زندگی در وضعیت هشدار

اگر یک سال پیش کسی از آینده‌ای خبر می‌داد که در آن خیلی از رفتارها و عادات‌ و سبک زندگی‌مان به یکباره دستخوش دگرگونی‌های عمیق و برگشت‌ناپذیر می شد، شاید اصلا باور نمی‌کردیم.

به گزارش آتیه آنلاین، باور نمی‌کردیم قرار است تا مدت‌ها خبری از جشن و دورهمی نباشد، قرار است بازارها و مراکز خریدمان بسته باشد و ورشکستگی، معیشت و اقتصادمان را زیر و رو کند، چک‌هایمان برگشت بخورد و هر روز شاهد مرگ صدها تن از هم‌وطنانمان باشیم. باور نمی‌کردیم قرار است از از فواصل زیاد و با ماسک آن هم در صورت ضرورت با هم ارتباط داشته باشیم، قرار است مادرانمان را از دور ببینیم و آغوشهایمان از گرمی عشق آن‌ها خالی بماند، با کمترین علاِیم بیماری قرار است از هم بگریزیم و در شرایطی قرار بگیریم که گویی آخرالزمان است. کما این‌که بسیاری بر این باورند که این دوره، دوره آخرالزمان است. با همه این ها اما درست که قرارگرفتن و زندگی در شرایط هشدار و وضعیت قرمز خیلی چیزها را تغییر داده اما برخی از این تغییرات اگر با دید مثبت بررسی شود، می‌تواند شرایط سخت امروز را کمی نرم‌تر و قابل تحمل‌تر کند. به هر روی هرکسی از دید خود به این شرایط نگریسته و آن را تحلیل می‌کند.

آنچه در ادامه می‌خوانید، مجموعه نوشتارهایی در همین باب است؛ نگاه‌های مثبت و نیمه مثبتی که شاید برای شما هم تازگی داشته باشد:

برای اولین بار توانستم از فرصتِ تغییر استفاده کنم

به هوش مصنوعی ایمان آوردم و مهمتر اینکه فهمیدم که رفت و آمد نکردن با خیلی از آدم‌ها نه تنها چیزی از آدم کم نمی‌کند بلکه اولین قدم برای تغییراست.

در این حدودِ یک‌سال که رسانه را شناختم و از بُعدِ دیگری به آن نگاه کردم، توانستم برای اولین بار از فرصتِ تغییر استفاده کنم /فرزاد ارشادی-شاعر

تغییرات برای کسانی محسوس است که پروتکل‌ها را رعایت می‌کنند

با همه گیری ویروس کووید ۱۹ طی ۹ ماه گذشته در کشور به صورت ناخواسته سبک و شیوه زندگی ما (کسانی که واقعا پروتکل‌های بهداشتی را رعایت می کنند) نیز تحت تأثیر این ویروس منحوس قرار گرفت. نه اینکه باعث مختل‌شدن امورات زندگی شده باشد ولی با تغییراتی مواجه گردیده است که به ناچار ملزم به رعایت آن در زندگی روزمره خود هستیم. امروز بیشتر افراد و خانواده‌ها با آن دست و پنجه نرم می کنند موضوع تعطیلی مراکز آموزشی (مدارس و دانشگاه‌ها) به صورت حضوری است که مجبور شده‌اند به صورت ارتباط آنلاین و در محیط خانه موضوع آموزش خود یا فرزندان را دنبال کنند، فارغ از مشکلاتی که در این راه نظیر تهیه امکانات آموزشی آنلاین برای اکثر خانواده‌ها از جمله خانواده‌های کم‌درآمد و بی بضاعت وجود دارد.

از طرف دیگر بحث شیفت‌بندی و دورکاری کارکنان ادارات و سازمان‌ها با همه‌گیری ویروس کووید ۱۹ در برهه‌های خاص پاندمی ویروس، جهت کاهش بار مراجعات حضوری مردم وجود دارد و ماندن در خانه‌ و انجام وظایف و امورات در بستر اینترنت که قطعا پالس‌های مثبت و منفی برای همه کارکنان دارد که خود من نیز به‌صورت مستقیم با آن سرو کار دارم.

