ریاض و احتمال آشتی با دوحه!؟

رفت و آمدهای دیپلماتیک در منطقه و پیام‌ مقامات عربستان سعودی به قطر این گمانه را مطرح می‌کند که احتمال آشتی دو طرف قوت گرفته است.

به گزارش آتیه‌آنلاین، پس از انتشار خبر سفر «جارد کوشنر» داماد و مشاور دونالد ترامپ به عربستان و قطر، نماینده دائم ریاض در سازمان ملل متحد طی سخنانی اعلام کرد بحران موجود میان قطر و کشورهای (عرب) حوزه خلیج فارس می‌تواند ظرف ۲۴ ساعت پایان یابد.

عبدالله بن یحیی المعلمی، نماینده دائم عربستان در سازمان ملل در واکنش به گزارش‌ برخی از روزنامه‌های خارجی درباره حل بحران منطقه خلیج‌فارس در آینده‌ای نزدیک اعلام کرد که بارها گفته‌ایم بحران قطر و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس می‌تواند به اتمام برسد و این در صورتی خواهد بود که قطر از موضع‌گیری‌های قبلی خود، حمایتش از تروریست‌ها، دادن تریبون‌ رسانه‌ای به احزاب افراط‌گرا و دخالت در امور داخلی دیگر کشورهای عربی دست بردارد؛ در این صورت روابط آن با کشورهای (عرب) حوزه خلیج فارس می‌تواند ظرف چند ساعت بهبود یابد.

اتخاذ چنین مواضعی از سوی نماینده ریاض در نیویورک در شرایطی رخ داده است که تا ۲۰ ژانویه و تغییر ساختار سیاسی در آمریکا که زمان ورود رییس جمهور منتخب ایالات متحده به کاخ‌سفید است فرصت زیادی باقی نمانده. این در حالی است که درست در روزهای پایانی دولت ترامپ در واشنگتن، مایک پمپئو به منطقه آمد و حالا جارد کوشنر سفرهایی را به عربستان و قطر در دستور کار دارد و آنها در این مدت زمان کوتاه میهمان کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌شوند.

ریاض و نگرانی‌هایش

در همین راستا برخی کارشناسان مسائل عرب بر این باورند که حضور چنین افرادی آن هم در این سطح در عربستان و حاشیه خلیج به دلیل نگرانی‌های ریاض از وضعیت حاکم بر آمریکا و تحولات سیاسی پیش آمده در پی انتخابات ریاست جمهوری اخیر این کشور است. به عبارتی، برگزاری انتخابات در آمریکا خود به عنوان بخشی از این نگرانی به حساب می‌آید و بخش مهمتر از آن انقطاع دولت ترامپ و سیاست‌های جمهوریخواهان از کاخ‌سفید و جامعه بین‌الملل است.

باید توجه داشته باشید که محمد بن سلمان، جارد کوشنر و بنیامین نتانیاهو سه ضلع سناریوی معامله قرن طی چهار سال گذشته را تشکیل داده بودند. در همین راستا باید به نشست سال گذشته منامه و یهودی بودن کوشنر که از مهمترین دلایل انتخاب وی در طرح معامله قرن عنوان شده اشاره کنیم که این یک امتیاز برای اسرائیل به شمار می‌آمد. از سوی دیگر جوان بودن کوشنر و بن‌سلمان به عنوان دلیل دیگری در موفقیت وی برای پیشبرد منافع واشنگتن و تل‌آویو مطرح شد.  به عبارتی وجهه یهودی کوشنر برای پذیرش و اعتماد میان وی و تل‌آویو و سنِ این مشاور عالی کاخ‌سفید برای ارتباط بهتر با بن‌سلمان، از جمله دلایل حضور وی در جایگاه نماینده آمریکا در این طرح است.

حالا حضور کوشنر در روزهای پایانی دولت ترامپ مورد توجه برخی رسانه های بین المللی قرار گرفته است. از این‌سو برخی ناظران معتقدند که حضور نماینده واشنگتن در معامله قرن و گفت‌وگوهای عبری - عربی میتواند بدان معنی باشد که واشنگتن کماکان بر حمایت خود از ریاض و تل‌آویو و همچنین مواضع اتخاذ شده در خصوص پرونده معامله قرن و عادی‌سازی تاکید دارد. برخی نیز بر این باورند که اهمیت این موضوع برای ایالات متحده و جمهوریخواهان از دیگر علل رفت و آمدهای اخیر به شمار می‌آید که نشان از تاکید واشنگتن در خصوص پیش‌برد پرونده عادی‌سازی میان اسرائیل و عربستان در زمان باقی مانده دارد.  

احتمال آشتی عربستان با قطر!؟

در وضعیت کنونی بر خلاف آنچه تصور می‌شد، دوحه نیز به عنوان مقصد مقامات آمریکایی مطرح شده است. از این منظر سفر کوشنر به قطر نشان میدهد که احتمالاً کاخ‌سفید به دنبال حل و فصل مشکلات دوحه و ریاض باشد. مشکلاتی که از سال ۲۰۱۷ میلادی آغاز شده و تاکنون ادامه پیدا کرده است. تا جایی که در آستانه سفر نماینده ایالات متحده به دوحه، یحیی المعلمی نماینده دائم عربستان در سازمان ملل مواضعی را در خصوص چگونگی اتمام این مشکل اتخاذ کرد که پیش‌تر به آن اشاره شد.

