بحران امروز کمبود آب همان هشدار ۱۰ سال پیش است؛ گوش کسی بدهکار نبود
بحران آب در ایران بسیار جدی شده است و بسیاری از کارشناسان این بحران را حاصل مجموعهای از تصمیمهای اشتباه میدانند و راهحل را صرفهجویی و مدیریت علمی منابع آب عنوان میکند.

به گزارش آتیه آنلاین، یک کارشناس محیط زیست با رد ایده «تخلیه تهران» آن را غیرعملی و غیرکارشناسی میخواند و تأکید میکند بحران آب نتیجه سالها برداشت بیرویه، سدسازی غلط، مصرف نادرست و مدیریت غیرعلمی است؛ مسیری که تنها با اصلاح فوری مصرف و کنترل منابع میتوان از آن عبور کرد.
اسماعیل کهرم در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین طرح «تخلیه تهران» بهدلیل کمبود آب را ایدهای غیرعملی و غیرمنطقی میداند و تأکید میکند که کسی که چنین پیشنهادی میدهد از پیچیدگیهای جابهجایی ۱۳ تا ۱۴ میلیون نفر آگاه نیست. او یادآور میشود که حتی انتقال یک وزارتخانه در دورهای گذشته چه خسارتهایی بههمراه داشت؛ چه برسد به تخلیه پایتخت. به گفته او، حتی آوردن آب با تانکر به تهران از چنین طرحی منطقیتر است، زیرا هیچ نقطهای در کشور نمیتواند جمعیتی چنین عظیم را از نظر آب و امکانات پشتیبانی کند. او اظهارنظرهای اخیر دراینباره را ناشی از فشار کاری و غیرکارشناسی بودن تصمیمگیریها میداند.
کهرم راهحل بحران آب را نه در ایدههای عجیب، بلکه در بازگشت به اصول ساده مدیریت منابع میبیند: کنترل برداشتهای غیرقانونی و صرفهجویی مصرف. او با اشاره به وجود حدود یک میلیون چاه در کشور ـ که نیمی از آنها غیرمجاز است ـ میگوید با همکاری دستگاهها میتوان دستکم ۲۵۰ هزار چاه غیرمجاز را مسدود کرد. علاوه بر چاهها، کشاورزان بسیاری با پمپهای غیرمجاز از رودخانهها برداشت میکنند؛ پمپهایی که بهگفته او باید همچون کالای قاچاق و «مواد مخدر» جمعآوری شوند. او تأکید میکند اگر جلوی این برداشتهای بیرویه گرفته شود و مردم تنها اندکی صرفهجویی کنند، فشار بر سفرههای زیرزمینی کاهش یافته و بخش مهمی از بحران رفع خواهد شد.
به گفته کهرم، الگوی مصرف آب در ایران بهطور جدی مشکل دارد؛ هر فرد در اروپا حدود ۱۵۰ لیتر آب در روز مصرف میکند اما این رقم در ایران حدود دو برابر است. او یادآور میشود که کارشناسان محیطزیست از ۱۱ سال پیش هشدار داده بودند که ادامه خشکسالی و مصرف فعلی، تهران را طی یک دهه آینده با بحران آب مواجه میکند و «امروز دقیقاً در همان نقطهای ایستادهایم که پیشبینی کرده بودیم.»
بخش مهم دیگری از گفتوگو به هدررفت گسترده آب اختصاص دارد. کهرم یادآور میشود بیش از ۹۰ درصد آب کشور در کشاورزی مصرف میشود و اصلاح شیوههای آبیاری یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت آب است. بهگفته او آبیاری قطرهای و بارانی که در اسرائیل طراحی شده، نمونه موفقی است که میتواند در کاهش آب مصرفی مؤثر باشد. در بخش شهری نیز وضعیت بهتر نیست؛ حدود ۳۰ درصد آب در شبکه فرسودهی آبرسانی بهدلیل نشتی از بین میرود و این بخش بهتنهایی میتواند بخش بزرگی از بحران را تشدید یا تخفیف دهد.
اما یکی از نکاتی که کهرم بهشدت بر آن تأکید میکند سدسازی بیرویه است. او سد را «دیوار خشکی در برابر آب» مینامد و میگوید سد بهخودیخود آبی تولید نمیکند. در بسیاری از نقاط کشور سدها بدون مکانیابی درست و تنها برای «ثبت رکورد» ساخته شدهاند و امروز مخازنشان پر از رسوب است. بهگفته او، ۲۸ سد کشور کمتر از ۳۰ میلیون مترمکعب آب دارند، در حالیکه هزینههای ساخت و نگهداری آنها سنگین بوده است. او همچنین توضیح میدهد که تبخیر شدید آب در پشت سدها یکی از دلایل اصلی هدررفت آب در کشور است. از ۱۲۰ میلیارد مترمکعب آبی که در کشاورزی استفاده میشود، یکسوم آن تنها به دلیل تبخیر از بین میرود.
او ادامه روند سدسازی و بیتوجهی به هشدارها را نتیجه مدیریت غیرعلمی میداند و اشاره میکند که متخصصان حوزه آب کنار گذاشته شدهاند، درحالیکه کشور از نظر دانش تخصصی کمبودی ندارد.
کهرم همچنین بهشدت با طرح انتقال آب از خلیج فارس، دریای عمان یا خزر مخالف است و میگوید این پروژهها هم در مبدا و هم در مقصد بحران ایجاد میکنند. شیرینسازی آب در مبدا مشکل دفع نمک دارد و اگر شیرینسازی در مسیر انجام شود، نمک در لولهها رسوب میکند و هزینههای سنگین بهبار میآورد.
در بخش دیگری از گفتوگو، او از ایجاد صنایع بزرگ آببَر در مناطق خشک انتقاد میکند؛ از جمله صنایع فولادی اصفهان که به خشکشدن زایندهرود دامن زدهاند. کشاورزی محصولات پرمصرفی مانند برنج، هندوانه و خربزه در مناطق کمآب نیز از نگاه او اشتباه راهبردی است؛ زیرا آب با ارزش فراوان صرف محصولاتی میشود که گاه با قیمت پایین صادر یا حتی به دلیل نقص ظاهری برگشت داده میشوند.
کهرم همچنین برداشت آب از تالابها ـ از جمله میقان اراک و پریشان فارس ـ را یکی از فاجعهبارترین خطاها میداند. او با ذکر مثال خشکشدن کامل پریشان و حتی «خودسوزی» آن، این رفتار را ناشی از تصمیمگیریهای غیرمنطقی میخواند.