تغییر دیگری که در این بین به‌وجود آمده است بحث «ماندن در خانه» و کاهش مراودات و دید و بازدیدهای خانوادگی در ایام فراگیری ویروس است که همان بحث ماندن در خانه به معضلات و مشکلاتی برای بیشتر خانواده‌ها با یکجانشینی ایجاد کرده است و اگر هم بستری برای این دید و بازدیدهای خانوادگی به‌وجود آمده است. بیشتر به صورت ارتباط تصویری و در فضای مجازی مهیا شده است که چندان به مذاق خانواده‌ها خوش نیامده است و از آن حس گرمی و دورهم‌نشینی که قبلا وجود داشته است به شدت کاسته است.

استفاده از پوشش ماسک به صورت مداوم در بین افراد جامعه جهت جلوگیری از انتقال ویروس کرونا، تغییر دیگری در سبک و روش زندگی ما بوده است که مثل «بستن کمربند ایمنی» با هشدارهای پلیس در حین رانندگی جهت جلوگیری از تلفات جانی و مالی بیشتر به یک الگوی مناسب و ایده‌آل جهت حفظ جان انسان‌ها در برابر ویروس تبدیل شده است.

همچنین استفاده مکرر و زیاد از ضد عفونی کننده‌های سطوح و دست و همراه داشتن آن در تمام طول ساعات روز که در ایام همه گیری ویروس بیشتر به یک «وسواس» در بین مردم در زندگی روزمره خود بدل شده است که اگر به سال گذشته و در همین مواقع از سال برگردیم استفاده این‌چنینی از مواد ضد عفونی‌کننده امری غیر قابل قبول و غیرعادی جلوه می کرد.

در پایان لازم به ذکر می دانم که همه موارد گفته شده در بالا موضوعاتی بوده است که صرفا در طول مدت انتشار ویروس با آن‌ها مواجه شده‌ایم و به صورت محسوس باعث تغییراتی در سبک زندگی ما شده است و تنها برای کسانی محسوس‌تر است که خود را الزام به رعایت پروتکل های بهداشتی بدانند./محمد شفیعی- خبرنگار

کرونا من را در گوشی غرق‌تر کرد

راستش من فکرمی‌کنم کرونا اولش یک تلنگر حسابی به همه زد که آهای ملت! زندگی بشر دوپا به هیچ بنده! پس مثل بچه آدم زندگی کن و هی نتازون.  اما بعدش دیدیم چند ماه گذشته ما هم که زنده موندیم و چه الکی هی دست شستیم و نان خانگی پختیم و زار و زندگیمان را وایتکس باران کردیم.  و اینچنین بود که بیشتر ماها  باز برگشتیم به حالت پیشا کرونایی تا این‌بار ما یک درس بزرگ به کرونا بدهیم که «هه هه! چیه!  بشریت خیلی خل‌تر و چل‌تر از این حرفاست که با فوت هزاران آدم ککش بگزه.»

زندگی من هم، اولش خیلی تغییر کرد. و من خیلی تلنگر خوردم و خیلی به ماهیت بشریت و اینها فکر کردم و هی ترسیدم و ویتامین خوردم و اخبار کرونا را لحظه‌ای در سراسر دنیا دنبال کردم. تازه همه‌اش هم سعی کردم هی مثلا توصیه کنم کسی کرونا نگیره. شاید مثل بعضی‌ها در خانه نان نپختم اما خب خیلی کارهای دیگر را امتحان کردم. البته فقط چند ماه اول.

اما برسیم به امروز. تقریبا زندگی عادی قبل را دارم منهای مسافرت‌رفتن.

اما تغییر بزرگ زندگی من وابستگی بیشتر و بیشتر به گوشی و فضای مجازی بود. کرونا من را در گوشی غرق‌تر کرد./خدیجه آبزن-مجری

پروسه‌ی ضدعفونی‌کردن، خوشحالی خرید را از دماغمان در میآورد

قبلا کافه و سینما حتما جزء برنامه‌هایمان بود، اما از اسفند ۹۸ کلا از برنامه‌ها حذف شد.

خانواده‌، فامیل و دوستان را بیشتر می‌دیدیم، الان در جمع‌های شلوغ اصلا شرکت نمی‌کنیم

قبلا با لذت بیشتری خرید می‌کردیم، الان هر بار می‌خواهیم خرید کنیم، هم وقت بیشتری را صرف آن می‌کنیم و هم آنقدر پروسه‌ی ضدعفونی‌کردن خسته‌کننده است که خوشحالی خرید را از دماغمان در می‌آورد.

