به گزارش آتیهآنلاین، گزارشی که اخیراً دانشگاه آکسفورد تهیه و بر روی آن کار کرده و در مجله بینالمللی اپیدمیولوژی منتشر شده نشان میدهد که میزان کاهش امید به زندگی در ۲۹ کشور، از جمله آمریکا، شیلی و ۲۷ کشور اروپایی، بزرگترین رقم در تاریخ مدرن است.
فرسودگی اجتماعی
برای اروپای غربی، کاهش امید به زندگی در بدترین وضعیت پس از سالهای جنگ جهانی دوم و پس از آن قرار دارد. در اروپای شرقی، کاهش امید به زندگی در بدترین زمان از زمان فروپاشی بلوک شوروی در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱ قرار دارد؛ وضعیتی که به احیای سازوکار سرمایهداری و برچیده شدن سیستمهای مراقبتی و بهداشتی عمومی و دیگر حمایتهای اجتماعی منجر شد. در ایالات متحده، کاهش امید به زندگی در بدترین حالت از زمان ثبت این آمار، در میانه رکود بزرگ سال ۱۹۳۳، قرار دارد. به عبارت دیگر، کرونا بدترین بلا برای حافظه زنده جامعه آمریکا است. این آمار طی یک سال و در ۲۹ کشور مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است. بیشترین کاهش امید به زندگی در آمریکا با ۲/۲ دهم روی داده که این رقم دوبرابر متوسط در دیگر کشورهاست. این عقبنشینی گسترده اجتماعی نه به خاطر وضعیت کرونایی بلکه امتناع طبقه حاکم این کشورها از هرگونه مبارزه جدی علیه این وضعیت حاصل میشود.
این دولتها به جای سرکوب همهگیری و از میان بردن ویروس، سیاست مبتنی بر سود را در پیش گرفته و تولید سرمایهدارانه را به هر قیمتی، از جمله جان مردم، حفظ کردهاند. در برخی کشورها، متد «مصونیت گلهای» پی گرفته شد؛ سیاستی گستاخانه در مواجه با این ویروس در سوئد، بریتانیا و همچنین دیگر نقاط اروپا. در ایالات متحده نیز ترامپ همان سیاست را با شعاری متفاوت دنبال کرد: «درمان نمیتواند بدتر از بیماری باشد.» همین سیاست کمابیش در اکثریت کشورهای جهان نیز دنبال میشود؛ از آمریکای تحت زمامداری بایدن گرفته تا فرانسه تحت حکمرانی امانوئل ماکرون و آلمانی که آنگلا مرکل بر آن ریاست میکند. شرایط در تمامی این کشور با تفاوتهایی جزیی، کمابیش یکسان است. بر این اساس، «زندگی با ویروس» ضروری است. این در عمل بدان معناست که تعداد بیشماری از مردم در پی ابتلا به این بیماری جان خود را از دست میدهند.
این مطالعه و تحقیق توسط دانشمندان مرکز علوم جمعیتشناسی لورهولم در دانشگاه آکسفورد انجام شد. در این تحقیق، پایگاه دادهای از آمار امید به زندگی را در ۲۹ کشور ایجاد کردند و سپس برای تعیین روند از سال ۲۰۱۹ تا اواسط سال ۲۰۲۰، جنسیت و سن را نیز ملاک تحلیل قرار دادند. تنها در سه کشور حوزه اسکاندیناوی بود که ما شاهد پیشرفت در امید به زندگی هستیم. در بقیه موارد، هم برای مردان و زنان بالا و پایین ۶۰ سال، شاهد کاهش امید به زندگی هستیم. طبق این تحقیق، «میزان کاهش فعلی امید به زندگی، رقمهای افزایش امید مربوط به پنج سال پیش از همهگیری را پشت سر میگذارد. از میان این ۲۹ کشور، زنان از ۱۵ و مردان از ۱۰ کشور، امید به زندگی کمتری داشته و با ترس بیشتری سال ۲۰۲۰ را در مقایسه با سال ۲۰۱۵ به پایان بردند».
تفاوت آمار مرگومیر
در این زمینه، تفاوتهای قابلتوجهی میان دو منطقه مهم مورد تحقیق، آمریکا و اروپا وجود دارد. در اروپا، مرگ افراد بالای ۶۰ سال عامل اصلی کاهش امید به زندگی بود. از سوی دیگر، در آمریکا، افزایش مرگومیر افراد از سنین پایین تا ۵۹ سال عامل اصلی کاهش شدید امید به زندگی در خلال سالهای ۲۰۱۹ الی ۲۰۲۰ در میان مردم بود.
این تنها یکی از چندین یافتهای است که نشان میدهد طبقه کارگر در آمریکا، بهویژه مردان از همهگیری تأثیرات منفی بسیاری پذیرفتهاند. این گزارش همچنین نشان میدهد ایالات متحده با وجود جمعیت جوانتری که دارد، آسیبپذیری بیشتری در این گروههای سنی در مقایسه با اروپا دارد. عوامل دیگری مانند نابرابری در دسترسی به مراقبتهای پزشکی در طبقات اجتماعی و نژادی نیز دیگر عواملی هستند که این تفاوت و همچنین میزان بالای مرگومیر را توجیه میکنند.
این آمار همچنین شامل میزان بالاتر بیماریهای قلبی، سرطان و دیابت در آمریکا میشود که در بسیاری از موارد با استرس در محل کار و تأثیر موادمخدر و الکل ارتباط دارد. از سوی دیگر، نباید تأثیرات زیاد ناشی از عدم دسترسی گسترده به مراقبتهای بهداشتی در بیماران مبتلا به کرونا را از یاد برد؛ چراکه کسانی که به بیماریهای قلبی، سرطان و غیره مبتلا هستند، ممکن است دسترسی به آن خدمات را نداشته باشند.
این گزارش در ادامه خاطرنشان میکند: «شواهد دال بر آن است که مرگومیر ناشی از عواملی به جز کرونا در میان افراد متعلق به طبقه کارگر بیشتر از دیگر طبقات است». گزارش آکسفورد، البته جزییات بیشتری ارائه نداده و بر تأثیر نابرابری اقتصادی بر میزان امید به زندگی و مرگومیر ناشی از کرونا اشارهای نمیکند، اما دادههای اخیر یک تحقیق در اُنتاریوی کانادا نشان داد افرادی که درآمد کمتری داشته، پنج برابر بیشتر احتمال دارد که در معرض کرونا قرار گیرند. این رقم در میان طبقات بالاتر اجتماع به نسبت دیگران کمتر بوده و در نتیجه امید به زندگی را نیز افزایش میدهد.
گزارش: کامران برادران
نظر شما