خروج بی سروصدا از یمن

کارشناسان معتقدند واشنگتن برای رضایت تهران در پرونده برجام و به عبارتی جبران هزینه‌های تحمیلی به ایران در زمان ترامپ، با هدف بازگشت اعتماد به دنبال حل پرونده یمن است.

به گزارش آتیه آنلاین، وزارت خارجه آمریکا روز گذشته (یکشنبه) اقدامات مربوط به حذف نام انصارالله یمن از لیست تروریسم را آغاز کرد. در همین راستا سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که دستگاه دیپلماسی به صورت رسمی تصمیم آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا برای حذف نام انصارالله از لیست تروریسم را به کنگره اعلام کرده است.

حالا بعداز گذشت پنج سال از جنگ و تجاوز به خاک یمن، پیروزی دمکرات‌ها در واشنگتن باعث تغییر تاکتیک و رویکرد در سیاست برخورد با کمیته‌های مردمی و به عبارت ساده تر ملت یمن شد. در همین راستا کاخ سفید در اقدامی سیاسی خروج انصارالله از لیست سازمان‌های تروریستی را در دستور کار قرار داده که واکنش‌ها و تحلیل‌های گوناگونی را به دنبال داشته است.

شش ساله زیر گلوله

برای درک بهتر از چنین رخدادی آن هم از سوی دمکرات ها باید با دقت بیشتر و مهمتر از آن، تمام کارنامه این چند سال جنگ تحمیلی را به شکل اجمالی بررسی کرد. نقض تمامیت ارضی و تجاوز آشکار به یمن در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ میلادی برابر ۶ فروردین ۱۳۹۴ با حمله هوایی ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی به یمن با نام «عملیات طوفان قاطعیت» یا همان «عملیة عاصِفة الحزم» و به درخواست رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن آغاز شد. این بحران انسانی و در واقع نسل‌کشی آشکار از ۲ اردیبهشت امسال با نام «عملیات احیای امید» ادامه یافت. جنگنده‌ کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین) به همراه مراکش، مصر، اردن و سودان در این تجاوز مشارکت کردند و سومالی نیز اجازه استفاده از پایگاه‌های نظامی خود برای حمله به یمن را صادر کرد.

اما در این میان آنچه در صحنه میدانی به ثبت رسید، عدم پیروزی و تحقق اهداف از قبل تعیین شده در برنامه و راهبرد ائتلاف عربی در جنگ یمن بود. با گذشت سه سال از جنگ، تاکتیک انصارالله و ارتش این کشور برای نبرد با متجاوز کمی تغییر کرده و آنها توانستند آتش جنگ را به عمق حیاتی عربستان و امارات منتقل کنند.

این در حالی است که ریاض و امارات در کنار حمله و عملیات سراسری برای اشغال و تثبیت اهدافِ اقدامی خود در خاک یمن، یک سناریوی داخلی را هم در دستور کار قرار دادند. احیای دولت منصور هادی و تزریق اعتبار مصنوعی به این ساختار منحله یکی از اهداف میان مدت ریاض و ابوظبی برای نبرد و مدیریت ارتش و کمیته‌های مردمی در یمن بود. در واقع سعودی و خاندان بن زاید با گذشت دو سال از جنگ و جنایات جنگی به علاوه اینکه همه توان عربی درکنار پشتیبانی دو ابر قدرت (بریتانیا و آمریکا) را در کنار خود داشت به این درک از واقعیت صحنه یمن رسید که امکان پیروزی در این جنگ اگر محال نباشد بسیار پایین است.

آنچه در عمل رخداد شکست های سلسله‌وار ائتلاف در محورهای مختلف و مدیریت عشیره‌های فعال در جنگ از سوی انصارالله و ارتش بود. اهرم میدانی ائتلاف در یمن که به عنوان بازوی نظامی ساختار هادی به کارگیری شده بود حالا با مدیریت و توان بالای مهندسی انصارالله در اقدامات ترکیبی نه تنها خنثی شده، بلکه در برخی از مناطق و محورها به خدمت یمنی‌ها درآمد.

