پیشکسوتان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند که مهمترین آنها، نداشتن خاطری آسوده پس از اتمام دوران حرفهای بازیگری در حرفهشان است. آنها با وجود زحمات فراوان در سالهای گذشته تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند. بیش از ۹۰ درصد ورزشکاران فقط بیمه حوادث و کوتاهمدت میشوند و تنها کمتر از ۵ درصد آنها دارای بیمه تأمیناجتماعی هستند. نهتنها باشگاهها و قراردادهایی که منعقد میشود بلکه ورزشکاران نیز آشنایی زیادی با چگونگی استفاده از بیمه ورزشکاران تأمیناجتماعی ندارند. در اینجا سراغ یکی از ورزشکارانی رفتیم که بعد از دوران حرفهای خود، وضعیت نابسامانی دارند. وحید قلیچ سنگربان دهه ۶۰ فوتبال پرسپولیس و ایران از آن دست فوتبالیستهایی است که به قول خودش اگر در دهه زمانی متفاوتی به دنیا آمده بود و فوتبال خود را آغاز میکرد، شرایطاش با وضعیت کنونی فرق داشت. این پیشکسوت فوتبال در گفتوگو با آتیهآنلاین از مشکلاتی گفت که پس از اتمام دوران بازیگریاش داشت و هنوز هم ادامه دارد. به عقیده او، کانون بازنشستگان و فدراسیون فوتبال میتوانند به عنوان کارفرما عمل کرده و با پرداخت حق بیمه به تأمیناجتماعی توسط خود پیشکسوتان، خیال آنها را در سالهای باقیمانده عمر، آسوده کنند.
۱۲ سال مجانی برای پرسپولیس بازی کردم
عاشق پرسپولیس بودم. این عشق و تعصب برایم نه نان شد نه آب. ۱۲ سال بازی کردم؛ بدون اینکه یک ریال دریافتی داشته باشم. حرفه دیگری بلد نبودم. فوتبالم که تمام شد، من هم برای آنهایی که همهکاره بودند، تمام شدم. بیش از همه همدورهایهایم سابقه بازی در پرسپولیس داشتم. اما از ستارههای دروازهبانی نامی از من نمیبرند. فراموشم کردهاند. من خانهنشین شدهام و مربی دروازهبانهای پرسپولیس با تجربه کم و سابقه ناچیز، کس دیگری است. کجای این اتفاقات منصفانه است؟
با خانوادهام در ورزشگاه زندگی میکردم
نگهبان ورزشگاه کارگران شده بودم. به چمنها آب میدادم و مسئول نگهداری استادیوم بودم. در آنجا هم کار میکردم و هم با خانوادهام زندگی. آن سالها، سالهای تاریک زندگی من محسوب میشود. سعی میکردم کارهای ورزشگاه را شبها انجام دهم که کمتر جلوی دید باشم و کسانی که به ورزشگاه میآیند، من را نبینند.
هیچ منبع درآمدی ندارم. نسل جدید از طریق فوتبال دارا شد و من و امثال من که از ابتدای تولد تیمها از اولینها بودیم، نهتنها به چیزی نرسیدیم بلکه به دست فراموشی نیز سپرده شدیم و هیچ کس از ما حتی سراغی نمیگیرد.
هیچ کس برای پیشکسوتها ارزشی قائل نیست
واقعا چرا نباید به پیشکسوتها و کسانی که روزی قهرمان ملی بودهاند، توجهی شود؟ چرا نباید از آنها حمایت کنند تا به این روز نیفتند. یکی به دام اعتیاد افتاده و یکی دیگر مثل من هیچ راه درآمدی ندارد. در ماه ۳ میلیون تومان بدون پول پیش، اجاره میدهم. زندگیام با حقوق بازنشستگی همسرم میگذرد.
کانون پیشکسوتان بیمهگذار ما باشد
من از وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال گله دارم. من خاک خورده این فوتبال هستم. اما هیچ حق پیشکسوتی ندارم.
زحماتام نادیده گرفته شده و دستم به جایی بند نیست. ما از کانون پیشکسوتان میخواهیم که ما را بیمه کند؛ مثل یک کارفرما که ما به او حق بیمه میدهیم و او هم ما را در سازمان تأمیناجتماعی بیمه میکند. ما را حمایت کنند تا بتوانیم از این شرایط عبور کنیم. ۱۰ سال دیگر برای من فایدهای ندارد. میدانم روزی به فریادم میرسند که کنار همایون بهزادی برای همیشه خوابیدهام.
زیباییهای ورزش فوتبال از پشت شیشه جذاب و دیدنی است اما مشکلات کسانی که روزی باعث غرور ایران و خوشحالی ما بودند تاسفبرانگیز و نگرانکننده است.
کد خبر: 1113
نظر شما