به گزارش آتیه آنلاین، ‌نوشین شعبانی در گفت و گو با ایرنا درباره علت پرداختن به موضوع مین های دوران جنگ و سوانحی که همچنان قربانی می گیرد، اظهار داشت: سال ها اخبار مربوط به پاکسازی میادین مین را از سایت مین و زندگی دنبال می کردم و در تمام این مدت دغدغه نوشتن درباره مرزنشینان سانحه دیده بر اثر انفجار مین را داشتم.

وی افزود: جنگ‌ تحمیلی سال هاست که برای ما تمام شده ولی مین های به جا مانده از دوران جنگ، خطری است که بسیاری از هموطنان را در مرزهای غربی کشور تهدید می کند.  
شعبانی اضافه کرد: داستان اژدی های خفته بر مبنای ماجرایی واقعی شکل گرفته است. دختر ۹ ساله ای به نام گشین همراه دوستانش خبات و آلا در روستای نشکاش مریوان مشغول بازی هستند که پای گشین به مین خفته در زمین برخورد می‌کند و بر اثر انفجار مین، کف پای گشین از بین می‌رود و یک چشم آلا نیز مجروح می شود. البته ماجراهای دیگر داستان بر مبنای تخیل نویسنده است و ماجراهای زندگی گشین را در دوران قبل و بعد جنگ به تصویر می کشد.  

در فصل دوم و قسمت مدرسه می خوانیم:

آقای معلم گاهی فیلم را نگه می داشت و درباره اژدها و شاخک هایش حرف می زد. فرشاد پرسید: یعنی تا وقتی زنده ایم باید از اژدی ها بترسیم و مراقب باشیم؟

آقای معلم لبخند تلخی زد و گفت: هشت سال جنگ بوده و اژدی ها تا توانسته شاخک هایش را زیر خاک پنهان کرده. پهلوان و دوست هایش به زودی روستا را پاک سازی می کنند اما اژدی ها را نباید دست کم بگیریم. مصیبت جنگ همین است که اژدی های توی خاک را بیدار می کند. تا بخواهیم از شر اژدی ها را از سرمان کم کنیم سال ها طول می کشد. (صفحه ۹۸)

وی ادامه داد: نوشتن در باره کردستان و مردم مهربان کرد، برای من آسان نبود و امیدوارم اشاره درستی به فرهنگ غنی این سرزمین کرده باشم و از کمک های دوستان کُردم در شهرهای مریوان و سنندج بسیار سپاسگزارم.  امیدوارم این رمان و طرح ماجرای بچه های مین باعث جلب توجه عموم و مسئولان به این موضوع شود تا شاید باری از دوش سانحه دیدگان انفجار مین برداشته شود.  

آن شب همه با شادی و خنده از خانه برهان بیرون آمدند. وقتی همه مهمان ها رفتند، نقره نفس راحتی کشید و گفت: بالاخره بعد از ۱۰ سال امشب راحت می خوابم. خبات گفت: اما من تا عمو برهان زیر این سقف نباشد، خواب راحت به چشمم نمی آید. روزی که از هم جدا شدیم شما را به من سپرد. حالا فردا سالم و سر حال تحویلش می دهم. شکر خدا.  

نقره دست هایش را رو به آسمان گرفت و گفت: خدایا شکرت. گشین اما بیشتر از آن که شاد باشد، نگران بود. دلش نمی خواست پدرش را در آن شرایط ببیند. با خودش فکر کرد که ای کاش هلال احمر زودتر پای مصنوعی را فرستاده بود تا مجبور نمی شد با عصا برود سنندج.  

نقره فکر گشین را خواند و گفت: گشین جان فردا صبح زود راه می افتیم. همین که رسیدیم سنندج، اول می رویم هلال احمر. شاید خدا خواست و پروتزت آماده بود. اما اگر هم نشد، هیچ اشکالی ندارد. برهان پدرت است و برایش فرق نمی کند تو چطوری و چه شکلی باشی. همین که زنده و سالم باشی خدا را شکر می کند.  

خبات گفت: عمو حتی نمی داند تو به دنیا آمده ای و دختری یا پسری. عراقی های نانجیب خیلی زود دستگیرش کردند.  

گشین آهی کشید و رفت توی رختخواب. لحاف را روی سرش کشید و تا خود صبح به مردی به نام برهان فکر می کرد که از فردا می خواست بابا خطابش کند. (ص. ۱۰۴)

فصل اول این کتاب شامل پهلوان اژدر، آقای معلم، شوان، اژدی ها، کوه و گشین و فصل دوم شامل پادشاهی زیرآب، برهان، خانه، ماموستا، درخت گردو، نقره، کاک حسن، مدرسه، خبر تازه، بابا، آوات و جنگ است.  

انتشارات موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در مقدمه ای با عنوان سخن ناشر آورده است: انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مقطعی مهم، اثرگذار و سرنوشت ساز در تاریخ درخشان ایران زمین و سرمایه ای عظیم از میراث فکری، فرهنگی و تمدنی کشور عزیز ما است که باید به درستی معرفی شود و برای نسل های آینده محفوظ و ماندگار بماند. آیندگان باید این بازه بی نظیر تاریخ را به خوبی بشناسند و به و طور ویژه بدانند که در نیم قرن اخیر چه ماجراهای تلخ و شیرین و چه حادثه‌هایی بر کشوری مثل ایران گذشته است.  

این آگاهی، تضمین کننده انتقال فرهنگ و ارزش های پربار این سرزمین به نسل های بعد و پلی برای انتقال تندمن بین نسلی به شمار می آید. در واقع این آگاهی ضامن حفظ و بقای اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی خواهد بود و ارزش هایی را که پاک ترین جوانان وطن، گرانبهاترین دارای خود را به پای آن نثار کردند، پایدار و جاودانه خواهد کرد.  

در ادامه سخن ناشر آمده است: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با یک ظرفیت راهبردی می تواند ماموریت خطیر فرهنگسازی عمومی و زمینه استفاده از تجربه ها و اندوخته های فکری، فرهنگی و ارزشی پیشکسوتان و ایثارگران عرصه حماسه و سربلندی کشور برای بهره گیری نسل نو را فراهم آورد و کتاب به عنوان میراث ماندگار فرهنگ بشری و قلم به مثابه بی همتاترین ابزار ثبت و ضبط دستاوردهای فکری و فرهنگی انسان، بهترین شیوه برای به تحریر و تصویر درآوردن گفتمان انقلاب اسلامی و عرضه آن به نسل های آینده است.  

کتاب اژدی های خفته با هزار شماره در ۱۲۴ صفحه از سوی انتشارات موزه ملی انقلاب اسلام و دفاع مقدس منتشر شده است.