قبلا بی‌هیچ مناسبتی با دوست و آشنا دور هم جمع می‌شدیم؛ تولد، سالگرد ازدواج، خونه‌نویی و... الان همه‌چیز شده مجازی و تلفنی.

قبلا راحت‌تر و بی‌دغدغه‌تر می‌رفتیم بیرون، الان برای هر بار بیرون رفتن باید کلی سبک سنگین کنیم که چطور برویم و بیاییم که تماس کمتری با آدم‌ها و سطوح داشته باشیم./ثریا شیری-خبرنگار

روزهای قرنطینه؛ سکوت، خفقان، ترس، استرس

اوایل شیوع بیماری انگار دنیای اطرافم مثل گذاشتن یه فیلم روی دور تند شده بود،

همه درحال دویدن اینور و آنور بودند. از داروخانه و میوه فروشی‌ها، عطاری‌ها بگیر تا پروازها، قطارها و اتوبوس‌هایی که به فرجه چند روز مدام درحال جابجایی آدم‌هایی بودند که گویی در حال فرارند و رفتن به یک جای امن‌تر از مکان فعلیشان.

همان اوایل و تنها برای چندروز این وضعیت ادامه‌دار شد و انگار هیچ کسی نمی‌خواست از حرکت بایستد. روزهای بعد از آن مثل انفجار یک بمب بود «بومممممم....!!» روزهای قرنطینه؛ سکوت، خفقان،ترس، استرس؛ روزهای پراز ناامیدی، خیابان‌های خالی از جمعیت که مثل فیلم‌های ترسناک محل تردد ارواح سرگردان شده بود. فکر می‌کنم یکی از بارزترین ویژگی‌های ما آدم‌ها قابلیت وفق‌دادن خودمان با شرایط موجود. باشد. جوری که در سخت‌ترین شرایط هم می‌توانیم یک راهی برای عبور از آن پیداک نیم. حداقل در خمیرمایه ما ایرانی‌ها این ویژگی خیلی مشهود است. از آن روزهای شروع بیماری چندماهی می‌گذرد. هنوز شرایط خوب نیست هنوز نمی‌شود مثل روال قبل زندگی کرد. ولی ما داریم روزهامان را سپری می‌کنیم به امید روزهای که بتوانیم مثل سابق از کارهایی مثل پرسه‌زدن در پاساژها، دورهمی‌های دوستانه، رفتن به سینما و رستوران و کلی کارهای به ظاهر کوچک و تکراری، ولی با ارزش لذت ببریم. فهیمه شکاری-دانشجوی ارشد دانشگاه شهید بهشتی

فعالیت‌های ورزشی بسیار محدود شده است

با آمدن کرونا بیشتر تفریحات از جمله مسافرت و دورهمی‌های بزرگ حذف شده و فعالیت ورزشی در رشته‌هایی مثل فوتبال، بدن سازی و شنا(استخر) محدود و یا غیرممکن شده است. حالا دیگر برای حضور در مراسم شادی و عزای دوستان و اطرافیان دارای دوگانگی بزرگی شدیم. از طرفی در راستای رعایت پروتکل‌ها نرویم و یا این‌که برحسب مصلحت‌اندیشی برویم که هر دوی این‌ها عواقب خاص خودش را دارد. یکی خطر ابتلا به کرونا و دیگری گلایه‌مندی و دلخوری صاحب مراسم.

به‌عنوان خبرنگاری که عمده کارهایمان با برگزاری رویدادهایی در عرصه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ورزشی و هنری رقم می‌خورد، با شیوع ویروس کرونا  بخش قابل توجهی از کار تعطیل شده و کارها بیشتر به نوشتن گزارش‌های مشکلات مردمی بسنده شده.

در این بین برخی رسانه‌ها هم هستند که با توجه کاهش درآمد ناشی از کرونا، تعداد خبرنگارهایشان را تعدیل کردند و یا درآمدشان را کاهش دادند که این مساله هم به‌صورت ناخواسته باعث شده استف خبرنگاران یا ترک کار کنند و یا این‌که کار خبررا به‌عنوان شغل دوم بپذیرند./صمد شهریاری-خبرنگار

گزارش از: سودابه زیارتی

کد خبر: 2375

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 6 =