مرگ یک رفتگر دیگر در بزرگراه؛ وقتی پیمانکار جای ماشین، انسان میفرستد
با وجود تاکید مقامهای شهری بر لزوم افزایش ایمنی کارگران خدمات شهری، پیمانکاران شهرداری همچنان از نیروی انسانی برای نظافت بزرگراهها استفاده میکنند. کاری که به کشتهشدن دهها رفتگر در سالهای اخیر منجر شده است.

خبر تکراری است؛ مرگ پاکبانی در حاشیه یکی از بزرگراههای تهران. 14 شهریور امسال پاکبانی 30 ساله به دلیل بی توجهی راننده سواری جان خود را در بزرگراه همت از دست داد. از سال گذشته تا امروز حداقل ۱۱ پاکبان جانشان را کف بزرگراههای شهر جا گذاشتهاند. در این میان دو نفر هم مجروح شدهاند.
هرچند بسیاری از پیمانکاران از لباسهای ایمنی برای پاکبانها استفاده میکنند، اما در بزرگراهها همچنان از نیروی انسانی برای نظافت استفاده میشود. این در حالیست که بر اساس قراردادهای پیمانکاری، باید از ماشینهای مخصوص نظافت برای این مناطق استفاده شود.
تخطی پیمانکاران از قانون
مدتی پیش، محسن قضاتلو، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران اعلام کرد که نصب علائم ایمنساز و هشداردهنده روی لباس پاکبانان و الزام مکانیزهسازی نظافت بزرگراهها بهعنوان بخشی از اقدامات پیشگیرانه در دستور کار قرار گرفته و الزامات مشخصی در قراردادهای پیمانکاران لحاظ شده تا از بهکارگیری نیروی انسانی در پاکسازی بزرگراهها جلوگیری شود.
به گفته او، بر اساس مفاد صریح قراردادها، نظافت بزرگراهها صرفاً باید بهصورت مکانیزه انجام شود و تخطی از این اصل، با جریمه نقدی و در صورت تکرار، با فسخ قرارداد همراه خواهد بود.
اما موضوع ایمنی کارگران رفتوروب شهری، بهویژه در معابر پرتردد نظیر بزرگراههای تهران، همچنان یکی از خلأهای جدی در نظام مدیریت شهری است. در حالیکه صورت وضع قراردادهای پیمانکاران خدمات شهری معمولاً شامل تجهیزات تخصصی نظافت مکانیزه از جمله گاردریلشور و جاروهای بزرگراهی است، اما واقعیت صحنه اجرا با آنچه در آنالیز فنی و مالی پروژه آمده، فاصلهای نگرانکننده دارد.
در بسیاری از موارد، پیمانکاران به دلیل نبود نظارت مؤثر یا ضعف در سامانه پایش عملکرد، عملاً از تأمین این ماشینآلات خودداری کرده و نیروی انسانی را جایگزین آنها میکنند؛ آن هم نه در پیادهروهای خلوت، بلکه در شانه خاکی بزرگراهها با سرعت عبور بیش از ۹۰ کیلومتری خودروها.
کارگر، بدون خودروی حفاظتی، بدون تابلو هشدار، تنها با یک جارو و جلیقه شبتاب ضعیف، در معرض برخوردی مرگبار قرار دارد؛ برخوردی که مسئولیت آن نه صرفاً با راننده، که با نظام ناکارآمد نظارت بر پیمانسپاریهای شهری است.
مهدی اقراریان، عضو شورای شهر تهران، در این رابطه به تجربه برخی از شهرهای کشور اشاره میکند و میگوید: در برخی شهرهای دیگر کشور شاهد استفاده از چراغهای هشداردهنده در کنار شبرنگ و جلیقههای ایمنی هستیم؛ در حالی که در تهران، هنوز چنین الزامات ایمنی به شکل کافی رعایت نمیشود. در محلهایی که نظافت انجام میشود، باید موانع هشداردهنده مانند کلهقندی نیز نصب شود.
او معتقداست: فراهمسازی این تجهیزات ایمنی منجر به افزایش هزینه پیمانکاران خواهد شد، اما این افزایش هزینه اجتنابناپذیر است؛ چراکه حفظ جان نیروهای خدمات شهری اولویت دارد. با این حال، آنچه بیش از همه نگرانکننده است، نبود نظارت مناسب شهرداری تهران بر عملکرد پیمانکاران در این حوزه است.
اقراریان میافزاید: هرچند اصول ایمنی در قراردادهای تیپ با پیمانکاران لحاظ شده، اما ضعف در نظارت بر اجرای این مفاد، خسارات جبرانناپذیری به همراه دارد. ما بارها شاهد حوادث تلخی از جمله تصادف یا سقوط نیروهای خدمات شهری در عملیاتهایی نظیر لایروبی انهار بودهایم که نتیجه همین ضعف نظارتی است.
