایی، دلزدگی، افسردگی و مهجوری معنا و مفهومی ندارد چرا که سیر تکامل انسان ز گهواره تا گور است و سالمندی و غیرسالمندی مفهومی نخواهد داشت.

کرمی تصریح کرد: بی‌توجهی به جامعه سالمندی در جامعه امروز نشات گرفته از نگاه مادی و اقتصادی به مقام انسان و انسانیت است که در سایه آن رابطه انسان ها براساس میزان  بهره‌وری تعریف می شود.

صاحب امتیاز هفته نامه پیک ایلام سالمندان را دخائر گرانبهای هر جامعه خواند و بر حفظ و پاسداشت مقام سالمندان تاکید کرد و افزود: سالمند به معنای عام و روزنامه نگار پیشکسوت باید به پشتوانه تجربیات و اندوخته های خویش نه تنها احساس تنهایی نکندبلکه همیشه جامعه را تا آخرین روزهای زندگی نیازمندخویش بداند، روزنامه‌نگار و خبرنگار متعهد هیچوقت احساس پوچی و در نتیجه تنهایی و مهجوری نخواهد کرد بلکه همواره پویا و بالنده در مسیر پیشرفت حرکت می‌کند.

کد خبر: 24353

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 4 =