نماینده دائم عربستان در سازمان ملل با بیان اینکه اگر قطر در جهت حل مشکلات قدم بردارد و به آن پایبند باشد عنوان کرد که ما با قطر اختلاف‌نظر سرنوشت‌ساز و یا ماهیتی نداریم. ما یک ملت و یک کشور هستیم و برادران قطری امتداد عربستان و عربستان امتداد آنها است؛ بنابراین قطع همیشگی روابط برای این مساله توجیهی ندارد اما در حال حاضر این عملکرد رهبری قطر و دولت آن است که سد راه چنین آشتی شده است.

مناسبات جاری میان دوحه و ریاض در شرایطی سومین سال از قطع روابط را طی میکند که چهار کشور عربی عربستان، امارات، بحرین و مصر از اواسط سال ۲۰۱۷ با طرح اتهام‌هایی علیه قطر، این کشور را تحریم کرده‌اند و در مقابل دوحه بارها اتهام‌های مطرح شده از سوی آنها را تکذیب کرده و شروط آنها برای لغو تحریم را نپذیرفت.

برخی از تحلیلگران معتقدند اتخاذ این قبیل مواضع از سوی عربستان و به خصوص بن‌سلمان آن هم در شرایط فعلی میتواند دلایل متعددی داشته باشد که از مهمترین شاخص‌های آن میتوان به عدم ریسک در دوران انتقال قدرت در واشنگتن به خصوص دولت دموکرات بعدی و همچنین نوع نگاه بایدن اشاره داشت. در واقع باید به پایان شکلِ اجرای سیاست‌های آمریکا با استراتژی جمهوریخواهان و ورود «جو بایدن» توجه کرد که طبعات سیاسی جدی را به دنبال دارد. یک از مهمترین این رخدادها موضوع حقوق بشر و فعالیت ساختارمند دموکرات‌ها در این حوزه است. این در حالی است که بایدن در زمان قتل خاشقجی نگاهی ویژه به این پرونده و شخص بن‌سلمان داشت که این موضوع از نگاه شاهزاده جوان ریاض دور نمانده است.

دوحه مهم است، چرا؟

از طرف دیگر عربستان میداند روی کار آمدن دمکرات‌ها و استقرار بایدن، باعث نزدیکی کاخ‌سفید به دوحه می‌شود. در خصوص توجیه چنین ادعایی میتوان به تنها سرفرماندهی و پایگاه ویژه ایالات متحده در خلیج‌فارس که در قطر قرار دارد اشاره کرد. پایگاهی که باعث شده همواره آمریکایی‌ها نگاه ویژه‌ای به دوحه داشته باشند.

دلیل دیگر نگرانی بن‌سلمان، حضور قطر در برنامه‌های کلان آمریکا و انتخاب این کشور به عنوان بستری مناسب در خصوص مسائل دیپلماتیک و امنیتی در غرب و جنوب‌آسیا از سوی واشنگتن است؛ نوع نگاهی که در خصوص عربستان به این شکل و شدت وجود نداشته است. در همین خصوص باید پرونده افغانستان و مذاکرات با طالبان را به خاطر آورد و اینکه قطر نه تنها به عنوان بستری مطمئن از سوی آمریکا برای این مذاکرات انتخاب شد، بلکه نقش خود را در این تحولات از سایر همسایگانش برجسته‌تر کرد.

و اما دلیل سوم وجود رسانه‌های قدرتمند قطری است. رسانه‌هایی که در حوزه تقابل و اقدام روانی و همچنین هدایت افکار عمومی پا به پای رسانه‌های برجسته جهان فعال بوده و حتی در برخی از موارد توانسته یکه‌تاز حوزه خبر و مهندسی افکار عمومی باشد که در پرونده خاشقجی شاهد آن بودیم که «الجزیره» تمام قد حیثیت سعودی‌ها را به بازی گرفت. ریاض همواره بر این مسئله که ضعف جدی در حوزه رسانه و نبرد اینچنینی با دوحه دارد، واقف است و از جمله نگران‌های عربستان دقیقاً همین مسائل رسانه بوده و خواهد بود.

از دیگر علل نگرانی دستگاه پادشاهی عربستان و به خصوص بن‌سلمان، رفتار ریاض در پرونده سرزمین‌های اشغالی و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی است. دربار سعودی به دنبال ایفای نقش و بازی بُرد - بُرد با هدف طرح دوکشوری در این پرونده است و به خوبی میداند که در صورت هرگونه رفتار رادیکال در این پرونده طبعات سنگینی در حوزه داخل و بین‌المللی در انتظار آنها خواهد بود. اما مساله اینجاست که موضوع دو کشوری صرفاً توسط پادشاه عربستان مطرح می‌شود ولی ولیعهد به دنبال این روش نیست.

برخی از کارشناسان حوزه بین‌الملل بر این باورند که ارتباط و ملاقات‌های نماینده عربستان و ترکیه و همچنین موضع‌گیری سعودی در خصوص ترور شهید فخری‌زاده بیانگر نگرانی عربستان و آغاز فعالیت همزمان ریاض در منطقه برای ایجاد جای پا با سناریوی تحکیم روابط با همسایگان است.

تحرک عربستان در روزهای اخیر نشان میدهد که ریاض از یک سو در عادی‌سازی با اسرائیل و تعهد به واشنگتن مانده و از سوی دیگر به دنبال ایجاد روابط حسنه و اتمام برخی مشکلات با کشورهای منطقه و همسایه خود به عنوان طرح آلترناتیو در دوران دمکرات‌ها است که قطر در صدر فهرست آنها قرار دارد. حال باید دید که آیا عادی سازی روابط میان دو رقیب انجام خواهد شد؟

گزارش: اردشیر حبیبی

کد خبر: 2616

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 2 =