استانداردهای بینالمللی چه میگویند؟
بررسی الزامات بینالمللی برای ایمنی نیروی انسانی در معابر پرتردد نشان میدهد، در استانداردهای جهانی OSHA (در ایالات متحده) و دستورالعملهای HSE در اتحادیه اروپا، فعالیت انسانی در محیطهای پرخطر شهری صرفاً در صورت تأمین الزاماتی مانند استفاده از کامیونهای جلوگیری از تصادف ( Crash Attenuator Truck) برای محافظت از نیروی انسانی در لاین اول، بستن موقتمسیر با مجوز رسمی ترافیکی و اسکورت پلیس یا شرکت ایمنی راه، نصب تابلوهای LED هشدار متحرک، استوانه ایمنی و چراغگردان در شعاع ۵۰ تا ۱۰۰ متری محل فعالیت، الزام به استفاده از ماشینآلات تماماتوماتیک یا نیمهاتومات در کارهایی چون شستوشوی گاردریل یا نظافت خاکریزیها، وجود نیروهای تخصصی ایمنی کار برای صدور مجوز آغاز عملی (Permit to Work)مجازاست.
در کانادا و استرالیا، بهکارگیری نیروی انسانی بدون تجهیزات کامل در بزرگراهها تخلف محسوب شده و با جریمه و فسخ قرارداد همراه است. در ایران، آمار رسمی دقیق و متمرکزی از تلفات کارگران خدمات شهری منتشر نمیشود، اما گزارشهای پراکنده نشان میدهد که در هر سال دهها نفر از این کارگران در حین انجام وظیفه جان خود را از دست میدهند. تنها در تهران، بنا بر گزارشهای غیررسمی سال گذشته ۲ مرگ ناشی از تصادف کارگران رفتوروب ثبت شده این در حالیست که این آمار بهدلیل نبود نظام جامع ثبت حوادث کاری، احتمالاً کمتر از میزان واقعی است و در این آمار، فوت پاکبانهای مهاجر هم دیده نشده است.
ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران درباره راهکارهای مدیریت شهری برای کاهش آمار حوادث پاکبانها میگوید: باید تجهیزات و لباسهای مخصوص در اختیار پاکبان قرار بگیرد، بهویژه در ساعات اولیه صبح که هوا هنوز تاریک است. لباسها باید بهگونهای باشد که با تابش نور، از فاصله دور قابل شناسایی باشند. این اقدام حتماً باید در قراردادهای پیمانکاران قید شود و نظارت دقیقی هم روی اجرای آن صورت گیرد.
این عضو شورای شهر تهران با اشاره به وقوع حوادث تلخ برای پاکبانان میگوید: متأسفانه فقط زمانی که حادثهای رخ میدهد و یکی از پاکبانان دچار سانحه میشود، شهرداری، شورا و رسانهها واکنش نشان میدهند و مدتی بحث آن داغ است، اما خیلی زود فراموش میشود تا حادثه بعدی. باید شهرداری را ملزم کنیم که برای ایمنسازی تجهیزات و البسه کارگران پاکبان، اقدامات جدی و اجرایی انجام دهد و این موضوع نباید بهصورت مقطعی و واکنشی باقی بماند.
چه باید کرد؟
کارشناسان حوزه ایمنی، الزام پیمانکاران به استفاده واقعی (و نه صرفاً درج در قرارداد) از ماشینآلات ایمنساز، ایجاد سامانه هوشمند نظارت و ردیابی GPS برای اطمینان از حضور خودروهای محافظ در کنار کارگران، تدوین دستورالعمل ملی ایمنی برای عملیات رفتوروب در معابر سریعالسیر، و افزایش آگاهی عمومی برای احترام به حریم ایمنی کارگران در معابر را راهکارهایی مؤثر برای کاهش اینگونه حوادث عنوان میکنند.
استفاده از ماشینآلات نظافت مکانیزه موضوعی است که مهدی پیرهادی، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران، نیز بر آن تأکید دارد. او یادآوری میکند: از ابتدای این دوره مدیریت شهری، استفاده از ماشینهای پیشرفتهای که در کشورهای توسعهیافته به کار گرفته میشود، در دستور کار قرار گرفت. با وجود تخصیص بودجه مناسب، متأسفانه در برخی حوزههای خدمات شهری، اقدامات مؤثری در زمینه مکانیزه شدن فعالیتها صورت نگرفته است.
او با اشاره به لزوم بهرهگیری از جاروهای بزرگراهی و دستگاههای مکنده، گفت: استفاده از دستگاههای مکنده میتواند زبالههای ریز و گرد و غبار را پیش از انتشار در هوا جمعآوری کند. با توجه به کمبود آب و کاهش آبیاری، گرد و غبار در سطح شهر پراکنده شده و تا ۷۲ ساعت در هوا باقی میماند که این موضوع آثار سوء بر سلامت شهروندان دارد.
با وجود تصریح الزامات ایمنی در قراردادهای رسمی شهرداری، شواهد میدانی نشان میدهد که در برخی موارد این الزامات به درستی اجرا نمیشود. نبود نظارت مؤثر و جایگزینی نیروی انسانی با ماشینآلات در معابر پرخطر، جان کارگران شهری را در معرض خطرهای جدی قرار میدهد.
مقامهای شهری میگویند الزام به مکانیزهسازی نظافت بزرگراهها در دستور کار قرار گرفته، اما بررسیها نشان میدهد فاصله قابل توجهی میان مقررات روی کاغذ و شرایط واقعی محیط کار وجود دارد. ادامه این وضعیت، بدون اصلاح ساختارهای نظارتی و الزام عملی به رعایت استانداردهای ایمنی، میتواند به تکرار حوادث مشابه منجر شود؛ حوادثی که هر بار افکار عمومی را تحتتأثیر قرار میدهند اما بهزودی از اولویت خارج میشوند.