در مقابل محاصره همه جانبه این کشور از سوی سعودی و سایر اعضاء ائتلاف، اقدامی خلاف شئون انسانی و در راستای جنایان جنگی ارزیابی شد. اما آن هدفی که از اجرای چنین اقداماتی از سوی اعراب در یمن دنبال میشد فشار حداکثری بر ملت و در واقع انصارالله بود. ریاض با هدف افزایش فشار و ایجاد نفرت از سوی مردم به مقاومت یمن ایجاد انشقاق در ساختار سازمان کمیته های مردمی را دنبال میکرد و این مساله یکی از دلایل برقراری محاصره کامل در یمن بود؛ موضوعی که نه تنها محقق نشد بلکه باعث اتحاد و همدلی بیشتر میان مردم و انصارالله شد. حالا با شکست عربستان در سناریوی افزایش تنش داخلی و تحمیل هزینه به مقاومت یمن از حوزه داخل این کشور، اقدامات موشکی و هدف قرار دادن عمق اقتصادی و سیاسی- امنیتی عربستان و امارات، همه بازیگران یمن را غافلگیر کرد.

پروژه خروج

در شرایط کنونی سناریوی اصلی برای این بحران، خروج آبرومندانه عربستان و امارات و جلوگیری از آبروریزی هر چه بیشتر در مورد توان نظامی این دو به علاوه کشورهای عضو ائتلاف عربی بود. به همین جهت اولین گام برای عملی شدن این مسئله به رسمیت شناختن انصارالله به عنوان جریان اصلی در یمن و بسترسازی برای برقراری مناسبات دیپلماتیک بود. از سوی دیگر پیروزی دمکرات‌ها و نحوه مناسبات میان بایدن و ملک سلمان بر تقویت این موضوع اثر داشت. در این خصوص برخی تحلیلگران مسائل یمن معتقدند واشنگتن برای بهبود و رضایت تهران در پرونده برجام و به عبارتی جبران هزینه‌های تحمیلی به ایران در زمان ترامپ و جمهوریخواهان، با هدف بازگشت اعتماد به دنبال حل پرونده یمن است.

برخی ناظران  مسائل بین‌الملل هم معتقدند پرونده یمن یکی از اهداف تهران در سیاست خارجی و مسئله مقاومت است که بر همین اساس و شناخت کاخ سفید از این موضوع، خبر آغاز خروج انصارالله از سوی بلینکن رسانه‌ای شد.

از طرفی برخی تحلیلگران بر این باورند که این مسئله ربطی به مناسبات واشنگتن با تهران نداشته و صرفاً برای حل پرونده یمن و نجات عربستان و امارات در دستور کار قرار گرفته است. خروج انصارالله و به رسمیت شناختن آن در راستای برقراری مناسبات دیپلماتیک و گفتگوهای سیاسی حول محور آتش‌بس و حل و فصل پرونده یمن از جمله اهداف دمکرات‌ها از این اقدام است.

در آخر باید خاطر نشان کرد که در سال ۲۰۱۵ آنچه در برآورد نهایی از سوی ریاض و ابوظبی در پرونده تجاوز به یمن تحلیل نشد، پیروزی انصارالله و ارتش این کشور در برابر تجاوز خارجی و جنگ داخلی بود. حالا با گذشت قریب به شش سال از این واقعه، آنچه در عمل مشاهده می‌شود تلاش بی‌وقفه ائتلاف عربی و همپیمانان غربی آن برای حل و فصل آبرومندانه با پوشش ایجاد امکان‌های حقوق بشری و جلوگیری از جنایات انسانی در پرنده یمن است.

در این میان آنچه از سوی برخی تحلیلگران مورد توجه قرار گرفته است، کارنامه ولیعهد جوان ریاض در تحمیل هزینه‌های جبران‌ناپذیر به عربستان و سایر اعراب متحد ریاض است؛ مسئله‌ای که کاخ سفید نیز به آن اشراف پیدا کرده و دمکرات‌ها در تلاش هستند تا خودشان را از تبعات این خسارت‌های بی‌وقفه دور نگه دارند. لذا خروج انصارالله از لیست سازمان‌های تروریستی به معنی شکست کامل ائتلاف عربی - غربی در یمن و نبرد شش سال اخیر است.

گزارش : اردشیر حبیبی

کد خبر: 8010

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 1 =