به گزارش آتیهآنلاین، در حالی که برنامههای بازگشت کارگران به دفتر اصلی شرکتها در اولویت قرار دارد، بحران دیگری وجود دارد که هنوز حل نشده است: مراقبت از کودکان. «بریژید شولته»، مدیر شرکت «بترلایفلب»، یک سازمان تحقیقاتی در حوزه کار و خانواده در این رابطه میگوید: «عدم اطمینان در مورد اینکه مدارس در پاییز چگونه خواهد بود، همراه با کمبود کارکنان مراقبت از کودک، جنبشی را برای بازگرداندن کارکنان به محیط کار و ایجاد شرایطی غیرقابلمدیریت و غیرآماده به راه انداخته است.»
سی.ان.بی.سی اخیراً با شولته در مورد اینکه چرا شرکتها باید به زیرساختهای مراقبت از کودکان توجه کنند گفتوگو کرده است؛ درباره اینکه چگونه به بهترین شکل به والدین شاغل کمک کنند و چرا مدلهای قدیمی باید تغییر یابد. آنچه در ادامه میآید، مصاحبه با این فعال حوزه کار و خانواده است.
شرکتها از کارگران میخواهند که به دفاتر بازگردند، اما با این حال، هنوز بحران زیرساختهای مراقبت از کودکان وجود دارد که نیازمند توجه ما است. به نظرتان چه پیش میآید؟
سؤال این است که آیا در ۱۸ ماه گذشته متوجه نشدهایم که مدارس فاقد مراقبت از کودکان هستند و محلهای کاری وجود دارد که نمیتواند به وظیفه خود در این زمینه عمل کنند یا اگر هم چنین چیزی وجود داشته باشد، آیا میتوان به آنها اعتماد کرد یا خیر؟ ۲۰ هزار مرکز مراقبت از کودک وجود دارد که میدانیم به علت همهگیری کرونا بسته شدهاند. طبق آمار اداره کار، از هر ۹ شغل مربوط به مراقبت از کودکان، یک شغل از دست رفته است.
بنابراین حتی اگر والدین هم بخواهند به محل کارشان بازگردند، ممکن است جایی برای رفتن و مراقبت از فرزندانشان وجود نداشته باشد.
هنگامی که در مورد بازگشت به کار حرف میزنیم اگر این مسائل را بررسی نکنیم، نشان میدهد که هیچ چیز یاد نگرفتهایم. من هفته گذشته با کسی حرف زدم که میگفت همه در دوم ماه اوت به دفتر بازگردانده شدهاند. از کارکنان سؤالی پرسیده نشد و این پرسش مطرح نشد که چند نفر از کارکنان بچههای خردسال دارند و حالا که مدارس بناست پاییز باز شود، آیا طی مدت تابستان اردوگاهی برای فرستادن بچهها وجود دارد یا خیر؟ این مدیریتی وحشیانه و افتضاح است.
فکر میکنید چرا اوضاع اینطور شده است؟
ببینید ما ساختاری اساساً مردانه داریم که همه چیز را اداره میکند. اینها افرادی هستند که در مورد نحوه کار و زمان و شرایط بازگشت به آن تصمیمگیری میکنند. اینها افرادی هستند که در فرهنگ اداری به بلوغ رسیدهاند و نحوه پیشرفتشان هم همینگونه است. در مقابل مقاومتی در قبال کار کردن به روشهای دیگر وجود دارد. بنابراین وضعیت کمابیش ثابت مانده است. بخش دیگر مسأله این است که مردم میخواهند به حالت قبلی بازگردند. همه ما از این همهگیری خسته شدهایم.
همه میخواهند پیشرفت کنند، اما وقتی اصول اولیه والدین شاغل را نادیده میگیرید، نمیتوانید ادامه دهید. طی این همهگیری، مردم زود از خواب بیدار میشدند، بچهها در خانه آموزش میدیدند و تا دیروقت بیدار میماندند. مردم خود را فدای شرکتشان کرده و زمانی که به آنان دستور داده شد که به محل کارشان بازگردند، مثل یک سیلی به صورت بود؛ چراکه بسیاری طی این ۱۸ ماه شرکتهایشان را در اولویت قرار داده بودند.
اکنون شرکتها چه کار باید کنند؟ بیدلیل نیست که شرکتها بخواهند برخی کارمندان به محل کارشان بازگردند.
این موضوع برای هر شغلی متفاوت است، اما بهترین شیوهها باید حول پرسشهای اساسی شکل گیرد. به عنوان یک کسبوکار، وظیفه اصلی شما چیست و افراد باید برای انجام این کار کجا باشند؟ نکته دیگر این است که مردم چگونه میتوانند به محلی بازگردند که برای آنان انعطاف نشان نمیدهد؟ از سوی دیگر، باید این موضوع را مطرح کرد که چرا وقتی شرکتها نمیدانند مردم در خانه با چه مشکلاتی روبهرو هستند، باید راه را برای بازگرداندن افراد اینگونه طراحی و اجرا کرد؟ از مردم بپرسید که به چه چیزی نیاز دارند. ابتدا باید آنها را به صورت ناشناس مورد بررسی قرار داد تا از مشکلاتی مطلع شد که در خانه و مراقبت از کودکان وجود دارد. با در اختیار داشتن این دادهها، میتوان نحوه ارائه انعطاف را که میتواند مفید واقع شود دریافت کرد.
اگر به آنچه طی ۱۸ ماه گذشته روی داده نگاهی بیندازید خواهید دید بین افرادی که طی این مدت مشغول به کار بودهاند دانشی بزرگ وجود دارد. برخی که در آپارتمانهای کوچک زندگی میکنند یا تنها هستند، نیازمند همراهی بیشتری هستند. دیگران از رفتوآمد متنفرند و بیشتر با خانوادهها و نیازهای مربوط به مراقبت از کودکان درگیر شدهاند؛ اما یک شرکت اگر دنبال اطلاعات نباشد نمیتواند از این دادهها بهرهمند شود. فکر میکنم ما آنقدر شستوشوی مغزی شدهایم که گمان میکنیم خانواده یک موضوع خصوصی است و هر کس باید به تنهایی مسائل را حل کند.
ما نمیتوانیم ببینیم برخی از این مؤلفهها نقش مهمتری در رشد و بلوغ جامعه دارند. به همین دلیل است که به آموزش عمومی نیاز است. این خود باعث میشود که جامعه مدام قویتر و بهتر شود. در زمینه مراقبت از کودکان نیز باید به همین شکل فکر و برنامهریزی کرد و این موضوع خود به پیشرفت همه و از جمله شرکتها میانجامد.
گزارش: فرشاد گلزاری
نظر شما